یافتن پست: #چشم

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تو باید بدانی

من شاعر که چونان درخت سیب

این همه سیب شعر

برایت به بار می آورم

آنچه مرا آبیاری می کند

عشق زن است

آفتاب چشمان او و

باد حزن و شور اوست

که مرا

زنده می دارد.
شعراز شیرکو بیکس
ترجمه: نسیم مروت جو
دیدگاه  •   •   •  1392/06/17 - 10:48
korosh
korosh

حواشی به جا مانده / نوری بیست و هفتمین کاپیتان ، نیلسون مسن ترین بازیکن / صادقیان مبعلی نشود!


پرسپولیس نیوز : با انجام دربی هفتاد و هفتم روز گذشته رکوردهای زیادی جابجا شد.


محمد نوری با بستن بازوبند کاپیتانی در دربی روز گذشته،بیست و هفتمین بازیکنی است که در این مسابقه حساس این بازوبند را بر بازو بسته است.



حمید جاسمیان،بیوک وطنخواه،همایون بهزادی،جعفر کاشانی،ابراهیم آشتیانی،علی پروین،محمد پنجعلی،فرشاد پیوس،مجتبی محرمی،احمد رضا عابدزاده،افشین پیروانی،علی دایی،کریم باقری،علی کریمی،هادی نوروزی،علیرضا حقیقی،شیث رضایی و...بازیکنانی هستند که سابقه بستن بازوبند کاپیتانی در دربی پایتخت را دارند.


 


*  نیلسون با قرار گرفتن درون دروازه پرسپولیس در دربی پایتخت عنوان مسن ترین بازیکن تاریخ دربی را از آن خودش کرد.

او با 37 سال و 254 روز هم رکورد محمد پنجعلی را شکست و هم رکورد محمود فکری را.کاپیتان اسبق پرسپولیس در دربی 37 که 11 دی 1371 در چارچوب سوپرجام باشگاههای تهران انجام شد ، با 37 سال و 190 روز سن برای پرسپولیس بازی کرد. محمود فکری نیز با 37 سال و 100 روز سن در در دربی 61 در سال 85 برای استقلال بازی کرد.


 


* در دربی هفتاد و هفتم پایتخت پیام صادقیان در اقدامی عجیب و در حالی که توپی در صحنه نبود، با تکلی خشن مچ پای جواد نکونام را نشانه گرفت.

پیام صادقیان با خطای خشن روی جواد نکونام یک کارت زرد را به جان خرید. این صحنه برخی را یاد صحنه ای انداخت که در سالهای دور ایمان مبعلی همین جوانی را کرد و در ورزشگاه دستگردی روی پای دایی تکل خشنی رفت و هنوز هم در مورد آن تکل معروف از او می پرسند . در اتوبوس پرسپولیس پس از بازگشت  بین چند بازیکن بحث تکل صادقیان روی پای نکونام بود و برخی سرنوشت  تکل  پیام را به تکل مبعلی گره زدند . در حالی که برخی از بازیکنان عنوان می کردند که نکونام قدرت دایی را ندارد اما برخی دیگر از قدرت او در فدراسیون و تیم ملی حرف می زدند و پا را فراتر برند تا حذف رحمتی و عقیلی از تیم ملی را به پای او نوشتند . حالا باید دید که پیان صادقیان که بهترین بازیکن دربی بود و یکی از بهترین های پرسپولیس است بعد از این تکل به چه سرنوشتی دچار می شود.


 


* در دربی بعضی بازیکنان هر چقدر هم بخواهند خود را طبیعی جلوه دهند اما کینه های قدیمی را فراموش نمی‌کنند.

اصلی ترین برخورد سرد بین بازیکنان دو تیم رفتارجواد نکونام و رضا حقیقی پیش از بازی و در طول بازی بود که حکایت از رابطه بسیار بد این دو بازیکن هم پست دارد. پیش از بازی در زمانی که هر دو بازیکن قصد دست دادن به هم را به رسم اول هر بازی داشتند، دو بازیکن روی خود را به طرف دیگری کردند تا با هم چشم در چشم نشوند . آنها در طول بازی هم هیچگاه با هم صحبتی رد و بدل نکردند تا در آخر بازی با اینکه با یکدیگر دست دادند اما هر دو روی خود را طرف دیگری کردند.

برخورد سرد دیگر بین مهدی رحمتی و علیرضا حقیقی بود که اکنون در جایگاه یکسانی نیستند. رحمتی و حقیقی که روزگاری رابطه بسیار خوبی با هم داشتند اکنون این رابطه به سردی گراییده شده است و در طول بازی حتی این دو وقتی نزدیک به هم شدن هم واکنشی نشان ندادند تا سردی رابطه در رفتار هر دو آنها دیده شود. برخی مدعی هستند که این سردی بین دو گلر به دلیل مسائل بعد خداحافظی رحمتی از تیم ملی است و پای بازیکن دیگری هم در این سردی رابطه در میان است.

رابطه نه چندان خوب بازیکنان استقلال با میثم حسینی هم مشهود بود و در طول بازی اصلا احساس نشد که آنها فصل قبل با هم همبازی بودند.

دیدگاه  •   •   •  1392/06/17 - 10:33
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥





بعضی شعرها

هرگز شروع نمی شوند

که بی حضور آفتاب

هیچ غنچه ای

میل به گل نمی کند

و تا طلوع چشمانت

دلم قافیه می بازد !


دیدگاه  •   •   •  1392/06/16 - 23:06
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

لحظه ی دیدار در پیش رویمتو را دیدم نشستی روبرویمگره خورد نگاهت در نگاهمو لبخندی بی اراده بر لبانمنگاه آرام بر گوشه لغزیدچشم آرام در جستجوت چرخیدلحظه ها بگذشت و رفتمبی قرار تجدید قرار گشتم

دیدگاه  •   •   •  1392/06/16 - 23:00
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

بسیار ساده آواز رود از لابه‌لای درختان راهی به آسمان باز می‌کند
و خرداد این سال روی شانه‌هایم می‌روید وقتی تمام پرستوها پرواز نخستین را به نیمروز خسته می‌سپارد
و بال به هیاهوی راه هزارچشم تازه روی علف های ناز می‌روید

دیدگاه  •   •   •  1392/06/16 - 22:58
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
یاد داری كه ز من خنده كنان پرسیدی

چه ره آورد سفر دارم از این راه دراز؟

چهره ام را بنگر تا بتو پاسخ گوید

اشگ شوقی كه فرو خفته به چشمان نیاز

چه ره آورد سفر دارم ای مایه عمر؟

سینه ای سوخته در حسرت یك عشق محال

نگهی گمشده در پرده رؤیائی دور

پیكری ملتهب از خواهش سوزان وصال

چه ره آورد سفر دارم ... ای مایه عمر؟

دیدگانش همه از شوق درون پر آشوب

لب گرمی كه بر آن خفته به امید و نیاز

بوسه ای داغتر از بوسه خورشید جنوب

ای بسا در پی آن هدیه كه زیبنده توست

در دل كوچه و بازار شدم سرگردان

عاقبت رفتم و گفتم كه ترا هدیه كنم

پیكری را كه در آن شعله كشد شوق نهان

چو در آئینه نگه كردم، دیدم افسوس

جلوه روی مرا هجر تو كاهش بخشید

دست بر دامن خورشید زدم تا بر من

عطش و روشنی و سوزش و تابش بخشید

حالیا ... این منم این آتش جانسوز منم

ای امید دل دیوانه اندوه نواز

بازوان را بگشا تا كه عیانت سازم

چه ره آورد سفر دارم از این راه دراز
دیدگاه  •   •   •  1392/06/16 - 22:55
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در CARLO





سهم من از عشق

به همین سادگی ست

نشستن میان بغض لحظه ها

با چشم هائی

درگیر ِ یک دوردست !


دیدگاه  •   •   •  1392/06/16 - 22:51
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
یک نفر از کوچه ی ما عشق را دزدیده است

این خبر درکوچه های شهر ما پیچیده است

دوره گردی در خیابانها محبت می فروخت

گوئیا او هم بساط خویش را برچیده است

عاشقی می گفت روزی روزگاران قدیم

عشق را از غنچه های کوچه باغی چیده است

عشق بازی در خیابان مطلقا ممنوع شد

عابری این تابلو را دورمیدان دیده است

یک چراغ قرمز از دیروز قرمز مانده است

چشمکش را هیز چشمی خیره سر دزدیده است

می روم از شهر این دل سنگهای کور دل

یک نفر بر ریش ما دل ریشها خندیده است ....
دیدگاه  •   •   •  1392/06/16 - 22:50
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در CARLO



خاک بر سر من که هر شب بی اختیار
چشم هایم خودشان را خیس می کنند
آن وقت توبا خیال تخت
هفت پادشاه را خواب می بینی




دیدگاه  •   •   •  1392/06/16 - 22:43
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
گاهی پای کسی میمانی ....

که نه دیدی اش .... نه میشناسی اش .......

فقط حسش کرده ای .... تجمسمش کرده ای

پشت هاله ای از نوشته های مجازی روی پیج مجازی اش ...

که هر روز میخوانی و در جوابش میگویی ....

لایک

دست همیشه برای زدن نیست ....

کار دست همیشه مشت شدن نیست .....

دست که فقط برای این کار ها نیست .....

گاهی دست میبخشد .....

نوازش میکند ..... احساس را منتقل میکند ....
گاهی چشمها به سوی دست توست .....

دستت را دست کم نگیر ........
دیدگاه  •   •   •  1392/06/16 - 22:17
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ