یافتن پست: #نبودن

xroyal54
xroyal54
نه این سکوت را پایانی هست و
نه این شبی را که از آسمان نازل شده
نه خوابی برای دیدن هست و
نه روزی برای رسیدن
نه این شب مثل هر شب است و
نه این سیاهی شبیه شب است...


حلالم کن چون بی اجازه غمت رامی خورم......


خدایا یه جوری حرف بزن که منم بفهمم...



مے گـ ـوینـ ـد: مرـــگـ ــ ـــــــ


حـ ـق ا َست


פֿُـ ـدایـ ـا


حـ ـقم را


مےפֿواهمـ


اگر قرار بر نبودن اونه .....
دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 23:34
+8
xroyal54
xroyal54
آدم
یک جائی به آخر می رسد
دلش را زمین می گذارد
دست تنهائی اش را می گیردُ
به ازدحام باران می زند
همان جائی که نبودنت
بکریز خیسم می کند !
دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 23:22
+9
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تو را غایب نامیده اند
تو را غایب نامیده اند، چون «ظاهر» نیستی،
نه اینکه «حاضر» نباشی.
«غیبت» به معنای «حاضرنبودن»،
تهمت ناروائی است که به تو زده اند
و آنان که بر این پندارند،
فرق میان «ظهور» و «حضور» را نمی دانند،
آمدنت که در انتظار آنیم به معنای «ظهور» است،
نه «حضور»
دیدگاه  •   •   •  1392/07/5 - 21:25
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
لحظه های بی قراری حتی برای یک ثانیه دوری
یادم هست...یادت نیست
طپش قلب در لحظه دیدار حتی برای هزارمین بار
یادم هست یادت نیست
قبول جدایی برای خوشبختیت
یادم هست یادت نیست
نبودن عشق در تمام لحظه ها
یادت هست................................................یادم نیست
دیدگاه  •   •   •  1392/07/5 - 18:14
+3
saeed
saeed

تو مقصری اگر من دیگر ” من سابق ” نیستم !



من را به من نبودن محکوم نکن !



من همانم که درگیر عشقش بودی !



یادت نمی آید ؟!



من همانم !



حتی اگر این روز ها هر دویمان بوی بی تفاوتی بدهیم !

دیدگاه  •   •   •  1392/07/3 - 12:46
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



لغت نامه های دنیا را باید اتش زد!
جلوی واژه ی “نبودن” نوشته اند: عدم حضور شخصی یا چیزی
همین!!
چقدر نبودن تورا ساده فرض میکنند..




دیدگاه  •   •   •  1392/07/2 - 21:29
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

آنقدر ترسیده ام از بازی روزگار...
که دیگر از بازی های کودکانه هم می ترسم!

می ترسم از قایم باشک
از اینکه چشم بگذارم و باز کنم...
و تو دیگر نباشی!

از بالا بلندی...
از اینکه در اوج باشی و...
دستم به تو نرسد!

از زوو...
که در هوای نبودنت، نفسم بگیرد!

از تاب تاب عباسی...
که دیگر در آغوشم نیافتی!

از هفت سنگ...
که آنقدر سنگ روی سنگ بچینیم
که دیواری ما را از هم بگیرد!

اما...

دوست دارم لِی لِی دخترانه را...
که می دانم...
در هر رفتنی
دوباره به سوی من باز میگردی!!...
دیدگاه  •   •   •  1392/07/2 - 21:13
+1
nazli
nazli
در CARLO
نمى دانم چه رابطه ایست ؟

بین نبودنت با رنگ ها

دلتنگ تو که میشوم

زندگى ام سیاه مى شود !

 
دیدگاه  •   •   •  1392/07/1 - 23:52
+6
saeed
saeed

تو مقصری اگر من دیگر ” من سابق ” نیستم !



من را به من نبودن محکوم نکن !



من همانم که درگیر عشقش بودی !



یادت نمی آید ؟!



من همانم

دیدگاه  •   •   •  1392/07/1 - 15:41
+3
sara
sara
وقـتــی بـه نبودنت فـکـر مـیـکـنـم …

بی اخـتـیـآر لـبـخـنـد مـیـزنـم


نـمـیـدآنــی کـه ایـن لـبخـنـد ؛

تـلـخ تـریـن لـحـظـه ی ِ زنـدگــی ام رآ بـه تـصـویـر مـیـکـشـد !
دیدگاه  •   •   •  1392/07/1 - 13:09
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ