AmirAli
سردرگم و مضطرب و ناامید رسیدم به یه کوه و صخره ای بلند و فریاد زدم : آیا امیدی هست ؟
جوابی آمد : داد نزن روانی ؛ بله : مدرسان شریف ؛ تلفن : بیست و نه دوتا شیش …
EHSAN
دو چیز انسانیت را در وجود انسانها از بین میبرد:1-"فریاد" وقتی که باید سکوت کرد.2-"سکوت" وقتی که باید فریاد زد.
AmirAli
یکی از فانتزیام اینه که :
توی بیمارستان،یه پرستار فوق العاده زیبا وجذاب
از اتاق عمل سریع میاد بیرون و داد میزنه:آقای دکتر؟آقای دکتر؟بیمار داره از دست میره
من درحالی که لبخندی پرمعنا برلب دارم سرمو میندازم پایین و از توی کشو دستکشمو در میارم ...
پرستار بلندتر و با التماس میگه:
آقای دکتر عجله کنید ،قلبش از حرکت ایستاده
من بازهم با لبخندی معنا دار دستکشارو دستم میکنم
ایندفعه همهءپرستارا ودکترا از اتاق میریزن بیرون و فریاد میزنن آقای دکتر آقای دکتر بیمار داره میمیره
من که دسکشامو دستم کردم با خونسردی به چهرهءتک
تکشون نگاه میکنم و میگم:
آقای دکتر طبقه بالا تشریف دارن
بعد سطل آبو با پام هول میدم جلو و همینجور که دارم زمینو تی میکشم
توی مه و غبار ناپدیدشم.
روانی هم خودتی