یافتن پست: #قصه

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تو از کدوم قصه ای که بو دنت عادته.
نبودنت فاجعه. بودن تو امنیته
تو از کدوم سرزمین.تو از کدوم هوایی که از قبیله ی من ۱ اسمون جداییی
اهل هر جا که باشی ناجی قلب منی.
من رو با خودت ببر.من به رفتن قانعم. بودنی هر چی که هست.تو بخوای من قانعم

چی میشد شعر سفر بیت اخری نداشت.عمر پوچ من و تو دم اخری نداشت.
اخر شعر سفر. اخر عمر من .لحظه ی مردن من لحظه ی رسیدن
من رو با خودت ببر
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 13:04
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
با نگاهی سرد و خسته چگونه توانیم به مرگ این قصه رسیم بگذار به انتها برسیم بعد بشكنیم سكوت را بهانه نكن خستگی دلیل از پا ماندن نیست به جای من قفل سكوتم را بشكن مرا دریاب
دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 14:19
+2
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
تو بر یدی و من نتوانستم بدوزم   این تمام قصه بود ...

به پایان رسید !
آخرین ویرایش توسط ramin-rtbm در [1392/05/7 - 12:01]
دیدگاه  •   •   •  1392/05/7 - 11:58
+5
کارم از یکی بود یکی نبود گذشت من در اوج قصه گم شده ام.......
دیدگاه  •   •   •  1392/05/7 - 01:38 توسط Mobile
+6
be to che???!!
be to che???!!
يكـــي بود يكــــي … مَــــــن ميـــــروم قصه بايد شــروع شود . . .
دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 14:51
+8
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

تو از من دور و من دلتنگ
تو آبادی و من ویرون

همیشه قصه این بوده
یکی گریون یکی خندون

دیدگاه  •   •   •  1392/05/5 - 21:34
+4
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


چه قصه اي نوشته اند براي ما نه كلاغي در كار است... و نه پاياني دارد هنوز زير گنبد كبود سرگردانيم


دیدگاه  •   •   •  1392/05/4 - 18:53
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

تا یار نداری . سخن از یـــــــار مگو
با همچو منـــــی . قصه دلدار مگو
با حافظ و سعدی مگو قصه عشق
در محضر خیـــــــــــام از عطار مگو

دیدگاه  •   •   •  1392/05/4 - 15:49
+5
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


یادت برایم همانند قصه سیگار پیرمردیست که سالهاست میگوید نخ آخر است …


دیدگاه  •   •   •  1392/05/4 - 14:43
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
درد یک پنجره را پنجره ها میفهمند

معنای کور شدن را گره ها میفهمند

سخت بالا بری ساده بیایی پائین

قصه تلخ مرا سرسره ها میفهمند

یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن

چشمها بیشتر از حنجره ها میفهمند
دیدگاه  •   •   •  1392/05/3 - 19:25
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ