یافتن پست: #مهربان

gamer
gamer
نمی خواهم کسی از مردن من با خبر گردد نمی خواهم پدر برهم نهد چشمان بازم را نمی خواهم که مادر سختی جان کندنم بیند ولی ای دوست اگر روزی رفیقی مهربان آمد زتو پرسید فلانی کو...؟؟! بگو در سنگر ناکامی و حسرت بسی جان داد ولی تا لحظه آخر چنین می گفت: امید من .....بود
دیدگاه  •   •   •  1390/10/23 - 02:43
+2
ali rad
ali rad
گاهے دلمـ از هرچه آدم است مے گیرد...! گاهے دلمـ دو کلمه حرف مهربانانه مےخواهد...! نه به شکل ِ دوستت دارم و یا نه بــ ِ شکل ِ بے تو مے میرمـــ.. ساده شاید ، مثل دلتنگ نباش. فردا روز دیگریست
دیدگاه  •   •   •  1390/10/21 - 22:33
Hossein Behzadi
Hossein Behzadi
بوی شوم امتحان آید همی, یار صفر مهربان آید همی ما ز تعلیم وتعلم خسته ایم،دل به امید تقلب بسته ایم مابرای کسب مدرک آمدیم،نی برای درک مطلب آمدیم !
1 دیدگاه  •   •   •  1390/10/21 - 15:44
+4
silk
silk
محسن عزیزم: ای تنها دلیل رد کردن هر دلیل و ای تنها بهانه ی آوردن هر بهانه دیوانه ی مهربانی تؤام…. ای بهترین چه خوب شد که به دنیا آمدی و چه خوبتر شد که دنیای من شدی پس برای من بمان و بدان که تو تنها بهانه برای بودنی تولدت مبارک
1 دیدگاه  •   •   •  1390/10/20 - 23:47
+4
Pedram
Pedram
با شروع هر صبح فکر کن تازه به دنیا آمده ای ، مهربان باش و دوست بدار ، شاید فردایی نباشد ...
دیدگاه  •   •   •  1390/10/20 - 09:43
رضا
رضا
ای که می پرسی نشان عشق چیست! عشق چیزی جز ظهور مهر نیست

عشق یعنی مهر بی چون و چرا ؛ عشق یعنی کوشش بی ادعا

عشق یعنی مهر بی اما اگر ؛ عشق یعنی رفتن با پای سر

عشق یعنی دل تپیدن بهردوست ؛ عشق یعنی جان من قربان اوست

عشق یعنی خواندن از چشمان او ؛ حرفهای دل بدون گفتگو

عشق یعنی عاشق بی زحمتی ؛ عشق یعنی بوسه بی شهوتی

عشق ، یار مهربان زندگی ؛ بادبان و نردبان زندگی
دیدگاه  •   •   •  1390/10/17 - 18:23
hadith
hadith
من خدایی دارم که در این نزدیکیست! مهربان... خوب... قشنگ... چهره اش نورانیست.... گاه گاهی سخنی میگوید با دل کوچک من... ساده تر از سخن ساده من، او مرا می فهمد... او مرا می خواند... نام او ذکر من است در غم و شادی چون به غم مینگرم آن زمان رقص کنان میخندم! که خدا یار من است... که خدا در همه جا یاد من است... او خداییست که مرا میخواهد....
دیدگاه  •   •   •  1390/10/17 - 01:44
+4
محمد حسین هذبی
محمد حسین هذبی
مهربانی را زمانی دیدم که کودکی می خواست آب شور دریا را با آبنبات چوبی خود شیرین کند.
2 دیدگاه  •   •   •  1390/10/17 - 00:48
+6
محسن رضایی ناظمی
محسن رضایی ناظمی
آدما مثل يه كتاب مي مونن كه تا وقتي تموم نشن براي ديگران جذابن پس سعي كن خودتو جلوي ديگران تند تند ورق نزني تا زود تموم بشي براي اينكه وقتي تموم بشي مطمئن باش مي رن سر يه كتاب ديگه مهرباني را در کودکي يافتم که آبنباتش را به درياچه نمک انداخت تا شيرين شود انقدر براي غربت تک دانه موي سفيدم غصه خوردم که تمام موهايم سفيد شد بيچاره آن خروسي که با صداي ساعت شماطه دار از خواب برمي خيزد خوش به حال آن موجود راحتي ،که شيطان برايش درد دل مي کند . سالهاست که کاممان را با حقيقت هاي تلخ شيرين مي کنيم
دیدگاه  •   •   •  1390/10/16 - 02:51
behnam
behnam
بـــــــــــویِ شــــــــــــــــــــومِ امتحان آید همی!!! بـــــــــــویِ صــــــــــــــــــــــفرِ مهربان آید همی!!! ما ز تعلیم و تعلم خسته ایــــــــــــــــــــــــــــــم!!! دل خود را به تقلب بسته ایـــــــــــــــــــــــــــــم!!! **ایام سوگواری امتحانات بر تمامیِ دانشجویان عزیز تسلیت باد** یلدا ت.م
دیدگاه  •   •   •  1390/10/15 - 14:45
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ