یافتن پست: #پیش

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
چگونه در ماه رمضان تشنگی خود را برطرف کنیم:
ابتدا به سمت راست نگاه کنید…
سپس به سمت چپ نگاه کنید…
اگر کسی نبود یک لیوان آب سرد سر بکشید! تا تشنگی تان برطرف شود!
اگرم کسی دید؛ با کف دست بکوبید روی پیشونی خود و بگویید:
ای وای! یادم نبود که روزه ام…!
اونم میگه: یادت نبود، مشکلی نداره…!
دیدگاه  •   •   •  1393/04/8 - 13:04
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
پیشاپیش بازگشت یوزپلنگان رابه محیط زیستشان خیرمقدم میگوییم...
دیدگاه  •   •   •  1393/04/6 - 20:55
+3
SADAF.SHAHLAI
SADAF.SHAHLAI
بهم گفت به شرفم قسم  تا اخرش باهاتم ..شرفش پیش من گرو موند ....حالا داره چیکار میکنه با عشق جدیدش اون بی شرف...
1 دیدگاه  •   •   •  1393/04/5 - 17:56
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مامانم اومد ماماااااانم اوووومد چیست؟
ترفند دخترا برای فرار از بوس نامزد
البته این حرف واسه بیست سال پیشِ ^ _ ^
الانه پسره میگه : مامانت اومد مامااااانت اوووومد برو اونطرف آبرمونو بردی
:))))))))
دیدگاه  •   •   •  1393/04/3 - 21:21
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺁﯾﺎ ﺍﺯ ﻋﻼﻗﻣﻨﺪ ﺷﺪﻥ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﻋــﻠﯿﺮﺿﺎ ﺣــﻘﯿـــﻘﯽ ﺭﻧﺞ ﻣﯽ ﺑﺮﯾﺪ؟؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﻣﺎ ﮐﻔﺶ " ﺗﻦ ﺗـــﺎﮎ " ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ
ﭼﻨﺎﻥ ﺑﺎ ﮐﻔﺶ ﺑﮑﻮﺑﯿﺪ ﺗﻮ ﺩﻫﻨﺶ ﺻﺪﺍ ﺁﺏ ﻫﻮﯾﺞ ﺑﺪﻩ
4 دیدگاه  •   •   •  1393/04/3 - 20:54
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﻣﻦ ﺑﭽﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻣﺚ ﺷﻤﺎ ﺑﭽﻪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﺍ ﻻﮎ ﭘﺸﺖ ﯾﺎ ﺍﺯﯾﻦ ﭘﯿﺸﯽ ﻣﻠﻮﺳﺎ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ. ﯾﻪ ﻗﻮﺭﺑﺎﻏﮥ ﺑﯽ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺗﻮ ﮐﻮﭼﻪ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﺑﺮﺍﺵ ﻫﻢ ﭘﺪﺭﯼ ﮐﺮﺩﻡ ﻫﻢ ﻣﺎﺩﺭﯼ... ﺧﺪﺍﺑﯿﺎﻣﺮﺯﺗﺶ. ﺍﺳﻤﺶ ﻗﺎﺳﻢ ﺑﻮﺩ :)))
دیدگاه  •   •   •  1393/04/3 - 20:51
+5
SADAF.SHAHLAI
SADAF.SHAHLAI
خدایا دستانی را در دستانم قرار بده .....که پاهایش با دیگری پیش نرود...{-47-}
دیدگاه  •   •   •  1393/04/3 - 19:50
+6
farhad
farhad
شمعیم و دلی مشعله افروز و دگر هیچ / شب تا به سحر گریه ی جانسوز و دگر هیچ

افسانه بود معنی دیدار، که دادند / در پرده یکی وعده ی مرموز و دگر هیچ

خواهی که شوی با خبر از کشف و کرامات / مردانگی و عشق بیاموز و دگر هیچ

زین قوم  چه خواهی؟ بهین پیشه ورانش / گهوراه تراش اند و کفن دوز و دگر هیچ

زین مدرسه هرگز مطلب علم که اینجاست / لوحی سیه و چند بدآموز و دگر هیچ 

خواهد بدل عمر، بهار ار همه گیتی / دیدار رخ یار دل افروز و دگر هیچ.
دیدگاه  •   •   •  1393/04/2 - 19:27
+8
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دختر عمه ی من داشت شوهرشو صدا می زد می گفت:
پیشی من...
موشی من...
جوجوی من...
بعد به من گفت وحید و صدا کن...
منم بلند گفتم : حیوون زنت کارت داره!
نمی دونم چرا 6 ماهه دخترعمه ام باهام حرف نمی زنه
مگه پیشی و موشی وجوجو 3 تاشون حیوون نیستن؟-___________-
دیدگاه  •   •   •  1393/03/28 - 12:46
+4
*elnaz* *
*elnaz* *
نگاه کُن که غم درون دیدهام
چگونه قطره قطره آب می
شود
چگونه سا
یۀ سیاه سرکشم
اسیر دست آفتاب می
شود
نگاه
کُن
تمام هستی
‌ام خراب میشود
شرارهای مرا به کام میکشد
مرا به اوج می‌بَرد
مرا به دام
می‌کِشد
نگاه
کُن
تمام
آسمانِ من
پُر از شهاب میشود

تو آمدی ز دورها و دورها
ز سرزمین عطرها و نورها
نشانده‌ای مرا کنون به زورقی
ز عاج‌ها، ز ابرها، بلورها
مرا ببر امید دل‌نواز من
ببر به شهر شعرها و شورها

به راه پُر ستاره میکشانیام
فراتر از ستاره می
نشانیام
نگاه
کُن
من از ستاره سوختم
لبالب از ستارگان تب شدم
چو ماهیان سرخ
رنگ ساده دل
ستاره
چین برکههای شب شدم

چه دور بود پیش از این زمین ما
به این کبود غرفه
های آسمان
کنون به گوش من دوباره می
رسد
صدای تو
صدای بال برفی فرشتگان
نگاه
کُن که من کجا رسیدهام
به کهکشان
، به بیکران، به جاودان

کنون که آمدیم تا به اوج
ها
مرا بشوی با شراب موج
ها
مرا بپیچ در حریر بوسه
ات
مرا بخواه در شبان دیر پا
مرا دگر رها
مکُن
مرا از این ستاره
ها جدا مکُن

نگاه کُن که موم شب به راه ما
چگونه قطره قطره آب می
شود
صراحی سیاه دیدگان من
به لای
لای گرم تو
لبالب از شراب خواب می
شود
به روی گاهوارههای شعر من
نگاه
کُن
تو می
دمی و آفتاب میشود
دیدگاه  •   •   •  1393/03/25 - 23:44
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ