یافتن پست: #نخ

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
معلم از دانش آموزان خواست که انشاء درباره یک مسابقه فوتبال بنویسند. همه مشغول نوشتن شدند جز یک نفر، معلم از او پرسید: تو چرا نمی نویسی؟

دانش آموز جواب داد:نوشته ام!

معلم دفتر او را گرفت و نگاه کرد. نوشته بود: به علت بارندگی فوتبال برگزار نخواهد شد
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 18:53
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به سـلامتی خودم که درد هامو روی این دیوار مجازی می نویسم...

به ســلامتی کسایی که خونده نخونده درد هامو لایکـــــــــــ­ می زنن...
.
وبه سلامتی کسایی که از دردمون خوششون میاد و copy-past می کنن...♥
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 18:06
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
من زن هســـتم و تو مـــــرد
اما نگـــــران نباش ! به کســــی نخــــواهم گفت که در پس مشکلات و درد هاییکه
تو برایم ساختی و تحـــــمل کـردم.............
در پس نامردی و نامهــــــربانی دیدم و دم نزدم......
در پس بی معرفتی هایی که دیدم و معــرفت به خــــرج دادم...
من مـــــردتر بودم!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 17:59
+3
be to che???!!
be to che???!!


“100% فمينيستي (آقايون نخونن)”



چرا مردها داراي وجدان پاكي هستند؟

به اين دليل كه هيچ گاه از آن استفاده نمي كنند

چرا روانكاوي مردها خيلي سريع تر نسبت به خانم ها انجام مي پذيرد؟
زيرا هنگاميكه زمان بازگشت به دوران كودكي فرا مي رسد، مردها همان جا قرار دارند

شباهت آقايون با آگهي هاي بازرگاني چيست؟
شما نمي توانيد يك كلمه از حرف هاي آنها را باور كنيد و هيچ چيز براي زماني بيش از 60 ثانيه دوام نمي آورد

ورزش كنار درياي آقايون چيست؟
هر موقع خانمي را مي بينند شكم هايشان را تو مي دهند

به يك مرد با نصف مغز چه مي گويند؟
با استعداد

خدا بعد از خلق مرد ها چه گفت؟
من مي تونم كارمو بهتر از اين انجام بدم

در آمريكا به يك مرد باهوش و با استعداد چه مي گويند؟
توريست

يك وضعيت غير قابل كنترل چيست؟
صد و چهل و چهار مرد در يك اتاق

براي درست كردن پاپ كُرن به چند مرد نياز است؟
سه تا، يك نفر ماهيتابه را بر روي گاز نگه ميدارد و دو نفر ديگر گاز را تكان مي دهند تا گرما به تمام سطح ماهيتابه برسد

آقايون لباس هايشان را چگونه دسته بندي مي كنند؟
"كثيف" و " كثيف اما قابل پوشيدن"

تنها يك مرد مي تواند يك ماشين ارزان قيمت 2 ميليون توماني بخرد و
يك سيستم صوتي 4 ميليون توماني بر روي آن نصب كند

شما به مردي كه همه چيز دارد چه مي دهيد؟
زني كه به او نشان دهد چگونه مي تواند از آنها استفاده كند

چرا مردان تنها در نيمي از زندگي خود با بحران مواجه هستند؟
زيرا آنها در تمام طول زندگي خود در دوران نوجواني به سر مي برند

آينده نگري يك مرد چگونه مشخص مي شود؟
به جاي يك بطري 2 بطري مشروب بخرد

فرق يك شوهر جديد با يك هاپوي جديد در چيست؟
بعد از يك سال هاپو هنوز هم از ديدن شما به هيجان مي آيد

نازكترين كتاب دنيا چه نام دارد؟
چيزهايي كه مردان در مورد زنان مي دانند



 

دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 14:21
+3
saman
saman
نه طريق دوستان است و نه شرط مهرباني كه به دوستان يكدل سر دست برفشاني

دلم از تو چون برنجد كه به رحم در نگنجد كه جواب تلخ گويي تو بدين شكردهاني
نفسي بيا و بنشين سخني بگو و بشنو كه به تشنگي بمردم در آب زندگاني

غم دل به كس نگويم كه بگفت رنگ رويم تو به صورتم نگه كن كه سرايرم بداني

عجبت نيايد از من سخنان سوزناكم عجب است اگر نسوزم چو به آتشم نشاني

نه خلاف عهد كردم كه حديث جز تو گفتم همه بر سر زبانند و تو در ميان جاني

اگرت به هركه دنيا بدهند حيف باشد و گرت به هرچه عقبي بخرند رايگاني

تو نظير من ببيني و بديل من بگيري عوض تو من نيابم كه به هيچ كس نماني
نه عجب كمال حسنت كه به صد زبان بگويم كه هنوز پيش ذكرت خجلم ز بي زباني

دل عارفان ربودند و قرار پارسايان همه شاهدان بصورت، تو بصورت و معاني

مزن اي عدو به تيرم كه بدين قدر نميرم خبرش بگو كه جانم بدهم به مژدگاني
مده اي رفيق پندم كه به كار در نبندم تو ميان ما نداني كه چه ميرود نهاني

بت من چه جاي ليلي كه بريخت خون مجنون اگر اين قمر ببيني دگر آن سمر نخواني

دل دردمند سعدي ز محبت تو خون شد نه به وصل ميرساني نه به قتل ميرهاني
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 11:44
+3
be to che???!!
be to che???!!
پيرمردي صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با يك ماشين تصادف كرد و آسيب ديد عابراني كه رد مي شدند به سرعت او را به اولين درمانگاه رساندند . .
پرستاران ابتدا زخمهاي پيرمرد را پانسمان كردند. سپس به او گفتند: "بايد ازت عكسبرداري بشه تا مطمئن بشيم جائي از بدنت آسيب ديدگي يا شكستگي نداشته باشه "
پيرمرد غمگين شد، گفت خيلي عجله دارد و نيازي به عكسبرداري نيست .
پرستاران از او دليل عجله اش را پرسيدند :
او گفت : همسرم در خانه سالمندان است. هر روز صبح من به آنجا مي روم و صبحانه را با او مي خورم. امروز به حد كافي دير شده نمي خواهم تاخير من بيشتر شود !
يكي از پرستاران به او گفت : خودمان به او خبر مي دهيم تا منتظرت نماند .
پيرمرد با اندوه ! گفت : خيلي متأسفم. او آلزايمر دارد . چيزي را متوجه نخواهد شد ! او حتي مرا هم نمي شناسد !
پرستار با حيرت گفت: وقتي كه نمي داند شما چه كسي هستيد، چرا هر روز صبح براي صرف صبحانه پيش او مي رويد؟
پيرمرد با صدايي گرفته ، به آرامي گفت: اما من كه مي دانم او چه كسي است !
دیدگاه  •   •   •  1392/05/23 - 23:42
+5
be to che???!!
be to che???!!
• ترم اول (ترم جو گيريدگي):
الو سلام ماماني. منم هوشنگ.
واي ماماني نمي دوني چقدر اينجا خوبه. دانشگاه فضاي خيلي نازيه. واي خدا خوابگاه رو بگو.
وقتي فكر مي كنم امشب روي تختي مي خوابم كه قبل از من يه عالمه از نخبه ها و دانشمنداي اين مملكت توش خوابيدن و جرقه اكتشافات علمي از همين مكان به سرشون زده؛ تنم مور مور ميشه...
راستي اينجا تو خوابگاه يه بوي مخصوصي مياد كه شبيه بوي خونه اصغر شيره اي همسايه بغليمونه.
دانشجوهاي سال هاي بالاتر ميگن اين بوي علم و دانشه!
لامصب اينقدر بوي علم و دانش توي فضا شديده كه آدم مدهوش ميشه!!!
پريشب يكي از بچه ها به خاطر Over Dose از دانش رفت بخش مسمويت بيمارستان!

 

 

• ترم دوم (ترم عاشق شدگي):
آه اي مريم. اي عشق من. همه زندگي من.!!!!!!!
مي خواهم درختي شوم و بر بالاي سرت سايه بيفكنم تا بر شاخسار من نغمه سرايي كني.!!!!!!
مي خواهمت با تمام وجود عزيزم.!!!!!
همه
پول و سرمايه من متعلق به توست.!!!!!!!
بدون تو اين دنيا رو نمي خوام. كي ميشه اين درس من تموم شه تا بيام باهات ازدواج كنم ...
امروز يك ساعت پشت پنجره كلاستون بودم و داشتم رخ زيبايت را كه همچون پروانه اي در كلاس مي درخشيدي تماشا مي كردم...

 

• ترم سوم (ترم افسردگي):
الو مامان سلام.
مريم منو ول كرد و گذاشت رفت!
مامان جون افسرده شدم آخه اولين عشقم بود حالا هم دارم ميميرم از غصه.
اي خدا بيا منو بكش و راحتم كن.
مامان من اين زندگي رو نمي خوام ...
ديگه خسته شدم از دنياي وانفسا

 

• ترم چهارم (ترم زرنگ شدگي):
الو سلام مهشيد جون خوبي عزيزم؟
منم پژمان! كجايي نفس؟ نيستي؟
دلم تنگ شده واست. گنجشك كوچولوي من. بيا ببينمت قربونت برم ...
مهشيد جون من پشت خطي دارم. مامانمه. بعداً بهت زنگ ميزنم ...
الو به به سلام چطوري ندا جون؟
آره بابا داشتم با مامانم صحبت مي كردم!
پيرزن دلش تنگ شده واسم! جوجوي من حالت خوبه؟
به خدا منم دلم يه ذره شده واست.
باشه عزيزم فردا ساعت 11 پارك پشت دانشكده دارو...

 


• ترم پنجم (ترم مشروطه گي):
الو سلام استاد!
قربون بچه ات! دارم مشروط ميشم، 2 نمره بهم بده.
به خدا ديشب بابابم سكته كرد، مرد.
مامانم هم از غصه افتاد پاش شكست الان تو آي سي يو بستريه.
منم ضربه روحي خوردم شديد، دچار فراموشي شدم اصلاً شما رو هم يادم نمياد ...
اگه اين مورد مشروط پشروطه ما اوكي بشه قول ميدم جبران كنم ...


• ترم ششم (ترم ولخرجيدگي) :
الو مامان من خونه مي خوام!
راستي اون 50 تومني كه 3 روز پيش فرستادي تموم شد.
دوباره بفرست. خرج پروژه ام شد!!!




• ترم هفتم (ترم پاتوقيده گي):
خودتون ديگه سير تا پيازشو حدس بزنين ديگه ...




• ترم هشتم (ترم فارغ التحصيلگي):
الو سلام خانم.
واسه اين آگهي كه توي روزنامه داديد تماس گرفتم.
فرموده بوديد آبدارچي با
مدرك ليسانس و روابط عمومي بالا ...
اي واي بر من؛ كي ميره اينهمه راهــــو ...


! ! ! ! ! ! ! ! ! ! !

دیدگاه  •   •   •  1392/05/23 - 23:29
+5
*elnaz* *
*elnaz* *
می گذارم و میروم . . . نه اینکه دوستت نداشته باشم نه ! از نخودی بودن متنفرم . . . !


دیدگاه  •   •   •  1392/05/23 - 18:15
+6
saman
saman
غمت در نهانخانه دل نشیند


به نازی که لیلی به محمل نشیند


به دنبال محمل چنان زار و گریم


که از گریه ام ناقه در گِل نشیند


بنازم به بزم محبت که آنجا


گدایی به شاهی مقابل نشیند


مرنجان دلم را که این مرغ وحشی


چو برخاست از جای، مشکل نشیند


خلد گر به پا خاری ، آسان برآید


چه سازم به خاری که بر دل نشیند
دیدگاه  •   •   •  1392/05/23 - 17:33
+2
saman
saman

خوبرویان  جفا پیشه وفا  نیز   کنند


به کسان درد فرستند و دوا نیز کنند


پادشاهان ملاحت چو به نخجیر روند


صید را پای ببندند و  رها  نیز  کنند


عاشقان را ز بَرِ خویش مران تا بر تو


سر و زَر هر دو فشانند و دعا نیز کنند


گر کند میل به خوبان دل من عیب مکن


کاین گناهی است که در شهر شما نیز کنند


بوسه ای زان دهن  تنگ  بده  یا  بفروش


کاین متاعی است که بخشند و بها نیز کنند


تو خطائی بچه ای از تو خطا نیست عجب


کانکه  از  اهل  صوابند   خطا   نیز کنند


گر رود نام من اندر دهنت باکی نیست


پادشاهان   بغلط   یاد   گدا   نیز  کنند

دیدگاه  •   •   •  1392/05/23 - 17:01
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ