یافتن پست: #فکر

رضا
رضا
فکر نکن که توی دنیا تو تنهایی , بلکه فکر کن توی دنیا یه تنها هست که تو براش یه دنیایی...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 21:11
+2
vahid
vahid
دوست دختر حیف نون بهش می گه یه حرفی بزن تا قلبم وایسه، حیف نون بعد از کمی فکر می گه: "داداشت پشت سرته!"
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 16:07
+2
sahar
sahar
به چه میخندی تو؟ به مفهوم غم انگیز جدایی؟ به چه چیز؟ به شکست دل من یا به پیروزی خویش؟ به چه میخندی تو؟ به نگاهم که چه مستانه تو را باور کرد؟ یا به افسونگریه چشمانت که مرا سوخت و خاکستر کرد؟ به چه میخندی تو؟ به دل ساده من میخندی که دگر تا ابد نیز به فکر خود نیست؟ خنده دار است، بـخـنــــد….
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 15:33
+6
vahid
vahid
دوست دختر حیف نون بهش می گه یه حرفی بزن تا قلبم وایسه، حیف نون بعد از کمی فکر می گه: "داداشت پشت سرته!"
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 14:06
+1
vahid
vahid
يه ضرب المثل چيني مي گه: اگه از دوران مجردي لذت نمي بري، ازدواج کن ! اون وقت حتما از فکر کردن به دوران مجرديت لذت مي بري !
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 14:02
+2
sasan pool
sasan pool
شوهر مریم چند ماه بود که در بیمارستان بسترى بود. بیشتر وقت‌ها در کما بود و گاهى چشمانش را باز مى‌کرد و کمى هوشیار مى‌شد. امّا در تمام این مدّت، مریم هر روز در کنار بسترش بود.یک روز که او دوباره هوشیاریش را به دست آورد از مریم خواست که نزدیک‌تر بیاید. مریم صندلیش را به تخت چسباند و گوشش را نزدیک دهان شوهرش برد تا صداى او را بشنود. … شوهر مریم که صدایش بسیار ضعیف بود در حالى که اشک در چشمانش حلقه زده بود به آهستگى گفت: «تو در تمام لحظات بد زندگى در کنارم بوده‌اى. وقتى که از کارم اخراج شدم تو کنار من نشسته بودى. وقتى که کسب و کارم را از دست دادم تو در کنارم بودى. وقتى خانه‌مان را از دست دادیم، باز هم تو پیشم بودى. الان هم که سلامتیم به خطر افتاده باز تو همیشه در کنارم هستى. و مى‌دونى چى می‌خوام بگم؟» مریم در حالى که لبخندى بر لب داشت گفت: «چى مى‌خواى بگى عزیزم؟» شوهر مریم گفت: «فکر مى‌کنم وجود تو براى من بدشانسى میاره!»
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 13:32
+1
پاراگلایدر
پاراگلایدر
مرز امنیت هر آدمی را چیزی حراست می کند. بودن کسی شاید. این همه تهدید از کجا سر بر آورد یک مرتبه؟ چه طور این همه وقت بی فکر حصار، امن مانده ایم؟
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 00:09
+3
ebrahim
ebrahim
همه پسرا فکر می کنن بزرگترین آرزوی یه دختر پیدا کردن یه پسر رویایی هستش اما نمی دونن بزرگترین آرزوی یه دختر غذا خوردن بدون چاق شدنه
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 23:39
+4
ebrahim
ebrahim
دختر : من امروز حالم خیلی بده

پسر : آخی ! حیف شد ! تو فکرش بودم امروز بریم بیرون واسه خرید

دختر : هه هه ... من شوخی کردم ! حالم خوبه
... .
.
.
.
.
.

پسر : منم شوخی کردم !!!! : :))
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 23:28
+2
aB'Bas S
aB'Bas S
دلم خوش بود که یارم با وفا بود / کمی از زندگیش از آن ما بود ولی افسوس که فکر ما غلط بود / که زنگ تفریحش احساس ما بود . . .
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 23:25
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ