یافتن پست: #چشمک

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



این پست رو با چشم چپ بخون !

قربون اون چشمک زدنت ولی من مال یکی دیگه ام جیگر



دیدگاه  •   •   •  1394/12/9 - 15:42
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ایا میدانید
در هنگام عدسه زدن چشمها بسته میشوند؟؟
ایا میدانید هنگام چشمک زدن یکی از چشم ها بسته میشود؟
ایا میدانید اشک از چشمها سرازیر میشود
ایا میدانید من شما رو سر کار گذاشتم؟؟
آفرین که میدانید...
پس تاسرکاری دیگر خدا یارونگهدارتان
دیدگاه  •   •   •  1394/03/30 - 12:29
+1
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

رفتى... ؟!
لطفا به گام هات سرعت بده...
آهويى که به هر کفتارى چشمک بزنه لياقت نداره سايه شير بالا سرش باشه.....


.


دیدگاه  •   •   •  1393/06/16 - 19:03
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مــن مغـــرورم
رقیب ببینم نمیجنگم...
پا روی عشق و احساسم میگذارم
و میدان را خالی میکنم...
آهویی که به کفتار چشمک بزند
لیاقت ندارد
زیر سایه "شـــــیــر"
زندگی کند !
دیدگاه  •   •   •  1393/06/7 - 12:57
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
گل افتابگردان را گفتند :
چرا شبها سرت را پایین میندازی ؟؟؟؟
گفت : ستاره چشمک میزنه نمیخواهم به خورشید خیانت کنم...
.
.
.
به سلامتی همه ادمای اسکول که فک میکنن افتابگردون حرف میزنه
دیدگاه  •   •   •  1393/06/7 - 12:37
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دلم اونى رو میخواد كه وقتى میگم میخوام جیغ بزنم نگه هیس زشته ، بگه : 1.2.3 ..
اونى كه وقتى باهاش میرم دریا نشینم یه گوشه و فقط حرف بزنیم و دریا رونگاه كنیم ، آب بپاشیم تو صورت هم ..
نترسیم از حرف مردم ، زندگى خودمه دلم میخواد دیوونه باشم ..
.
کسی که حتی وقتی اعصاب نداری ، با شیرین زبونیش به لبت خنده بیاره فرار کنه و دنبالش کنی تا بچرونیشو
.
كسى كه وقتى بارون میزنه باهاش بدون چتر زیر بارون قدم بزنم ، وقتى بارون شدید شه بگه واى چه بارونى بعدم كاپشنشو بگیره بالا سرمون و بدوییم و بگه یكى از یكى دیوونه تر ، بعدش بزنیم زیر خنده و منم عشق كنم از خندیدنش ..
.
کسی که اگه درختم نبود ولی سایه میشد ..
كسى كه وقتى میریم مهمونى حواسش بهم باشه ، وقتى مجبورم یه جمع كسل كننده و حرفاى خاله زنكیشونو تحمل كنم بهم اس بده : قیافشوووو داره زجر میكشه ها ، دیوونه تر كردن این دیوونه رو ، پاشو بریم خونه عزیزم ! خندم بگیره نگاش كنم چشمک بزنه بعدم با هزار بهونه از اون مهمونى خلاص شیم و وقتى اومدیم بیرون باهم بزنیم زیر خنده ..
و نصفه هاى شب خیابونا رو باهم دور بزنیم و به چیزاى الكى بخندیم ..
كسى كه بى دلیل بپرم بغلش ..
کسی که با نگاهش بهم اهمیت بده و مواظبم باشه
.
یکی که هی گیر نده ، یکی که هی نگه زشته زشته
كسى كه كنارش خود خودم باشم .
2 دیدگاه  •   •   •  1393/05/20 - 20:33
+8
yagmur
yagmur

http://upcity.ir/images2/11040352084068655636.jpg


%E3%83%8F%E3%83%BC%E3%83%88_%E5%8F%AF%E6بالاخـــره یاد میگیری
از یک دوستت دارم ساده برای دلت یکــ خیال رنگارنگ نبافـــی...


که رابطه


یـــعنی بازی و اگــــر بازیگـــری نکنی میبازی...


که داستان های عـــاشقانه


از یک جایی به بعــــد رنگ و بوی منطق به خود میگرند...


که سر هـــر 4 راه ِ تـــعهد، یک هوس شیرین چشمک میزند...


یاد میگیری که


خودت را دریغ کنی تا همیشه عزیز بمـــانی...


که آدمـ جمـــاعت


چه خواستن های سیری ناپذیری دارد


و چه حیلـــــــــهـ هایی برای بهـ دست آوردن...


که باید


صورت مسئله ای پر ابهام باشی نه یک جواب کوتاه ُ سادهـ ...


که وقتی باد میاید


باید کـــلاهت را سفت بچسبی نه بازوی بغل دستی ـَت را...


 باید بفهمی


در انتهای همه ی گپ زدن های دوستانه،


بــــــــاز هم تنـــهــایی


و آن همان لحظه ایست کهـ


همه چیز را بی چونُ چرا میپذیری...


با رویی گشاده
و لبخندی که دیگـــر خودت همـ معنی ــَــش را نمـــیفهمـــی...%E3%83%8F%E3%83%BC%E3%83%88_%E5%8F%AF%E6

دیدگاه  •   •   •  1393/04/23 - 01:12
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







کاش خدا.......
از پشت ابرها میومد پایین......
گوشم رو محکم میگرفت و داد میزد
اهاااااای......
بگیر بشین سر جات
انقد غر نزن.....
همینه که هست.............
بعد یه چشمک میزد و اروم توی گوشم میگفت:
همه چیز درست میشه.......
ایلمان






دیدگاه  •   •   •  1393/03/23 - 15:51
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯼ

ﺍﺯ ﯾﮏ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡِ ﺳﺎﺩﻩ،

ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻟﺖ ﯾﮏ ﺧﯿﺎﻝِ ﺭﻧﮕﺎﺭﻧﮓ ﻧﺒﺎﻓﯽ ...

**ﮐﻪ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﺑﺎﺯﯼ

ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﺯﯾﮕﺮﯼ ﻧﮑﻨﯽ،ﻣﯽ ﺑﺎﺯﯼ **...

ﮐﻪ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ، ﺍﺯ ﯾﮏ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ

ﺭﻧﮓ ﻭ ﺑﻮﯼ ﻣﻨﻄﻖ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ...

ﮐﻪ ﺳﺮ ﻫﺮ ﭼﻬﺎﺭ ﺭﺍﻩِ ﺗﻌﻬﺪ،

ﯾﮏ ﻫﻮﺱِ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﭼﺸﻤﮏ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ...

ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯼ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺩﺭﯾﻎ ﮐﻨﯽ

ﺗﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻋﺰﯾﺰ ﺑﻤﺎﻧﯽ ...

ﮐﻪ ﺁﺩﻡ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﭼﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﻫﺎﯼ ﺳﯿﺮﯼ ﻧﺎﭘﺬﯾﺮﯼ ﺩﺍﺭﺩ ...

ﻭ ﭼﻪ ﺣﯿﻠﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ...

ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺍﯼ ﭘﺮ ﺍﺑﻬﺎﻡ ﺑﺎﺷﯽ،

ﻧﻪ ﯾﮏ ﺟﻮﺍﺏِ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻭ ﺳﺎﺩﻩ ...

ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎﺩ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻼﻫﺖ ﺭﺍ ﺳﻔﺖ ﺑﭽﺴﺒﯽ،

ﻧﻪ ﺑﺎﺯﻭﯼ ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﯽ ﺍﺕ ﺭﺍ ...

**ﺭﻭﺯﯼ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﯽ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻬﺎﯼ ﻫﻤﻪ ﮔﭗ ﺯﺩﻥ ﻫﺎﯼ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻪ،

ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ **...

ﻭ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﺳﺖ

ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺑﯽ ﭼﻮﻥ ﻭ ﭼﺮﺍ ﻣﯽ ﭘﺬﯾﺮﯼ

ﺑﺎ ﺭﻭﯾﯽ ﮔﺸﺎﺩﻩ

ﻭ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺧﻮﺩﺕ ﻫﻢ ﻣﻌﻨﯽ ﺍﺵ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﯽ.
دیدگاه  •   •   •  1393/03/14 - 21:34
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دختر : چن روز پیش دیدمت که سر پیچ به دخترا چشمک می زدی !
پسر : چشمک نمیزدم ،
سر اون پیچ خیلی باد میومد یه چیزی رفت تو چششم !
دختر : آره ! بعدشم رفت تو ماشینت...
دیدگاه  •   •   •  1393/02/15 - 20:50
+5
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ