یافتن پست: #شانه

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در گذشته سکوت
نشانه رضایت بود
و اما امروز
نشانه بندی است
که بر دهانت بسته اند
تا مبادا ویرانی درونت
را فریاد زنی!
پس به اجبار به احترام
تمامی بند شدگان
سکوت میکنیم
دیدگاه  •   •   •  1392/06/15 - 12:49
+3
nazli
nazli

چـه سخت است تـشییع عشق روی شانه هـای فرامـوشی وقتی مـیدانی پـنج شنبه ای نـیست تارهگذری بـر بی کـــــسی ات فاتـحه بخواند
دیدگاه  •   •   •  1392/06/14 - 23:20
+3
*elnaz* *
*elnaz* *
شانه ها تداعی کننده بهترین لحظاتند... چه آن شانه ای که صبح ها با آن موهایم را نوازش می کردی و خرمن گیسو را دسته کرده و با شانه ات حالت می دادی و بعد مثل خوشه های گندم می بافتی ... چه آن شانه ای که تکیه گاه محکم و امین ِ دردِ دل هایم بود

.
دیدگاه  •   •   •  1392/06/14 - 18:43
+1
nanaz
nanaz

نمیبینم زیبایی های دنیا را آنگاه که تویی زیبایی های دنیایم!

نمیشنوم صدایی را آنگاه که صدای مهربانت در گوشم زمزمه میشود و مرا آرام میکند!

آن عشقی که میگویند تو نیستی ، تو معنایی بالاتر از عشق داری و برای من تنها یک عشقی!

... از نگاه تو رسیدم به آسمانها ، آن برق چشمانت ستاره ای بود که هر شب به آن خیره میشدم!

باارزش تر از تو ، تو هستی که عشقت در قلبم غوغا به پا کرده !

قدم به قدم با تو ، لحظه به لحظه در فکر تو ، عطر داشتنت ، ماندن خاطره هایی که مرور کردن به آن در آینده ای نزدیک دلها را شاد میکند!

و رسیده ام به تویی که آمدنت رویایی بوده در گذشته هایم ، و رسیده ام به تویی که در کنار تو بودن عاشقانه ترین لحظه ی زندگی ام است

پایانی ندارد زندگی ام با تو ، آغاز دوباره ایست فردا در کنار تو ، فردایی که در آن دیروز را فراموش نمیکنم ، آنگاه که با توام هیچ روزی را فراموش نمیکنم ، که همه آنها یکی از زیباترین روزهاست و شیرین ترین خاطره ها ، و گرم ترین لحظه ها !

سر میگذارم بر روی شانه های تو ، آرامش میگیرم از صدای تپشهای قلب تو ، دلم پرواز میکند در آسمان قلبت ، میشنوم صدای تپشهای قلبت ، اوج میگیرم تا محو شوم در آغوشت !

تا خودم را از خودت بدانم ، تا همیشه برایت بمانم ،چه لذتی دارد تا صبح در آغوش تو بخوابم!

تا ببینم زیباترین رویاها ، فردا که بیدار میشوم حقیقت میشود همه ی رویاها !

و اینجاست که عاشق خیالات با تو بودن میشوم ، و به عشق این خیالات دیوانه میشوم !

حالا من مجنونم و تو لیلای من ، همیشه میمانیم برای هم ، و میسازیم یک قصه ی عاشقانه دیگر با هم !

بر میگردیم به دیروزی که گذشت ، خاطره ی شیرین فردا بدجور به دل نشست !

و میدانیم زندگی مان عاشقانه خواهد گذشت ، هم دیروز و امروز و هم فرداهایی که خواهد رسید!

[​IMG]
دیدگاه  •   •   •  1392/06/13 - 13:44
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بعدازمردنم,
سرم راجداکنیدوبگذاریدروی شانه ام
شانه ام که سرمیخواست،
سری که شانه میخواست.......
هردورابه ارزویشان برسانید!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/12 - 21:40
+2
*elnaz* *
*elnaz* *
دلم یک شهر باران زده و یک بسته وینستون قرمز می خواهد..و یک پنجره ی باز... پنجره ای که رو به هیچ همسایه ای نباشد... تاپ بپوشم و موهایم را باد شانه کند...و یک تاب.... تابی که کسی برایش به نوبت نه ایستاده باشد.خالی از هر دلهره ای...


دیدگاه  •   •   •  1392/06/12 - 14:35
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
از قوی بودن خسته ام !
دلم یک شانه میخواهد
تکیه دهم به آن
بی خیااااال همه دنیا
و دلتنگی هایم را ببارم......
دیدگاه  •   •   •  1392/06/9 - 18:03
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
دلم تنگ است، نميدانم ز تنهايي پناه آرم كدامين سوی .

پريشان حالم و بي تاب مي گريم و قلبم بي امان محتاج مهر توست .

نميدانی چه غمگين رهسپار لحظه های بی قرارم من به دنبال تو همچون كودكی هستم ومعصومانه می جويم پناه شانه هايت را كه شايد اندكی آرام گيرد دل.

دلم تنگ است وتنهايي به لب می آورد جانم بيا تا با تو گويم از هياهوی غريب دل كه بی پروا تلنگر ميزند بر من و می گويد به من نزديك نزديكی به دنبال تو ميگردم ، به سويت پيش می آيم ، چه شيرين است پر از احساس يك خوشبختی نابم ...

تا ابد من دوستت دارم .
دیدگاه  •   •   •  1392/06/9 - 00:19
+6
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
شانه هایم زیر بار غم شکست

شاخه های سبز امیدم شکست

عشق ما در شیشه فرهاد بود

عشق شیرین ریشه اش در باد بود
دیدگاه  •   •   •  1392/06/8 - 14:36
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
رواق منتظر چشم من آشیانه تو است

کرم نما و فرود آی که خانه : خانه تو است

به لطف خال و خط از عارفان ربودی دل

لطیفه های عجیب زیر دام و دانه تو است

دلت به وصل گل ای بلبل سر خوش باد

که در چمن همه گلبانگ عاشقانه تو است

علاج ضعف دل ما به لب حوالت کن

که این مفرح یاقوت در خزانه تو است

به تن مقصرم از دولت ملا زمتت

ولی خلاصه جان جان خاک آستانه تو است

من آن نیم که دهم نقد دل به هر شوخی

در خزانه مهر تو و نشانه تو است

تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار

که تو سنی فلک رام تازیانه تو است

چه جای من که بلغزد سپهر شعبده باز

از این حیل که در انبانه بهانه تو است
دیدگاه  •   •   •  1392/06/8 - 12:05
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ