یافتن پست: #هایم

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تاریکی اتاقم شکسته می شود با نوری ضعیف …
لرزشی روی میز کنار تختم میفتد …
از این صدا متنفر بودم اما …
چشم هایم را میمالم …
new message …
تا لود شود آرزو می کنم … کاش تو باشی …
سکوت می کنم ، آرزوی بی جایی بود !!!
دیدگاه  •   •   •  1392/08/24 - 15:34
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

ســال هـا پیــش ،


 


"مـادرم"، در حالی کـه زانـو زده بود،


 


آرام بنــد کفـش هایم را می بســتُ


 


مـی گفت ، نگاه کن، سخت نیست،


 


ایـن راحت ترین گِـره ی زندگی توســت، 


 


 


و آن روز 


 


مـن بــا اولـین گِــره ی زندگیَـم آشِنا شــدم،


 


گِــره ی کوچک کـودکی ، بـا من بزرگ شد،


 


از بـــدِ روزگار بعد هــا کور شد،


 


ناخواسته هَـر بار چَنـگی بر زندگیَــــــم زد،


 


ای کــاش...


 


ای کــاش کفشهایــــم چَسبی بــود...

دیدگاه  •   •   •  1392/08/24 - 12:51
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
می شود بیست سال قبل عاشقت باشم؟ آن گاه که خوانش نامه هایت ترس و لذت را به جان هم بیندازد آن روز که تلفن عمومی خصوصی ترین محفل عاشقانه هایمان باشد و یا زنگ آخر مدرسه شروع مشق چشم هایت .
دیدگاه  •   •   •  1392/08/24 - 12:06
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
وقتی دستت در دستم بود
وقتی سرت روی شانه ام بود
من بفکر هرچیزی غیر از تو بودم
اعتراف میکنم
امروز که تنهایم
در ارزوی یک لحظه
از ان ساعتهای رویایی
میسوزم میسوزم
آه که زود دیر شد
دیدگاه  •   •   •  1392/08/24 - 12:00
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



کمی

در آغوشم بگیر

عاشقانه مرا سیر بوسه کن

بگذار

بهشتم را زیباتر بدانم

من از داشتن

تو به خود میبالم

کمی از دلتنگی هایم کم کن

به من برس

من از رسیدن تو

خوب میشوم


دیدگاه  •   •   •  1392/08/23 - 20:37
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



براے دل خـــودم مے نویسم ...

براے دلتنگــے هایــم

براے دغدغــہ هاے خـــودم

براے شانہ اے کہ تکیہ گاهــم نیستــــ !

برای دلے کہ دلتنگم نیست ...

براے دستے کہ نوازشگــ ـــر زخـم هایم نیست ...

براے خودم مے نویســـم !

بمیـ ــرم براے خـ ـودم کہ اینقـــدر تنهاستـــ !.!.!.!


دیدگاه  •   •   •  1392/08/23 - 20:12
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



اینجا منه بی او...
باشعرهایم ناله ها میکنم...
و اما از عشق برباد رفته ی رویاهایم میپرسی؟….
نمیدانم کجای این آسمان آبی ...
اما با پسرکی زندگانی میکند…
و نمیداند عشق قدیمی اش پس از سالها…
هنوز هم آرام آرام درخودش میشکند...
میریزد… میمیرد…..
میمیرد اما صد افسوس که جان نمیدهد….
و نیست دستان دخترک قصه اش که...
حتی شکسته هایش را بنوازد…!!


دیدگاه  •   •   •  1392/08/23 - 20:09
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



پاک ترین هوای دنیا...

همان لحظه ای است...

که دلهایمان هوای هم را میکند...!!!


دیدگاه  •   •   •  1392/08/23 - 18:07
+5
hamed noori
hamed noori
ما نسل بوسه های خیابانی هستیم

نسل خوابیدن با اس ام اس
نسل درد دل با غریبه های مجازی
نسل جمله های كوروش و دكتر شریعتی
نسل كادوهای یواشكی...
نسل ترس از رقص نور ماشین پلیس... ...
نسل سوخته
نسل من..........
نسل تو ...
یادمان باشد هنگامی که دوباره به جهنم رفتیم بین عذاب هایمان مدام بگوئیم یادش بخیر ...
دنیای ما هم همین طور بود
مثل جهنم..
دیدگاه  •   •   •  1392/08/23 - 17:04
+8
زهرا
زهرا

باران که می بارد، چشمهایم با آسمان به تفاهم میرسند... چه وجه اشتراک لطیفی است، 
بین هوای دل من، 
با این روزهای پاییزی...

دیدگاه  •   •   •  1392/08/23 - 16:21
+8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ