reza
تو ای شکوهمند من
شکوه دلپسند من
تو آن ستاره بودی
که مهر آسمان شدی
زمهر برترآمدی
فرازکهکشان شدی
به دره ها نگاه کن
به ژرف دره ها نگر
به تکه سنگهای سرد
به ذره ها نگاه کن
به من بتاب
که سنگ سرد دره ام
که کوچکم
که ذره ام
به من بتاب
مرا زشرم مهر خویش آب کن
مرا به خویش جذب کن
مرا هم آفتاب کن
حمید مصدق
reza
عاشقم اهل همین کوچه ی بن بست کناری
که تو از پنجره اش پای به قلب من دیوانه نهادی
تو کجا،کوچه کجا، پنچره ی بازکجا
من کجا ،عشق کجا، طاقت آغاز کجا
تو به لبخند و نگاهی
من دلداده به آهی
بنشستیم، تو در قلب و من خسته به چاهی
گنه از کیست؟
ار آن پنجره باز؟
از آن چشم گنه کار؟
از آن خنده معصوم؟
از آن لحظه دیدار؟
mina_z
ﺳﺮ ﺑﻪ ﻫﻮﺍ ﻧﯿﺴﺘـﻢ اما ﻫﻤﯿﺸﻪ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﻡ !ﺣﺎﻝ عجیبی ﺳﺖ ﺩﯾﺪﻥِ ﻫﻤﺎﻥ ﺁﺳﻤﺎنی ﮐﻪ ...ﺷﺎﯾﺪ ﺗﻮ لحظـه ﭘﯿﺶ !...ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﮕﺎﻩ ﮐـﺮﺩﻩ بـاشی
afsaneh heidari
دختری به کورش کبیر گفت: من عاشق شما هستم. کورش به او گفت: لیاقت تو برادر من است که از من زیبا تر است و پشت سرت ایستاده است. دختر برگشت و کسی را پشت سر خود ندید. کورش به او گفت اگر عاشق بودی، پشت سرت را نگاه نمیکردی
انجا که غروبت مرا خواند....دادم به دست خاطره ام نگاهت را...مبادا از من دور بمانی
1390/12/18 - 21:43 ( لايک توسط 1 کاربر )رفتی...
1391/01/16 - 00:05 ( لايک توسط 1 کاربر )دوستت دارم