حمید
از یک عاشق شکست خورده پرسیدم :
بزرگ ترین اشتباه ؟!
گفت : عاشق شدن .
گفتم : بزرگ ترین شکست ؟!
گفت : شکست عشق .
گفتم : بزرگترین درد ؟!
گفت : از چشم معشوق افتادن .
گفتم : بزرگترین غصه ؟!
گفت : یک روز چشم های معشوق رو ندیدن .
گفتم : بزرگترین ماتم ؟!
گفت : در عزای معشوق نشستن .
گفتم : قشنگ ترین عشق ؟!
گفت : شیرین و فرهاد .
گفتم : زیبا ترین لحظه ؟!
گفت : در کنار معشوق بودن .
گفتم : بزرگترین رویا ؟!
گفت : به معشوق رسیدن .
پرسیدم : بزرگترین آرزوت ؟!
اشک تو چشماش حلقه زد و با نگاهی سرد گفت : مرگ !
بزرگ ترین اشتباه ؟!
گفت : عاشق شدن .
گفتم : بزرگ ترین شکست ؟!
گفت : شکست عشق .
گفتم : بزرگترین درد ؟!
گفت : از چشم معشوق افتادن .
گفتم : بزرگترین غصه ؟!
گفت : یک روز چشم های معشوق رو ندیدن .
گفتم : بزرگترین ماتم ؟!
گفت : در عزای معشوق نشستن .
گفتم : قشنگ ترین عشق ؟!
گفت : شیرین و فرهاد .
گفتم : زیبا ترین لحظه ؟!
گفت : در کنار معشوق بودن .
گفتم : بزرگترین رویا ؟!
گفت : به معشوق رسیدن .
پرسیدم : بزرگترین آرزوت ؟!
اشک تو چشماش حلقه زد و با نگاهی سرد گفت : مرگ !