یافتن پست: #نبودن

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مغرور نیستم ...
فقط نیازی به حرف زدن با هرکسی را نمی بینم...
از من نرنج !
من نه مغرورم و نه بی احساس...
فقط دل خسته ام از اعتمادی بی جا...
مرا که می شناسی؟
خشنم،بی رحم نیستم.
پرم،مغرور نیستم.
خود خواهم،پر توقع نیستم.
رکم،دروغگو نیستم.
ساکتم،لال نیستم.
اگر برایت سنگینم با یک خداحافظی خوشحالم کن!
این روزها شیشه شده ام،زود می شکنم!
اما ناجور میبرم!
من ادم سخت گیری نیستم،فقط ادم سخت گیر می اورم...! تلخ است باور نبودن ادم هایی که ادعای ماندن داشتند و سخت است امروز باور انهایی که ادعای ماندن دارند ...! شناخت من سخت نیست ..
دیدگاه  •   •   •  1394/01/21 - 15:57
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
این روزهای سخت از هر انگشتم...

یک هنر می بارد !!!

شبها می بافم خیالت را...

روزها می کشم دردهای نبودنت را! !!

و غروب ها هم ...

وااااا ی غروب ها میرقصم

با ساز دلتنگی هایم…!!!
دیدگاه  •   •   •  1394/01/21 - 15:55
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺩﻟﻢ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ﺑﺮﺍﯾﺖ ...
ﻣﯽ ﻓﻬﻤﯽ ؟....
ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ..
ﺁﻥ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯿﺖ ..
ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺁﺭﺯﻭ ﺑﻪ ﺩﻝ ﻣﺎﻧﺪﻡ....
ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻨﯿﺪﻥِ ﺯﻣﺰﻣﮥ ﻋﺸﻘﺖ ﺩﺭ ﮔﻮﺷﻢ ....
ﺩﻟﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﺎﻝ ﻣﻨﯽ ...
ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﺩﻝ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ ﺍﺯ ﺗﻮ ..
ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﯽ ﻣﻦ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﯼ ؟ .....
ﻣﮕﺮ ﻣﻦ ﻧﻔﺲِ ﺗﻮ ﻧﺒﻮﺩﻡ ؟....
ﮐﺪﺍﻣﯿﻦ ﮔﻞ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﻮﯾﯽ ؟
ﻣﻦ ﮔﻞِ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻡ ...
ﯾﺎﺩﺕ ﻫﺴﺖ ﻣﯿﮕﻔﺘﯽ ...
ﮔﻠﻢ ...
ﻧﻔﺴﻢ.....
ﺁﺧﺮ ...
ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﺩﻝ ﺧوش کرده بودم به حرفهایت..
زندگی میکردم به عشقت...
کاش نبودنت خواب باشد.....
کاش.....
دیدگاه  •   •   •  1394/01/21 - 15:44
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اصن لذتی که در “خونه نبودن” و “پشت در موندن” مهمانان نوروزی هست در محو شدن توی افق همراه با پراید و کیسه 50کیلویی پسته نیست !
دیدگاه  •   •   •  1394/01/21 - 15:22
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
پسرا همه فرشتن

.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.
.
منتها پرواز بلد نبودن
افتادن زمین قیافه هاشون ترکیده :D
اوخی ^_^
دیدگاه  •   •   •  1394/01/21 - 14:26
sami
sami

امروز به آنهایی می اندیشم که روی شانه هایم گریه کردند و نوبت من که شد ، دیگر نبودند …
دیدگاه  •   •   •  1393/10/20 - 15:32
+8
mary jun
mary jun
همیشه دلتنگی ب خاطره نبودنه کسی نیس
گاهی ب خاطره بودنه کسی ست ک حواسش ب تو نیس
دیدگاه  •   •   •  1393/09/28 - 20:38
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اگه پشه ها نبودن من تا الان از تنهایی دپرس شده بودم ؛ مخاطب خاص شدم براشون ، شبا میان بیدارم میکنن !
دیدگاه  •   •   •  1393/09/4 - 20:05
+1
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
آینه‌ها اونجا نبودن تا ببینیم که چه زشتیم
رو درخت با نوکِ خنجر «زنده باد درخت» نوشتیم
دیدگاه  •   •   •  1393/06/24 - 13:27
+1
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم برایت تنگ شده
فکر نکن بی وفا هستم ، دلم از سنگ نشده...
اعتراف میکنم اینک در حسرت روزهای شیرین با تو بودنم
باور نمیکنم اینک بی توام
کاش میشد دوباره بیایی و یک لحظه دستهایم را بگیری
کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای مرا ببینی
تا دوباره به چشمهایت خیره شوم ، تا بر همه غم و غصه های بی تو بودن چیره شوم...
کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای نگاهت کنم ، با چشمهایم نازت کنم
در حسرت چشمهایت هستم ،چشمهایی که همیشه با دیدنش دنیایم عاشقانه میشد
بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم هوایت را کرده
در حسرت گرمی دستهایت ، تا کی باید خیره شوم به ع[!]ایت ، هنوز هم عاشقم ، عاشق آن بهانه هایت...
کاش بودی و به بهانه هایت نیز راضی بودم ، کاش بودی و من دیگر از سردی نگاهت شاکی نبودم
هر چه خواستم از تو بگذرم از همه چیز گذشتم جز تو ، هر چه خواستم فراموشت کنم همه را فراموش کردم جز تو ، هر چه خواستم به خودم بگویم هیچگاه ندیدم تو را ، چشمهایم را بستم و باز هم دیدم تو را ، هر چه خواستم دلم را آرام کنم ، آرام نشد دلم و بیشتر بهانه تو را گرفت ، هر چه خواستم بگویم بی خیال ، بی خیالت نشدم و به خیالت تا جایی که فکرش هم نمی کنی رفتم...
میخواستم با تنهایی کنار بیایم ، دلم با تنهایی کنار نیامد ، میخواستم دلم را راضی کنم ، یاد تو باز هم به سراغم آمد ، میخواستم از این دنیا دل بکنم ، دلم با من راه نیامد ...
بگذار اعتراف کنم که دلم در چه حالیست ، بدجور از نبودنت شاکیست ، هر جا هستی برگرد که اصلا حالم خوب نیست....


2 دیدگاه  •   •   •  1393/06/20 - 18:21
+4
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ