یافتن پست: #کار

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
از آدم‌ها بگذر!.
دلت را گنده‌تر کن .
ناراحت این نباش
که چرا جاده‌ی رفاقت با تو همیشه یک‌طرفه است ؛ مهم نیست اگر همیشه یک‌طرفه‌ای !
شاد باش که چیزی کم نگذاشته‌ای و بدهکار خودت ، رفاقتت و خدایت نیستی !
دیدگاه  •   •   •  1392/05/21 - 12:08
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مرا از من نمیخواهند...
مرا با من نمیخواهند...

نمیخواهند نگاهم را
نمیخواهند صدایم را
نمیخواهند وجودم را

مرا اینجا و خود آنجا
مرا در بند میخواهند

مرا مصلوب میخواهند
مرا دیوانه پندارند

مرا بی من چه کار آید؟

دست نوشته های یاسی
دیدگاه  •   •   •  1392/05/21 - 12:04
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یارو زنگ می زنه فرودگاه و می گه: شیراز تا تهران چقدر راهه؟ کارمنده می گه: یه لحظه... طرف می گه: خیلی ممنون! و قطع می کنه:D
دیدگاه  •   •   •  1392/05/21 - 11:54
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
میخواین بدونین تنهایی یعنی چی؟

تنهایی یعنی بری توالت , کارای لازم رو انجام بدی…

بعد شیر آب را واز کنی و ببینی ای دل غافل!! آب نیست…

اونوقت داد بزنی یکی آب برسونه…

ولی کسی نباشه یه آفتابه آب بده دستت!!!

هی وای… ببخشید اشک جلوی چشمامو گرفته دیگه نمی تونم ادامه بدم
دیدگاه  •   •   •  1392/05/21 - 11:39
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
باران گرفته ام به هوای شکفتنت

جاری در امتداد ترک خوردۀ تنت

با اشک های حلقه شده پای گونه هات

با دست های حلقه شده دور گردنت

من متهم به رابطه با واژۀ توام

مظنون به دستکاری گل های دامنت

این گرگ و میش وقت طلوع است یا غروب

در چشم های نیلیِ مایل به روشنت؟!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/21 - 11:13
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اومدیــم بَعضیـا رو آدَم کنـیم زیــادی روشون کار کَردیم احساس خدایی بهشون دست داد!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/21 - 11:12
+4
saman
saman

مسافر تاکسی آهسته روی شونه‌ی راننده زد چون می‌خواست ازش یه سوال بپرسه


راننده جیغ زد، کنترل ماشین رو از دست داد
نزدیک بود که بزنه به یه اتوبوس…از جدول کنار خیابون رفت بالا…نزدیک بود که چپ کنه…اما کنار یه مغازه توی پیاده رو متوقف شد


برای چندین ثانیه هیچ حرفی بین راننده و مسافر رد و بدل نشد… سکوت سنگینی حکم فرما بود تا این که راننده رو به مسافر کرد و گفت: “هی مرد! دیگه هیچ وقت این کار رو تکرار نکن… من رو تا سر حد مرگ ترسوندی!”


مسافر عذرخواهی کرد و گفت: “من نمی‌دونستم که یه ضربه‌ی کوچولو آنقدر تو رو می‌ترسونه”


راننده جواب داد: “واقعآ تقصیر تو نیست…امروز اولین روزیه که به عنوان یه راننده‌ی تاکسی دارم کار می‌کنم… آخه من ۲۵ سال راننده‌ی ماشین جنازه کش بودم…!”

دیدگاه  •   •   •  1392/05/21 - 10:36
+4
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

ذهنم درگیر افکار مبهمی است

که خودش هم توانایی درکش را ندارد !


دیدگاه  •   •   •  1392/05/21 - 09:02
+3
*elnaz* *
*elnaz* *
عاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااشق اینم..................................پسرای دانشگامون همه این تیپین......{-7-}

56 دیدگاه  •   •   •  1392/05/21 - 00:30
+4
*elnaz* *
*elnaz* *
اصلا یارو عصبیم کرد دیگه حال پست ندارم.........................................
43 دیدگاه  •   •   •  1392/05/20 - 23:58
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ