علـــــــــــــــــی
فکر روی فکر
نصیحت پشت نصیحت
و عقربه های بی شرم و حیا که قصد ندارند
کمی به خود استراحت دهند
اجازه؟!
می خواهم انصراف بدهم از این زندگی ...
بخش آموزش کجاست ... ؟!
ronak
سلام اول بود شروع قصه ما به یادت هست پریزاده رویاها: (قرارمان باشد تا اخرینه فرداها) رفتی و شکستم داد تمام فاصله ها رها شدی از چرخش ساعت ها شکستم بعده تو تمام عقربه ها.. شب است و باز چشمک ستاره ها کجا بروم.. فراموش شود این خاطره ها ارزو بکن به جای فرداها بمیرم و زنده شود.. دوباره رویاها
رضا
یادم آمد چرا اینهمه انتظار و تو هنوز نیامده ای آخر عقربه ی ساعت روی آخرین دیدار از شوق جان داده و ایستاده است