یافتن پست: #صاف

گرگ
گفت دانایی: که گرگی خیره سر،
هست پنهان در نهاد هر بشر!
لاجرم جاری است پیکاری سترگ
روز و شب، مابین این انسان و گرگ
زور و بازو چارۀ این گرگ نیست
صاحب اندیشه داند چاره چیست
ای بسا انسان رنجور پریش
سخت پیچیده گلوی گرگ خویش
وی بسا زورآفرین مرد دلیر
هست در چنگال گرگ خود اسیر
هر که گرگش را در اندازد به خاک
رفته رفته میشود انسان پاک

و آن که از گرگش خورد هر دم شکست
گرچه انسان می نماید، گرگ هست!
و آن که با گرگش مدارا می کند،
خلق و خوی گرگ پیدا می کند.
در جوانی جان گرگت را بگیر!
وای اگر این گرگ گردد با تو پیر
روز پیری، گر که باشی همچو شیر
ناتوانی در مصاف گرگ پیر
مردمان گر یکدگر را میدرند
گرگ هاشان رهنما و رهبرند
این که انسان هست این سان دردمند
گرگ ها فرمانروایی می کنند؛
و آن ستمکاران که با هم محرم اند
گرگ هاشان آشنایان هم اند
گرگ ها همراه و انسان ها غریب
با که باید گفت این حال عجیب؟

(فریدون [!])
آخرین ویرایش توسط hajivandian در [1390/12/27 - 12:51]
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 19:11
+8
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
در MEETING S
الوسلام
این منم مزاحمی که آشناست
هزاردفعه این شماره را دلم گرفته است
ولی هنوز پشت خط در انتظار یک صداست
شماکه گفته اید پاسخ سلام واجب است
به ما که می رسد، حساب بنده هایتان جداست؟
الو.. ...
دوباره قطع و وصل تلفنم شروع شد
خرابی از دل من است یا که عیب سیم هاست؟!؟
چراصدایتان نمی رسد ... کمی بلندتر
صدای من چطور؟خوب وصاف و واضح و رساست؟؟؟
اگر اجازه می دهی برایت درد و دل کنم
شنیده ام که گریه بر همه ی درد ها شفاست...
دل مرا بخوان بسوی خود تا سبک شوم
پناهگاه این دل شکسته خانه ی شماست
الو
مراببخش،باز هم مزاحمت شدم
دوباره زنگ می زند
دوباره
تا خدا خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــداست
دوباره
تا خدا خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــداست
3 دیدگاه  •   •   •  1390/12/25 - 16:38
+6
مهسا
مهسا
اولين هنري كه پس از ديدن چهره آرايش كرده دخــتــراي امــروزي به ذهن شما متبادر ميشود چيست ؟
الف: مينياتور .
ب: صافكاري ، بتونه كاري و نقاشي اتومبيل !!!
ج: آســفالت كـوچه بغلي !!!!
د: من به نامـوس مردم نگاه نميكنم {-30-}{-39-}
5 دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 23:54
+5
☺SAEED☻
☺SAEED☻
دختره قیافش عین قاشق مربا خوری میمونه
برداشته تو about پروفایلش نوشته:
درگیر من نشو، همــــدم نمیشوم!
اعتماد به نفس بعضیا صاف تو لوزوالمعدم !!
4 دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 21:59
+8
آفتاب پرست
روزی دو به روی لاشه غوغایی است
آنگاه، سکوت می کند غوغا
روید ز نسیم مرگ خاری چند
پوشد رخ آن مغاک وحشت زا
سالی نگذشته استخوان من
در دامن گور خاک خواهد شد
وز خاطر روزگار بی انجام
این قصۀ دردناک خواهد شد.
ای رهگذرانِ وادیِ هستی!
از وحشت مرگ می زنم فریاد
بر سینه سرد گور باید خفت
هر لحظه به مار بوسه باید داد!

ای وای چه سرنوشت جانسوزی
این است حدیث تلخ ما، این است
ده روزۀ عمر با همه تلخی
انصاف اگر دهیم شیرین است.
از گور چگونه رو نگردانم؟
من عاشق آفتاب تابانم
من روزی اگر به مرگ رو کردم
از کرده خویشتن پشیمانم.
من تشنه این هوای جان بخشم
دیوانۀ این بهار و پاییزم
تا مرگ نیامده است برخیزم
در دامن زندگی بیاویزم!

(فریدون [!])
آخرین ویرایش توسط hajivandian در [1390/12/27 - 10:10]
دیدگاه  •   •   •  1390/12/23 - 21:06
+5
ronak
ronak
به سرم می زند
بزنم زير همه چيز
همه چيز
اما سر که کاره ای نيست
اين دل است که
فرمانروايی می کند...
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/22 - 14:21
+4
reza
reza
ما مـــرد هستیم!
دستــــانمان از تو زِبرتر و پهن تر است!!!
صورتمان ته ریشى دارد!!!
گاهی دلگیراز بی وفایی ها ، اما دلمان دریــــاست!
جـــاىِ گریـــــه كردن به بالكن میرویم و سیـــــگار دود میــــكنیم!!!
... ما با همــــان دستان پهن و زبرتو را نوازش میكنیم!!!
دریایی از گرفتاری هم باشیم ،ولی..
با همان صورت ناصاف و ناملایم تو را میبوسیم ونوازشت میکنیم..
تا تو آرام شوى!!!
آنقــــدر مارا نامــــرد نخوان!!!
آنقدر پول و ماشین و ثـــــروتمان رانسنج!!!
فقط به ما دلت را بده تا زمین و زمان را برایت بدوزیم!!!
فقــــط با ماروراست باش تا دنیا را به پایت بریزیم ...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/21 - 22:16
+2
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
گروهو دریابید بی انصافاااااااا{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}
6 دیدگاه  •   •   •  1390/12/21 - 22:10
+5
☺SAEED☻
☺SAEED☻
زیادی صاف نباش ملت تو جاهای صاف بیشتر می‌تونن ویراژ بدن .
دیدگاه  •   •   •  1390/12/21 - 18:41
+5
ronak
ronak
ایییییییییییییییییییییییی کصافطططططط{-59-}
2 دیدگاه  •   •   •  1390/12/21 - 17:07
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ