ronak
نمی دانم دوستش دارم یا نه؟!
با هم قدم میزنیم
با هم میخوابیـم
دلم که میگیرد، آغوشش را بـــاز می کنـــــد
و بر گونه هایم بوسه میزند
اما نمی دانم دوستش دارم یا نه؟!
" تنهاییـــــم را " . . .
mah3a
خدایا حكمت قدمهایی را كه برایم بر میداری آشكار كن تا درهایی را كه به سویم
میگشایی ندانسته نبندم و درهاییكه به رویم میبندی به اصرار نگشایم
mah3a
دخترها سنبل احساسات پاک و صمیمی هستند، زندگی هر پسری نیازمند وجود مهربان یک دختر است، که عشق را به لحظه لحظه های زندگیش وارد کند
بی حضور دخترها در زندگی پسرها زندگی پسرها لنگ میشود، این دخترها هستند که با از خود گذشتی ایثار و عشق ورزیشان دنیای جنس مذکر را زیبا میکنند...
با بوسه هایشان، عشقبازیشان، همراهیشان، قدم به قدم و هر لحظه و هر کجا یاور و همراه پسرها هستند...
دخترها به مانند چراغی پر فروغ روشنایی را میهمان زندگی تاریک پسرها میکنند ...
و این پسرها هستند که همیشه و هر لحظه محتاج این نوراند
.
.
.
.
.
بخشهایی از کتاب علمی تخیلی من دخترم پس گلم!
حمید
به سلامتی اونایی که تو این هوای دو نفره با تنهاییشون قدم میزنن . . .
sasan pool
تو می رسی و غمی پنهان همیشه پشت سرت جاری
همیشه طرح قدم هایت شبیه روز عزاداری
تو می نشینی و بین ما نشسته پیکر مغمومی
غریب وخسته و خاک آلود؛ به فکر چاره ناچاری
شبیه جنگل انبوهی که گر گرفته از اندوهِ -
هجوم لشکر چنگیزی... گواهت این غم تاتاری
بیا و گریه نکن در خود که شانه های زمین خیسند
مرا تحمل باران نیست؛ تو را شهامت خودداری
همین که چشم خدا باز است به روی هرچه که پیش آید
ببین چه مرهم شیرینیست برای سختی و دشواری!!
کمی پرنده اگر باشی در آسمان دلم هستی
رفیق ماهی و مهتابی؛عزیز سرو وسپیداری...
☺SAEED☻
خداحافظی به سبک ایرانی:
بعد مهمانی از روی مبل بلند میشن میگن خوب آقا زحمت دادیم خداحافظ
دو قدم جلو تر آقا خداحافظ
جلو در آقا خداحافظ
... داخل حیاط با صدای بلند آقا تشریف بیارین منزل ما خداحافظ
... جلو در حیاط (ساعت 1 نصف شب)آقا بریم دیر وقته خداحافظ
جلو در ماشین خداحافظ
داخل ماشین خداحافظ
ماشین در حال حرکت بووووووق بوووق یعنی خداحافظ
.
... .
فردا صبح شمسی جون زنگ میزنه به اشرف جون میگه
اوا خدا مرگم بده دیشب نفهمیدم از اعظم جون خداحافظی کردم؟ از طرف من ازش خداحافظی کن