یافتن پست: #پیش

zahra
zahra
افسوس، زمانی می رسد که بی دینی، نماد روشن فکری خواهد بود !
از دکتر شریعتی به خاطر این پیش بینی فوق العاده، تشکر می کنم
4 دیدگاه  •   •   •  1390/12/8 - 00:05 توسط Mobile
+15
ashkan
ashkan
۳) التماس نکنید
خیلی ها برای نگه داشتن طرف شان دست به عجز و لابه می زنند؛ «خواهش می کنم نرو، هر کاری که بخواهی برایت می کنم...» به هیچ وجه این کار را نکنید! این هیچ شباهتی به یک رابطه ی عاشقانه ندارد. شاید برای چند وقت طرف مقابل با شما بماند، اما همه احترامتان را پیش او از دست خواهید داد. این یعنی به محض این که یک نفر بهتر سر راه او قرار بگیرد، شما را ترک می کند.
دیدگاه  •   •   •  1390/12/7 - 23:47
+4
-1
ashkan
ashkan
۱) بیش از حد مهربان نباشید
نباید این قدر راحت هر چه طرف تان می گوید را گوش دهید و انتظار داشته باشید که رابطه تان هم خیلی عالی باشد! اینطور در موردش فکر کنید؛ در همه ی داستان های خوب یک تضاد یا کشمکش وجود دارد. در فیلم جنگ ستارگان، هم آدم های خوب بودند و هم آدم های بد! پس این تضادهاست که باعث جالب و جذاب شدن مسایل می شود و یک رابطه بدون تضاد و کشمکش واقعاً خسته کننده خواهد شد. خیلی مهربان و خوب بودن یعنی منفعل، بی اعتماد به خود مضطرب و قابل پیش بینی هستید. یادتان باشد که برای روشن کردن شعله ی آتش، اصطحکاک لازم است پس روی حرف خودتان بایستید
دیدگاه  •   •   •  1390/12/7 - 23:41
+4
-1
شاهین
شاهین
اصغر فرهادی را رها کنید
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ستاد پیش بینیه حوادس غیر مترقبه
دیدگاه  •   •   •  1390/12/7 - 23:32
+5
mah3a
mah3a
قانون طبیعت را با دعا نمیتوان تغییر داد
این علم است که بر همه چیز پیشتاز است.
دیدگاه  •   •   •  1390/12/7 - 22:17
+8
mah3a
mah3a
حواست نبود ، که آمدم ...
حواست نبود ، که ماندم.....
حواسم نبود ، که با من نیامدی ...
حواسم نبود ، که پیشم نماندی....
...حواسمان نیست که داریم تبدیل به خاطره میشویم ....
چرا هیچ کس حواسش به من نیست.
دیدگاه  •   •   •  1390/12/7 - 18:55
+4
mah3a
mah3a
از آن روز که رفته ای ؛
کارت شارژ ها را ... سیگار میخرم و با خیابان ها حرف میزنم !
همینطوری پیش برود ، گوشی را هم باید بفروشم ؛ کفش بخرم
دیدگاه  •   •   •  1390/12/7 - 17:32
+3
iraj
iraj
یه دوس دخترم نداریم شبایی که تنهاییم بیاد پیشمون، قبل از خواب واسمون کتاب قصه بخونه تا بخوابیمو شیطون گولمون نزنه :خخخخخ
دیدگاه  •   •   •  1390/12/7 - 17:01
+3
zahra
zahra
چند شب پیش سالگرد ازدواج مامان و بابام بود. اومدم تیریپ نمك بردارم، به بابام گفتم: بابا اگه زمان برگرده به عقب، باز با مامان ازدواج میكنی؟ گفت: آره، ولی تو رو به دنیا نمیاوردیم...:|
دیدگاه  •   •   •  1390/12/6 - 19:53
+4
aB'Bas S
aB'Bas S
دوستی های امروزی......

بعضی دوستیها مثل قصه نوحه ، (بعضیا از ترس توفان میآن پیشت)

بعضی دوستیها مثل قصه ی ابراهیمه ( باید همه چیزتو قربانی کنی)

بعضی دوستیها مثل قصه مسیحه ( آخرش به صلیب میکشنت).

اما بیشتر دوستیها مثل قضیه موساست ، ( یه کم که دور میشی یه گوساله جاتو میگیره)
دیدگاه  •   •   •  1390/12/6 - 17:32
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ