♥ نگار ♥
این سواله برام ؟!!
چرا میگیم پشت کامپیوتر نشستیم
در حالی که واقعا جلوی کامپیوتر نشستیم ؟
♥ نگار ♥
كبوترلب تنگ ماهی نشسته بود، گفت: سقف قفست شكسته چرا فرارنمیكنی؟
ماهی باچشمهای قشنگش نگاهی نافذ به كبوتركرد ومعصومانه گفت: واسه پدر مادرت متأسفم با این بچه تربیت کردنشون!
♥ نگار ♥
با بچه های فامیل دور ننه بزرگم جمع شده بودیم ننه داشت از قدیما میگفت،
همینطوری که تعریف میکرد یه دفه زل زد تو چشم یکی از نوه هاش و پرسید:
عزیزم مگه عقد کردین؟؟ با تعجب جواب داد نه!! ننه روشو برگردوند و اخمی کرد و زیر لب گفت: یاد اون زمون بخیر تا کسی خونه شوهر نمیرفت نه ابرو بر میداشت نه سرخاب سفیداب میکرد!!
سریع رفتم نشستم کنار همون کسی که ننه ازش سوال کرده بود،،توی گوشش گفتم: تا ننه نفهمیده پسری بلند شو برو بیرون!!!
♥ نگار ♥
چه جالب، دوست داشتن شبیه مسابقه صندلی شده...
دیربجنبی سرجایت نشسته اند!!!
♥ نگار ♥
یه بار نشستم تو تاکسى چهار تا سرباز عقب سوار کرده بود
گفتم آقا خوب بُـــر نزدى سربازا افتادن پیش هم
چرامیگیم نه،چرامیگی درسته!تواینطورمیگی فقط
1393/03/18 - 18:35دکتر خوب سراغ دارم بیا ببرمت پیشش
1393/03/18 - 20:57