یافتن پست: #لحظه

Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

به تماشا سوگند و به آغاز کلام و به پروازکبوتر از ذهن واژه ای در قفس است حرف هایم ،
مثل یک تکه چمن روشن بود
. من به آنان گفتم:
آفتابی لب درگاه شماست که اگر در بگشاید به رفتار شمامی تابد و به آنان گفتم:
سنگ آرایش کوهستان نیست
همچنان که فلز ،
زیوری نیست به اندام کلنگ
در کف دست زمین گوهر ناپیدایی است
که رسولان همه از تابش آن خیره شدند
پی گوهر باشید لحظه ها را به چراگاه رسالت ببرید
و من آنان را به صدای قدم پیک بشارت دادم و به نزدیکی روز،
و به افزایش رنگ
به طنین گل سرخ،پشت پرچین سخن های درشت و به انان گفتم:
هر که در حافظه چوب ببیند باغی صورتش در
وزش بیشه شور بادی خواهند ماند
هر که با مرغ هوا دوست شود
خوابش آرام ترین خواب جهان خواهد بود
آنکه نور از سرانگشت زمان برچیند می گشاید گره پنجره ها را با آه

دیدگاه  •   •   •  1392/05/28 - 00:57
+6
be to che???!!
be to che???!!


هميشه با خود فكر مي كردم


چه حادثه اي با ديدنت بر من اتفاق مي افتد...؟؟


اصلا" بايد چطور به تماشاي تو بنشينم؟


بايد نزديك شوم؟

يا مدتي از دور، تولد تو را در چشمان خود؛ سرشار از
تماشا شوم...؟


هميشه حس مي كردم


ديدن تو براي من حادثه اي بزرگ خواهد بود


و من طلوع تو را از پشت حادثه هاي بزرگ به تماشا خواهم نشست


و درست در زماني كه

همه چشم هاي مهاجم براي ربودن تو در خواب هستند


و خبر از زمان طلوع تو ندارند


من در همان لحظه؛
طلوع تو را شكار خواهم كرد.


اما اكنون...


همه جا خاموش است


چشم ها در خوابي عميق فرو رفته اند


فقط
صداي خدا در طبيعت بي انتهايش موج مي زند


و من تو را گم كرده ام..
. افســوس...
آخرین ویرایش توسط asalam در [1392/05/28 - 00:55]
دیدگاه  •   •   •  1392/05/28 - 00:53
+7
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
چه فرقی میکند چند شنبه است ؟

من سکوتم خیس : از آواز این بی نامها است .

پوسیدم از اضطراب برگشت : در میان ازدحام خوابها : در این برهوت بیم زوال ندارم : مخشوش

و محصور لحظه : تنها مانده ام .

و اکنون اقرار میکنم که تنهای تنهایم .

اینجا پنجره ها تنها رو به دلهره نیستی باز هستند : نیستی تا ببینی : از درد میلرزند .

از وسوسه رفتن لبریزم : محجورم : کاش بودی تا بنگری چه رنجورم : در ذهن این تشویش ها

بارور شدم : دارم به ویرانی اعتیاد پیدا میکنم : ملول و آزرده به دیداری دوباره می اندیشم .

از این منظر : از این تصویر : از این گریه .

خنده هایم بر لبم فرارند : بی اعتبارند : خوشی هایم اگر باشند ناپایدارند : وای اگر نباشی !!!

نبض لحظه هایم نخواهد زد : باور ندارم در این زمین هرز بروم .

در حال سقوطم پیوسته : اما با حالی پریشان به انکار ویرانیم به پا می خیزم .

کجا رفتند دقایقی که جزبمان میکرد ؟ گیجم : گنگم : تاول جامانده بر ذهن زمانم .

متورم و مت[!] و باد کرده ام : ای آئینه : ای آئینه نقاب از چهره ام بر دار و آئینه چه وقیهانه فارغ از

کشمکش نفسهای پر اضطرابم : دیوانه وار ترک میخورد .

من در گیرودار این بهت سرسام گرفتم : رو به مقصدی نامعلوم تحلیل میروم .

در هاله ای از بی سرانجامی تاریک میشوم : من به واقعیت فاصله نزدیک میشوم .

و در امتداد نازکها : باریک میشوم .

محصور شدم : چاره ای نداشتم : نقبی زدم به شعر : به قافیه : به عشق .

هرچند اهل طغیان نیستم : چون موج !!! وای ... این همه واژه مظلوم : حرفهایم برای تو نامفهوم .

درگیرودار این فراموشی : خط تابش چشمم عاقبت خاموشی است .

دردهایم را پایانی نیست و حرفهایم را همچنین .

بی انتها است : کسی چه میداند شاید تا به ابد .

خمیازه ای بکش : بخواب : تا نبینی وحشت و کابوس بی داریم را در انعکاس درد .

التماس یک مرد
دیدگاه  •   •   •  1392/05/28 - 00:26
+5
saman
saman

برای من گریه نکن


آمده ام که با تو بگویم٬بعد از همه ی آنچه کردم بر تو عشق تو نیازمندم ولی تو حرف مرا باور نخواهی کرد آنچه خواهی دید دختریست که او را زمانی میشناخته ای ولی من مجبور بودم چیزهایی را تجربه کنم ٬مجبور بودم اینگونه باشم به همین دلیل آزادی را انتخاب کردم  و تازگی را تجربه کردم ولی هیچ چیز برایم جالب نبود البته انتظاری جز این نداشتم٬برای من گریه نکن واقعیت این است که من هرگز تورا ترک نکرده ام همه جا با تو بودم و بر قول خود وفا کردم برای همین است که از تو میخواهم  از من فاصله نگیری ٬برای من گریه نکن  حقیقت این است  که من هر گز تورا ترک نکرده م و همه جا به یاد تو بودم چیز زیاد دیگری ندارم که بگویم فقط میخواهم  به چشمای من نگاه کنی و ببینی که هر لحظه میخواهد فریاد بزند


دوستت دارم
2 دیدگاه  •   •   •  1392/05/27 - 17:55
+5
saman
saman
نگاهت آسمانم بود و گم شد
دوچشمت سایبانم بودو گم شد
بریز آسمان در سایه تو
جهان در دیدگانم بودو گم شد
آسمان از چه امشب غمگین است
مثل این ماندکه بغض باران در گلو دارد
تا عقده هایش را بگشاید


روزی که تو آمدی به دنیا عریان
جمعی به تو خندان و تو بودی گریان
پس کاری کن ای دوست وقت رفت
یاران همه گریان و تو باشی خندان


در این دنیا،من او را می پرستم

هم او را هم خدا را می پرستم

همه ی عاشقان یکتا پرستند

ولیکن من دوتا را می پرستم

دیگه دنیا واسه من تاریکه

زندگی کدر هی باریکه

آخر قصه ی من نزدیکه

این منم خسته و تنها مانده

از همه مردم دنیا رانده

این منم از همه جا مانده

ای خدا ،ای خدا

در مجلس شورای دلم عشق گفت

یاد تو ناز است ملوس است عزیز است

اعضای وجودم همه گفتن

صحیح است صحیح است

من اشکهایم را در حلقه چشمانم به اسارت میگیرم

و منطقه عشق را در درون سینه ام به زنجیر میکشم

و همیشه منتظر مینشینم تا در امتداد این لحظه

سوت وکور صدای تنهایی تو در خاطراتم طنین اندازد
دیدگاه  •   •   •  1392/05/27 - 12:15
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

دست از سر ما بردار کنار تو نمیمونمیه روز میگفتی عاشقم اما دیگه نمیتونمتقصیر هیچکس دیگه نیست قصه ماتموم شدهحیف همه خاطره ها به پای کی حروم شده دروغ میگفتی که برم از بی کسی دق میکنی حرفاتو باور ندارم بی خودی هق هق میکنییادم می افته لحظه ای که دست تو رو شد برامقسم میخوردی پیش من که جز تو عشقی نمیخامدست خودم نیست که دیگه حرفاتو باور ندارماین چیزا تقصیر تویه تلافیشو در میارم

دیدگاه  •   •   •  1392/05/27 - 09:53
+3
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
آرامش چیست ؟ نگاه به گذشته و شکر خدا ، نگاه به آینده و اعتماد به خدا ، نگاه به اطراف و جستو جوی خدا ، نگاه به درون و دیدن خدا
لحظه هایت سرشار از مهر خدا
دیدگاه  •   •   •  1392/05/26 - 23:51
+7
mina
mina
توی این روزهای دلتنگی

دارم هر لحظه میبارم

دوتا عاشق که مبینم

سریع چشمانم رو می بندم

چرا هر روز ساعت ها به عکست خیره میمونم؟؟؟
دیدگاه  •   •   •  1392/05/26 - 18:36
+5
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

همیشه تلخ ترین لحظه را کسی واست می سازه که قشنگترین لحظه را با او داشتی .




دیدگاه  •   •   •  1392/05/26 - 15:28
+2
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

آدما ، آدما از جنس برگند ، گاهی سبزند ، گاهی پائیزن و زردند . زمستون دیده نمیشن . تابستون سایبون سبزند . آدما خیلی قشنگن . حیف که هر لحظه یه رنگند .


دیدگاه  •   •   •  1392/05/26 - 09:49

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ