ممنونم از لایک ها و کامنتهای قشنگی که واسه پستهام گذاشتین
امشب منو فراموش نکنید.سخت محتاج دعام
در پناه حق
لحظه ی آبی عشق هنوز گوشم از گفتگوی بی گریه مان گرم بود !
از جایم بلند شدم ،پنجره را باز کردمو دیدم زندگی هم هراز گاهی زیباست !
شنیدم که کلاغ دیوار نشین حیاطچه صدای قشنگی دارد ! فهمیدم که بیهوده به جنون مجنون می خندیدم !
فهمیدم که عشق ،آسمان روشنی دارد ! روبه روی عکس سیاه و سفید تو ایستادم ،دستهایم را به وسعت « دوستت می دارم !» باز کردم ،و جهان را در آغوش گرفتم !
شعر خودمه لطفا نظر بدین(تو که نیستی)
با کدوم رنگ سیاهی میشه تو عزات سهیم شد
با کدوم حرف تسلی میشه باز مثل قديم شد
با کدوم گريه زاري ميشه از ياد تو رد شد
با چه درسي ميشه بي تو زنده بودن رو بلد شد
باورم نميشه نيستي
باورم نميشه رفتي
اما باور كن هميشه
توي قلب من نشستي
توكه نيستي خاليه جات توي هر لحظه و هرجا
از تو عكس وخاطراتت مونده يادگاري اينجا
كاش ميشد يه بار ديگه ببينم تو رو كنارم
تا بتونم بدي هامو از دلت بيرون بيارم
كلي حرفاي نگفته مونده پشت بغض چشمام
ديگه گريه چاره ساز نيست بي تو دنيارو نميخوام
باورم نميشه نيستي
باورم نميشه رفتي
اما باور كن هميشه
توي قلب من نشستي...