یافتن پست: #فریاد

ALI
ALI
ه روز یه گجشک آبادانی با یک کامیون تصادف می‌کنه،، راننده کامیون نگران پیاده می‌شه و بدن نیمه جان گنجشک رو میبره خونه و اون رو پانسمان میکنه و میذاره توی قفس... بعد از یه مدتی‌ گجشک به هوش میاد و با تعجب دور و برشو نگاه میکنه و بلند می‌شه و میله‌های قفس رو میگیره و فریاد میزنه؛ یعنی‌ مو راننده رو کشتوم؟ یعنی‌ مو توی زندانم؟
دیدگاه  •   •   •  1390/11/16 - 17:28
+1
مهسا
مهسا
چه خنده دار که ... : ناز را میکشیم ... آه را میکشیم ... انتظار را میکشیم ... فریاد را می کشیم ... درد را میکشم ... ولی بعد از این همه سال ، آنقدر نقاش خوبی نشده ایم که بتوانیم ... دست بکشیم ...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/16 - 15:52
+4
مهسا
مهسا
مرا به تختم ببندید و تنهایم بگذارید ... هر چقدر هم نالیدم و فریاد زدم ، به سراغم نیایید ... من دارم او را ترک میكنم ... !!!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/16 - 15:10
+5
ebrahim
ebrahim
از چی بگم ؟ شاید اس اس دوس داری قصه ی همون استقلال سه تایی اگه قصه تلخه گناه واقعیت داستان اس اس و گل های باخت دیشب که نشستن تو آزادی با افسوس کاشکی یه دنیزلی جای یه مظلومی مغرور داشتیم مهدی موقعیت ساخت و زائد گل گرفت اتشی که کل ورزشگاه رو مثله گرگ گرفت یه استقلالی با داد و فریاد گفت زود حمله کنید و گل بزنید ولی وقتم کم بود چشمام خشک شد یکم بهم اشک بده ایزد این استقلالی ها چطور واسه پرسپولیس برنام
2 دیدگاه  •   •   •  1390/11/16 - 14:54
+1
ronak
ronak
در Romantic
خیره به چشمان تو ، پلک نمیزنم تا لحظه ای از دست نرود تصویر نگاه زیبای تو دستم درون دستهایت ، یک لحظه رها نمیشود تا نرود حتی یک ذره از گرمای دستان لطیف تو محکم فشرده ام تو را در آغوشم ، آرزو میکنم لحظه مرگم همینجا باشد ، همین آغوش مهربانت چه گرمایی دارد تنت عشق من ، رها نمیکنم تو را تا همیشه باشی در کنار قلب من قلب تو میتپد و قلب من با تپشهای قلبت شاد است ، هر تپشش فریاد عشق و پر از نیاز است آرامم ، می دانم اینک کجا هستم، همانجایی که همیشه آرزویش را داشتم ،همانجایی که انتظارش را می کشیدم و هر زمان خوابش را می دیدم آن خواب برایم یک رویای شیرین بود.... در آغوش عشق ، بی خیال همه چیز ، نه می دانم زمان چگونه می گذرد و نه می دانم در چه حالی ام تنها می دانم حالم از این بهتر نمی شود ، دنیای من از این عاشقانه تر نمی شود گرمای هوس نیست این آتش خاموش نشدنی آغوش پاکت عشق است که اینک من و تو را به این حال و روز انداخته ، عشق است که اینک ما را به عالمی دیگر برده ، عشق است که من و تو را نمیتواند از هم جدا کند هیچگاه خیلی آرامم ، از اینکه در آغوشمی خوشحالم
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 15:52
+2
gha3m
gha3m
فریادها مرده اند، سكوت جاریست، تنهایی حاكم سرزمین بی كسی است ، میگویند خدا تنهاست ما که خدا نیستیم چرا تنهاییم. ( دکتر شریعتی )
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 18:41
+8
ronak
ronak
گفت از حادثه ای لبریزم ، من پر از فریادم ، در درونم غوغاست گفتم این حال تو را میفهمم ، دستشویی آنجاست !!!
1 دیدگاه  •   •   •  1390/11/7 - 15:20
+12
gha3m
gha3m
من از نسل کوروشم ، که من ماندم و ماهیانه 45 هزار تومان یارانه !!! من از نسل ستارخان و باقرخانم ، که فقط ترافیک خیابانش برایم مانده !!! از دریای کاسپین ، فقط ویلاهای ساحلی اش مانده برایم ...!!! از خلیج فارسش ، فقط رای گیری هایش !! از آذربایجانش ، برایم جک هایش مانده ...! از سکه های دوره هخامنشی ، برایم ریال ماند !! از آزادی بیان ، برایم دیوار های دستشویی های عمومی ماند ...! ابراز احساساتم شد اس ام اس ، زندگی ام گره خورده به زندگیه مجازی ، فریادم شد دکمه های کیبرد ، ترسم شد از ماشین پلیس !! من از نسل کوروش بودم !!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/6 - 23:26
+3
gha3m
gha3m
خوش به حال فریادی بی‌ دغدغه از اسارت برای ´´آزادی´´ گفتن ، حتی اگر از گلوی مسافر کشی‌ گرفتار برخیزد ........
دیدگاه  •   •   •  1390/11/6 - 11:28
+2
رضا
رضا
برو ای ترک که ترک تو ستمگر کردم حیف از آن عمر که در پای تو من سر کردم عهد و پیمان تو با ما و وفا با دگران ساده دل من که قسمهای تو باور کردم به خدا کافر اگر بود به رحم آمده بود زان همه ناله که من پیش تو کافر کردم تو شدی همسر اغیار و من ازیار و دیار گشتم آواره و ترک سر وهمسر کردم زیر سر بالش دیباست تو را کی دانی که من از خار وخس بادیه بستر کردم در ودیوار به حال دل من زار گریست هر کجا ناله ناکامی خود سر کر دم در غمت داغ پدر دیدم وچون در یتیم اشکریزان هوس دامن مادر کردم اشک از آویزه گوش تو حکایت می کرد پند از این گوش پذیرفتم از آن در کردم پس از این گوش فلک نشنود افغان کسی که من این گوش زفریاد وفغان کر کردم ای بسا شب به امیدی که زنی حلقه به در دیده را حلقه صفت دوخته به در کردم شهریارا! به جفا کرد چو خاکم پامال آنکه من خاک رهش را به سر افسر کردم.
دیدگاه  •   •   •  1390/11/6 - 10:41

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ