دل زن ها روزی هزار بار می لرزد و می ریزد و خالی می شود؛ شما را به مردانگی تان، وقتی دیوانه می شوند و بیخودی بهانه می گیرند، فقط
بغلشان کنید و برای هیچ چیز راه حل نشانشان ندهید!
می خندم ..
ساده می گیرم ..
ساده می گذرم ..
بلند می خندم ، با هر سازی می رقصم ..
نه این که دلخوش باشم ..!!
نه این که شاد باشم ؛ و از هفت دولت آزاد ..!!!
فقط ؛
مدت طولانی شکستم ؛ زمین خوردم ..
سختی دیدم ؛ گریه کردم و حالا ............
برای زنده ماندن ، خودم را به کوچه ی علی چپ زده ام ..
روحم بزرگ نیست ..!!
دردم عمیق است ...!!
می خندم که جای زخم ها را نبینی..............!!
هی فلانی ؛
دیگر هوای برگرداندنت را ندارم ..
هر جا که دلت میخواهد برووووووووو ...
فقط ؛
آرزو می کنم وقتی دوباره هوای من به سرت زد ؛
آنقدر آسمان دلت بگیرد که با هزار شب گریه ی چشمانت ؛
باز هم آرام نگیری .....
و اما من ؛
برنمی گردم که هیچ ؛
عطر تنم را هم از کوچه های پشت سرم جمع می کنم ،
که نتوانی لم دهی روی مبل های راحتی و
با خاطراتم قدم بزنی ................ .
همه چیز خنده دار بود….
داشتن تو…!
بودن من ; ماندن ما….!!
رفتن تو…
این همه آه….
گاهی از این همه خنده گریه ام میگیرد….