یافتن پست: #شب

ar8qf4min
ar8qf4min
حالا هر شب تا ۴ صبح پای نت ول می چرخیم...
یه شب خواستیم برا امتحان بیدار بمونیم کافئین خالص هم بخوریم ۱۰٫۵ بیهوش میشیم رو تخت!
خخخ
دیدگاه  •   •   •  1392/07/7 - 12:56
+5
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

حواستان باشد شهابسنگی که از زندگیتان رد میشود یک کرم شب تاب بزرگ نباشد !


دیدگاه  •   •   •  1392/07/7 - 10:29
+3
saman
saman



بیا که در غم عشقت مشوشم بی‌ تو


بیا ببین که در این غم چه ناخوشم بی تو

شب از فراق تو می‌نالم ای پری‌رخسار


چو روز گردد گویی در آتشم بی تو

دمی تو شربت وصلم نداده‌ای جانا


همیشه زهر فراقت همی چشم بی تو

اگر تو با من مسکین چنین کنی جانا


دو پایم از دو جهان نیز درکشم بی تو

پیام دادم و گفتم بیا خوشم می‌دار


جواب دادی و گفتی که من خوشم بی تو



دیدگاه  •   •   •  1392/07/7 - 01:57
+3
saman
saman

پیکت را بالا بگیر:
بزن به سلامتی آرزوهایی که هیچگاه لمس نکردی,بزن به سلامتی عشقی که طالعش با تو نبودو هنوزم دوستش داری
بزن به سلامتی شبهایی که تو در تنهاییت گریه کردی و ندونستی چرا
سلامتــــــــــــــــــــی...

دیدگاه  •   •   •  1392/07/7 - 01:56
+3
xroyal54
xroyal54
نه این سکوت را پایانی هست و
نه این شبی را که از آسمان نازل شده
نه خوابی برای دیدن هست و
نه روزی برای رسیدن
نه این شب مثل هر شب است و
نه این سیاهی شبیه شب است...


حلالم کن چون بی اجازه غمت رامی خورم......


خدایا یه جوری حرف بزن که منم بفهمم...



مے گـ ـوینـ ـد: مرـــگـ ــ ـــــــ


حـ ـق ا َست


פֿُـ ـدایـ ـا


حـ ـقم را


مےפֿواهمـ


اگر قرار بر نبودن اونه .....
دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 23:34
+8
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دوستان شبتون خوب
آکادمی رو فراموش نکنیدا
http://bia2uni.ir/Akademi
دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 21:14
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
عاغا دیشب هممممممممممه دور هم نشسته بودیم پسرخالم موبایلش زنگ خورد ، یه خورده سرخ و سفید شد تابلو بود مخاطب خاصشه ! همه سکوووووووووووووت!
حالا پسرخالم: بله؟ سلام ، ممنون شما؟ نخیر اشتباه گرفتین من خودم ده دقیقه دیگه بهتون زنگ می زنم !!
خب اسکل به کی زنگ میزنی اگه اشتباه گرفته !!؟
پرفسور الان بم اس ام اس داده حال کردی دیشب چطوری قضیه رو جمع کردم ، هیچکی نفهمید :|
دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 21:09
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
حافظم گفت برو با دل خود خلوت کن

گفت می نوش و غم عالمی از سر رد کن



گفت آتش بزن و کام دل از دنیا گیر

آتش عشق بسوزان و دمی را سر کن



راهی قصر امل شو برهان مرغک دل

لحظه ای با می ناب قدح حق سر کن



چشم بر بند بر این عالم فانی و دروغ

پیشکش درّ یمانی به درمیکده کن



جامه خلق ز تن بر کش و از بهر طلب

بر تن ساقی شب های پر از وحشت کن



عشق حق چون بزد اتش به وجودت هستی

گنه از خرقه بشوی و گذر از دنیی کن
دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 21:06
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



امشب
دوباره با تــو بودنـهــایم را
دوره میکنـــم ...
سطـر به سطـر ...
واژه به واژه ...

دوباره به آغــوشت که میرســم ...
گم میشــوم در هیاهوی تنت...

چه بخواهم...
چه نخواهم...
مرا عادت دادی به آغوشت...

نه
نمیشود
به راحتی از کنارش گذشت.

من
آغوش تو را می خواهم ....





دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 20:55
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
سپـیـــده که ســــر بزنــــد

در ایـن بیشـــه زار خـــزان زده

شایـــد دوباره گلی برویـــد ،

شبیـــه آنچـــه در بهـــار بوییـــدیم . . .

پـــس بـه نـــام زنــــدگی ؛

هرگــــز ، مگــــو هرگــــز • • •
دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 20:08
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ