خدا منتظر توست
او منتظر آرزوهایت
خنده هایت
گریه هایت
ستاره شمردن هایت و عاشق بودن هایت است

تو صف پمپ گاز منتظرم تا نوبتم بشه،
یارو زده به شیشه میگه آقا شما هم می‌خوای گاز بزنی‌؟
پَـــ نَ‌‌ پَـــ من می‌خوام [!]م...

آیا میدانید اگر 5 صبح برید تنگه واشی بعد تو راه برگشت افسر 40تومان جریمتون کنه
بعد همون موقع برید رو یه سنگ ماشین خراب بشه و آتیش بگیره
3 ساعت منتظر یدک باشین
بعد بین راه ماشین یدک کش بنزین تموم کنه
بعد پنجره ی ماشین هم خراب بشه که تو راه کلی یخ بزنید
و همه ی ماشین ها راه رو پشت یه نیسان آبی باشن و کل جاده رو برعکس برید
ماشین هم تا خر خره پر آدم باشه (5تا از بچه های بیا تو یونی بودیم)
بعد که رسیدین تهران ماشین نباشه که برید خونه
و در آخر ساعت 2 شب برسید خونه
چه حالی میده..؟!
پس آفرین به ما

چقدر دلم می خواهد نامه بنویسم..

تمبر و پاکت هم هست..

ویک عالمه حرف..

کاش! کسی ٬ جایی٬ منتظرم بود.

با آرزوی یافتن همسری مناسب از دختران منتظر
دعوت میشود ضمن خویشتن داری
از گره زدن سبزه ها به شدت خورداری فرمایند.

سازمان حمایت از محیط زیست

در يک روز خزان پاييزي پرستويي را در حال مهاجرت ديدم به او گفتم:
چون به دياريارم ميروي به او بگو دوستش دارم
ومنتظرش مي مانم. بهار سال بعد پرستو نفس نفس زنان آمد و گفت:
دوستش بدار ولي منتظرش نمان

هم دیگر را یافتیم


جایی که قرار گذاشته بودیم


اما نه در زمان موعود


من بیست سال


زود آمدم و منتظر ماندم


وتو بیست سال دیر آمدی

من در انتظار تو پیر شدم


تو اما جوان ماندی


به خاطر کسی که


چشم براهش گذاشته بودی!

عبور تو از حوالی چشم های من
تنها اتفاق غیر منتظره ی زندگیم بود
چراکه من
همیشه منتظر نیامدنت بودم ... !

روزهای بارونی رو خیلی دوست دارم .... معلوم نمیشه منتظر تاکسی هستی یا آواره خیابونها ؟! بخار توی هوا مالِ سرماست ؛ یا دود سیگار ؟! روی گونه ات اشکه یا دونه های بارون ...!!!

من یاد گرفته ام وقتی بغض می کنم وقتی اشک می ریزم ... منتظر هیچ دستــــــــــــــی نباشم وقتی از درد زخم هایم به خودم می پیچم مرهمی باشم بر جراحتــــــــــم من یاد گرفته ام که اگر زمین می خورم خودم برخیــــــــــزم من یاد گرفته ام راهی را بسازم به صداقت من یاد گرفته ام که همه رهگذرنــــــــد همـــــــــــه.....