یافتن پست: #عادت

♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

رویانیان: آقای تاج، ما اشتباه نمی‌کنیم/اجازه نمی‌دهم به انصاری‌فرد خدشه‌ای وارد شود



ادامه مطلب در دیدگاه




 

1 دیدگاه  •   •   •  1392/05/5 - 00:49
+5
saman
saman
در CARLO



رفتم دستشویی پارک. تا تو دستشویی نشستم از دستشویی کناری صدایی شنیدم که گفت:

سلام حالت خوبه؟


من اصلاً عادت ندارم که تو دستشویی هر کی رو که پیدا کردم شروع کنم به حرف زدن باهاش، اما نمی دونم اون روز چِم شده بود که پاسخ واقعاً خجالت آوری دادم:


حالم خیلی خیلی توپه.


بعدش اون آقاهه پرسید:


خوب چه خبر؟ چه کار می خوای بکنی؟


با خودم گفتم، این دیگه چه سؤالی بود؟ اون موقع فکرم عجیب ریخت به هم، برای همین گفتم؛


اُه من هم مثل خودت فقط داشتم از این جا رد می شدم...


وقتی سؤال بعدیشو شنیدم، دیدم که اوضاع داره یه جورایی ناجور می شه، به هر ترفندی بود خواستم سریع قضیه رو تموم کنم:


من می‌تونم بیام طرفای تو؟


آره سؤال یه کمی برام سنگین بود. با خودم فکر کردم که اگه مؤدب باشم و با حفظ احترام صحبتمون رو تموم کنم، مناسب تره، بخاطر همین بهش گفتم:


نه، الآن یه کم سرم شلوغه!


یک دفعه صدای عصبی فردی رو شنیدم که گفت:


ببین، من بعداً باهات تماس می گیرم. یه احمقی از دستشویی بغلی همش داره به همه سؤال های من جواب می ده!



دیدگاه  •   •   •  1392/05/3 - 13:08
+4
saqar
saqar
در CARLO
خدایا.......هیچ کسو......به کسی که قسمتش نیست........عادت نده.......تو خدایی.................نمیدونی که دل بشکنه چقدر درد داره...............
17 دیدگاه  •   •   •  1392/05/3 - 01:39
+7
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
عادت
چه طعم تلخی دارد ...
وقتی آن را با عشق اشتباه میگیری 
دیدگاه  •   •   •  1392/05/2 - 15:05
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
می شناسم کسانی را کـہ
زیـر یک سقف زندگی می کنند
روی یک تخت می خوابنــد ..
و سالهاست شناسنامـہ شاטּ بـہ نام هم شده
امّا قلبشان را جایی دورتـر از خانـہ جا گذاشتـہ انـد ..

.. و مــטּ فکر می کنم دیگر هرگز محرم هم نخواهند شد ...

امّا تـو ..
از دور نگاهم کـטּ ..
صادقانـہ ...
با همان گیـرایی عاشقانـہ ات
تا ابد فقط بـہ تـو فکر خواهم کرد ..

تـو محـرم منی ...
حتّی اگر هرگـز نامت بــہ شناسنامـہ ام نیایـد ...

▼ بانگ فاحشــہ گـﮮ مـﮮ زنـﮮ
▲ و نمـﮮ دانـﮮ ایـטּ فاحشـہ فقـط بـراﮮ تــو عـریاטּ ڪـرد
▲ تنش و قلبـش را ..
1 دیدگاه  •   •   •  1392/05/1 - 16:16
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در CARLO
حس همیشه داشتنه
نه عشق و دلبستگیه
نه قصه گسستنه
نه حرف پیوستگیه

عادت و عشق و عاطفه
هر چه لغت تو عالمه
برای حس من و تو
یه اسم گنگ و مبهمه

تو این روزای بی کسی
اگه به دادم نرسی
یه روز می یای که دیر شده
نمونده از من نفسی

خواستن تو برای من
فراتر از روح و تنه
راز همیشگی شدن
همیشه از تو گفتنه

اگر تو مهلتم بدی
مهلت مرگو نمی خوام
با تو به قصه می رسم
همراه لحظه ها می یام

همیشه عاجز کلام
از گفتن معنی نام
هیچ عاشقی عاشقی رو
یاد نگرفته از کتاب
دیدگاه  •   •   •  1392/05/1 - 13:41
+7
alifabregas
alifabregas
آهای کافه چی ! از ما که گذشت ... . اما اگر بازهم کسی تنها به اینجا آمد از او نپرس : چه میل داری؟ تلخ ترین قهوه دنیا را برایش بریز ! آدم های تنها ؛ مزاجشان به تلخی عادت دارد ...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/30 - 13:16
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
من که دلتنگ توام در دل تنگم گله هاست

آری بی تاب شدن عادت بی حوصله هاست

مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب

در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
دیدگاه  •   •   •  1392/04/28 - 18:40
+7
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
عادت ندارم درد دلم را ،
به همـه کس بگویم ..! ! !
پس خاکش میکنم زیر چهره ی خندانم... ،
تا همه فکر کنند
نه دردی دارم و نه قلبـی
دیدگاه  •   •   •  1392/04/28 - 13:29
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

چیزی نمی تونم بگم، قراره از من بگذریچیزی نگو می فهممت، باید از این خونه بریچند سال از امشب بگذره، تا من فراموشت کنمتا با یه دریا تو خودم، خاموش خاموشت کنم ... تنهاییآمو بعد از این، با قلب کی قسمت کنمواسه فراموش کردنت، باید به چی عادت کنمتو باید از من رد بشی، من باید از تو بگذرم ... کاری نمی تونم کنم، باید بیُفتی از سرمبعد از تو باید با خودم، تنهای تنها سر کنم ... یک عمر باید بگذره، تا امشبو باور کنمچند سال از امشب بگذره، با من یکی هم خونه شه ... احساس امروزم به تو، تنها یه شب وارونه شهچند سال از امشب بگذره، تا من فراموشت کنمیک عمر باید بگذره، تا امشبو باور کنم ... چیزی نمی تونم بگم ...

دیدگاه  •   •   •  1392/04/27 - 10:58
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ