یافتن پست: #نشست

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
با بچه های فامیل دور مادر بزرگم جمع شده بودیم مادربزرگ داشت از قدیما میگفت، همینطوری که تعریف میکرد یه دفه زل زد تو چشم یکی از نوه هاش و پرسید: عزیزم مگه عقد کردین؟؟
با تعجب جواب داد نه!!
روشو برگردوند و اخمی کرد و زیر لب گفت: یاد اون زمون بخیر تا کسی خونه شوهر نمیرفت نه ابرو بر میداشت نه سرخاب سفیداب میکرد!!
سریع رفتم نشستم کنار همون کسی که ازش سوال کرده بود،،توی گوشش گفتم: تا نفهمیده پسری بلند شو برو گمشــــــو  عوضی ... :)):))
دیدگاه  •   •   •  1393/06/8 - 19:44
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﭼﻨﺪ ﻭﻗﺖ ﭘﯿﺶ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻋﺮﻭﺳﯽ

ﻭﺍﺳﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﯾﻪ ﮔﻮﺷﻪ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ، ﮐﻪ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ :
ﺗﻮ ﮐﻪ ﺧﻮﺷﮕﻠﯽ ، ﺩﻝ ﻣﯿﺒﺮﯼ ﭼﺮﺍ ﻧﻤﯿﺮﻗﺼﯽ !!

ﻣﻨﻢ ﺩﯾﺪﻡ ﺧﺪﺍﯾﯿﺶ ﺭﺍﺱ ﻣﯿﮕﻪ

ﻫﯿﭽﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﻨﻢ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪﻡ ﺭﻗﺼﯿﺪﻡ ^_^
دیدگاه  •   •   •  1393/06/8 - 16:27
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
پسرهای ترشیده که دنبال زن می گردند



توصیه های کاربردی،مخصوصه پسر هایی که زن گیرشون نمییاد:
نکته :این مورد را همه پسر ها بخونند چون شاملِ همه میشه.
1.اولین دختری که به تورتون خورد ازش شماره بگیرند (ولی چون در این کار استعداد ندارید بهتره دور اینکار را خط ِ قرمز بکشید)
2.اگه خواستید دختری را زیره نظر بگیرید (که بیخود کردی) باید زیر چشمی طوری که متوجه شما نشه زیره نظرش بگیری…
نکته:چون در این کار هم مثل مورد ِ (1) ….. ندارید ، بهتره عینک بزنید.
3.اگه دختری را دیدید که تنها نشسته سَرِ صحبت را باهاش باز کنید
و به مورد ِ (1) مراجعه کنید .
نکته: قبلش دورو بر تان را یه نگاهی بندازید چون ممکنه یه دفعه ای یه دست از عقب اون گردن ِ نسبتاَ نحیفتان را بچلاند.
4.به هر دختری که رسیدید سلام کنید و خود را بچه مثبت نشون بدید
ولی مواظب بعضی لنگه کفش ها باشید.
5.اگه خواستگاری هر دختری رفتید و جواب رَد شنیدید نااُمید نشوید خواستگاری یکی دیگه بروید گرچه بازم جوابِ رَد می شنوید.( پسر باید پورو باشه)
6.اگه یه دختری را خیلی دوست دارید ولی به شما محل نمی ده، با یه دختره دیگه بیرون برید طوری که اون شما را ببینه .
نکته:که در این صورت نه تنها به شما دیگه محل نمی ده ،تا کفش هم نثارتان می کنه.
7.تا می توانید سن ازدواج را ببرید بالا چون دخترها،دختر ِنارنج و ترنج اند که ازآفتاب و سایه می رنجند.
اگرچه ریسکش خیلی بالا است, ممکن دیگه کسی بهتون دختر نده،
چون ترشی هم تاریخ اِنقضا داره,تا یه حدی می توان تحملش کرد.
نکته:در صورت موفّق نشدن در این مورد یه ظرف حتماً آماده کنید.
حتماً میپرسی برای چی؟ خوب دیگه، برای ترشی.(ادم كه انقد خرفت نمیشه)
8.اینقدر سرِ کوچه و خیابون ها کیشیک نکشید,که شاید شتر بخت رد بشه و شما بهش التماس کنید که شاید در خونه شما هم بخوابه .
نکته:ممکنه شتر بخت را با شتر ؟ اشتباه بگیرید واونم بخوابه و دیگه بلند نشه.که در این صورت(فاتحه مع صلوات)…
9.اگه دانشجو(یا سرباز) هستید,از خوردن غذاهای اونجا جداً خود داری کنید چون همون یه ذرّه همت را هم اَزِتون میگیره.به جاش موز معجون بخورید
این مورد مخصوص امیر حجوانی
10.اگه قیافه نداری،اشکال نداره عوضش ماشین داری …
چی؟!!ماشین نداری… اشکال نداره عوضش خونه داری…
بازم چی؟!! خونه هم نداری…خوب مشکلی نیست چون کار ِ،را که داری بعداً هم؛میشه خونه و ماشین خرید.
وای نگو که کار هم نداری!!! ترشی هم که اُفتادی، پس بهتره بری یه جایی خودت را گمو گور کُنی.
11.یه توصیه : اگه قیافه نداری؛ نری… ابروهات را برداری،صورتت را تیغ بزنی، یکمی از لوازم آرایشی مامان جونت کش بری، همین جوری خوبی (فقط یکمی سرو وَعظت را درست کن).
12.اگه از دوست دختر و هم دانشجویی به جایی نرسیدی چاره ای نداری جزء این که، بری سراغ همون دخترها فامیل…
13.اگه از قبل سابقه ات خراب نباشد کارت زیاد هم مشکل نیست، ولی… شما که تو 7 آسمون یه ستاره هم ندارید کارتون خیلی مشکله اما من کُمکتان میکنم :
تنها لطفی که میتونم بکنم اینه که هُلتون بدم، که در این صورت هم ممکنه از چاه در بیاند و بی یُفتید تو درّه (خوب عوضش از دست یکی از سیریش ها راحت می شیم).
14.اگه از هیچ کدوم از این ها به نتیجه نرسیدی حتماً مشکل از خودت است بهتره بری پیشه یه روانپزشک اگه اون گفت مشکلی نداری!!! آخه… پس بد شانس هستی، برو خودت را دخیل کن به یکی از این امازاده ها شاید حاجت بگیری(دیگه باقیش با خداست و ما هم دیگه دخالت نمی کنیم).
دیدگاه  •   •   •  1393/06/8 - 13:32
+3
-1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







یکی از عادت های بابام اینه که خیلی رسمی اس ام اس مینویسه

اس ام اس داد : سر را خود یک عدد ماست بگیر و به خانه بیاور!!!

منم جواب دادم :

چشم پدر چه نوع ماستی برای میل کردن مد نظر دارید؟؟

آیا ایا ماست سون میتواند مطابق سلیقه ی خاص شما باشد؟

یا گونه ی دیگری خریداری کنم؟

زنگ زد بهم گفت بی شعور ادای منو در میاری؟؟

فقط منتظرم برسی خونه میدونم چیکارت کنم!!

.

.

هم اکنون پاسی از شب گذشته و من با یک سطل ماست در خیابان نشسته ام :))






دیدگاه  •   •   •  1393/06/7 - 18:48
+4
mohamadjavad
mohamadjavad
بهش پیام دادم کجایی؟گفت سخت سرماخوردم توخونه افتادمبهش گفتم مواظب باش اونی ک پیشت نشسته سرمانخوره!!!
دیدگاه  •   •   •  1393/06/7 - 11:58
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در music







http://sv2.behmelody.com/Favardin93/2/Mp3/Morteza Pashaei - Setayesh.mp3

دوباره نم نم بارون صدای شرشر ناودون

دل بازم بی قراره

دوباره رنگ چشاتو خیال عاشقی باتو

این دل آروم نداره نداره نداره

شبامو خواب نوازش ، دوباره هق هق و بالش

گریه یعنی ستایش

ستایش تو و چشمات ، دلم هنوز تورو میخواد

دل بازم پر زده واسه عطر نفس هات

♫♫♫

اتاقم عطر تو داره ، دلم گرفته دوباره

کار من انتظاره

یه عکس و درد دلامو ، میریزه اشک چشامو

غم تمومی نداره نداره نداره

صدای باد و کوچه ، داره تو خونه می پیچه

قلبم آروم نمیشه

بغل گرفتمت انگار ، دوباره خوابه و تکرار

باز نبودی و من تکیه دادم به دیوار

ستایش یعنی این دیوونگی ها

شبیه حس خوب تو دل ِ ما

نگا کن تو چشای بیقرارم

چقد این لحظه هارو دوست دارم

تصور میکنم پیشم نشستی

چقد خوبه چقد خوبه که هستی

ستایش یعنی این حسی که دارم

نمی تونم تورو تنها بزارم




2 دیدگاه  •   •   •  1393/06/6 - 15:46
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺑﺎ ﺑﺎﺑﺎﺑﺰﺭﮔﻢ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﭘﺎﯼ ﻣﺎﻫﻮﺍﺭﻩ
ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻣﯿﮕﻪ ﺑﺎﺑﺎﺟﻮﻥ ﺑﺰﻥ ﺷﺒﮑﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ
ﺯﻥ ﻟﺨﺘﺎﺭﻭ ﻧﺸﻮﻥ ﻣﯿﺪﻩ ﯾﮑﻢ ﻧﻔﺮﯾﻨﺸﻮﻥ ﮐﻨﻢ ﺛﻮﺍﺏ ﺩﺍﺭﻩ !!!!.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺟﺪ ﺩﺭ ﺟﺪﻣﻮﻥ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺁﺩﻣﺎﯼ ﺛﻮﺍﺏ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩﻥ اصن .. :|
دیدگاه  •   •   •  1393/06/6 - 15:35
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یادش بخیرچقد اسکل بودم!
نیم ساعت دست به سینه مینشستم تا مبصر اسمم روجزءخوبها بنویسه!
بعدم معلم میومدبدون توجه به اسم ها تخته روپاک میکرد!
وچقداسکل تر بودم که زنگ بعدی هم دست به سینه مینشستم !
∞..∞..∞.∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞
دیدگاه  •   •   •  1393/05/30 - 19:32
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
پسره استاتوس زده:
بنده سال اول دکترای روانشناسی بالینیم. یک پسر دایی دارم هر جا می رسه میشینه منو مسخره میکنه که توکه دکتر نیستی ( تحت تاثیره ساختمان پزشکان). خلاصه یک روز توی جمع کثیری از فامیل نشسته بودیم به پسر داییم گفتم
حال شما خوبه پسر دایی؟؟؟؟؟؟
بهم گفت مگه تو دکتری حالمو می پرسی!!!!!!!!!!
منم با صدای بلند گفتم نه من دامپزشکم البته حوزه تخصصیم هم دام های بزرگه!!!!!!!!!
جمع در حال گاز زدن در و دیوار بودن که متوجه شدم پسر داییم محو شده
از یابنده تقاضا می شود با دریافت مژدگانی اونو تحویل بده
دیدگاه  •   •   •  1393/05/29 - 13:14
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



با اینکه دوری از چشام ، تصویرت اما عالیه
میبوسمت از راه دور، لبهام به اینم راضیه
این بوسه ها از راه دور، شیرین ترین دل بازیه
کاش اینجا بودی پیش من،دستاتو میدادی به من
حرفامومی فهمیدی و ..میگفتی ازمن دل نکن !
میبوسمت از راه دور،وقتیکه چشمام روهمه
خیلی ازم دوری ولی،این فاصله خیلی کمه !
میبوسمت از راه دور، این کار هر روز منه
چشمام همیشه چشم به راس،تنها به در زل میزنه
چشمام و میدوزم به در،شاید یه کم دلخوش بشن
شاید که اینبار آینه ها، مارو بهم نشون بدن
شاید ببینم پیشمی،اینجا نشستی رو به روم
شاید که رویاهای من ،اینبار نمونه ناتموم
دیدگاه  •   •   •  1393/05/28 - 22:15
+4
صفحات: 4 5 6 7 8 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ