یافتن پست: #گریه

Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

الو؟ منزل خداست؟ این منم مزاحمی که آشناست هزار دفعه این شماره را دلم گرفته است ولی هنوز پشت خط در انتظار یک صداست شما که گفته اید پاسخ سلام واجب است به ما که می رسد ، حساب بنده هایتان جداست؟ الو .... دوباره قطع و وصل تلفنم شروع شد خرابی از دل من است یا که عیب سیم هاست؟ چرا صدایتان نمی رسد کمی بلند تر صدای من چطور؟ خوب و صاف و واضح و رساست؟ اگر اجازه می دهی برایت درد دل کنم شنیده ام که گریه بر تمام دردها شفاستدل مرا بخوان به سوی خود تا که سبک شوم پناهگاه این دل شکسته خانه ی شماست الو ، مرا ببخش ، باز هم مزاحمت شدم دوباره زنگ می زنم ، دوباره ، تا خدا خداست

دیدگاه  •   •   •  1392/04/27 - 11:08
+4
saman
saman
در CARLO
عوارض جانبی بعد از یک شکست عشقی چیه ؟

در آوردن گوشی از حالت سایلنت !

نبردن گوشی به دستشویی و حمام !

از رمز درآوردن اینباکس گوشی !

… پاک کردن آثار جرم !

خواب راحت …

زندگی راحت …

آرامش همراه با گریه !

تموم نشدن شارژ ایرانسل بعد ۶ ساعت !
دیدگاه  •   •   •  1392/04/27 - 10:58
+4
saman
saman
در CARLO
قانون 13 طبعیت :
پسر یه اشتباه میکنه
دختر سرش داد میزنه
پسر بعد معذرت خواهی میکنه
.
دختر یه اشتباهی میکنه
پسر سرش داد میزنه
دختر میزنه زیر گریه
بازم پسر معذرت خواهی میکنه!!!
بنده خدا پسر ا !!!!!
:|
دیدگاه  •   •   •  1392/04/27 - 09:12
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
 

خیلی گشتیم

از همین پیشِ پا

تا آن همه پسین‌های دور

که در مِه به شب می‌زدند،

میان راه چیزهای عجیبی دیدیم

خطهای ناخوانا

سنگ‌قبرهای شکسته

سکوت، ماه، علف‌های شعله‌ور

رَدِ پای باد

و بوی بَدِ باران و آهک و اضطراب ...!

راه‌بلدِ خسته‌ی ما می‌گفت

اینجا همیشه پسین‌های ساکتی دارد.

ما سردمان بود

همراهان ما ترسیده بودند

از راسته‌ی گهواره فروشانِ شهر

تا خانه‌ی گورکنانِ آسوده ... راهی نبود.

ما مجبور بودیم تمامِ آن راهِ رفته را

دوباره برگردیم،

اما یک عده بی‌جهت در سایه‌سارِ‌ قندیلها

نه می‌آمدند، نه می‌رفتند

همان جا با بیل و کلنگِ گِل‌آلودشان در دست

بر و بر ... فقط نگاهمان می‌کردند

بوی بَدِ باران و آهک و اضطراب می‌آمد

انگار هر کدام از دیگری و دیگری از دیگری می‌ترسید

یکیشان پرنده‌ی سَربُریده‌ای

لای پیراهن خود پنهان داشت

پشتِ کلوخهای کافور و یخ

رَدِ چیزی شبیهِ خوابِ انار چکیده بود

می‌گفتند گریه‌های کسی را

در نَم و نایِ چاهی دور شنیده‌اند!

حالا این انارِ عفیف

غمگین‌ترین بیوه‌ی اردی‌بهشتِ بی‌رویاست.

راه‌بَلدِ خسته‌ی ما می‌گوید

دقت کنید

صدای کندنِ گور می‌آید

این وقتِ شب انگار

کسی دارد خاطراتش را دَفنِ دریا می‌کند.

ما سردمان بود

خطهای ناخوانا، سکوت

سنگ‌قبرهای شکسته، ماه

علف‌های شعله‌ور، رَدِ پای باد

و بوی بَدِ باران و آهک و اضطراب ...!

ما خیلی گشتیم

بالای همه‌ی مزارهای جهان

فقط کمانچه‌زنی کور نشسته بود

داشت چیزی می‌خواند:

خوابِ انار!

خوابِ انار!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 23:08
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

رو ساحل سرخ دلت اسم کسی رو حک نکن به اینکه من دوست دارم حتی یه ذره شک نکن بزار بهت گفته باشم که ماجرای ما و عشق تقصیر چشمای تو بود ‌‌‌، وگرنه ما کجا و عشق ؟ سرم تو لاک خودم و دلم یه جو هوس نداشت بس که یه عمر آزگار کاری به کار کس نداشت تا اینکه پیدا شدی و گفتی ازاین چشمای خیس تو دفتر ترانه هات یه قطره بارون بنویس عشقمو دست کم نگیر درسته مجنون نمیشم وقتی که گریه می کنی حریف بارون نمیشم رو ساحل سرخ دلت اسم کسی رو حک نکن به اینکه من دوست دارم حتی یه ذره شک نکن هنوز یه قطره اشکتو به صد تا دریا نمی دم یه لحظه با تو بودنو به عمر دنیا نمی دم همین روزا بخاطرت به سیم آخر می زنم قصه عاشقیمونو تو شهرمون جار می زنم

دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 14:56
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

نبودی من برایت گریه کردم
برای غصه هایت گریه کردم

من امشب بغض تلخم را شکستم

نشستم بی نهایت گریه کردم

چو در پسکوچه های چشمم امشب
ندیدم رد پایت گریه کردم
تو کوهم بودی و هستی کجایی؟

که من برشانه هایت گریه کردم

بگو ای آسمان با او که امشب
به یادش پا به پایت گریه کردم
چو بودی گریه میکردی به حالم
نبودی من به جایت گریه کردم

دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 12:48
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

لحظه ی آبی عشق هنوز گوشم از گفتگوی بی گریه مان گرم بود !
از جایم بلند شدم ،پنجره را باز کردمو دیدم زندگی هم هراز گاهی زیباست !
شنیدم که کلاغ دیوار نشین حیاط
چه صدای قشنگی دارد ! فهمیدم که بیهوده به جنون مجنون می خندیدم !
فهمیدم که عشق ،
آسمان روشنی دارد ! روبه روی عکس سیاه و سفید تو ایستادم ،دستهایم را به وسعت « دوستت می دارم !» باز کردم ،و جهان را در آغوش گرفتم !

دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 10:33
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

 گفتمش نقاش را از غربت زهرا بکش : گریه کرد و با قلم یک چادر خاکی کشید : گفتمش پس غربت زهرا کجای این نقش بود ؟؟؟ ناله کرد و زیر چادر غنچه پرپر کشید

دیدگاه  •   •   •  1392/04/25 - 20:21
+4
saman
saman
در CARLO
سیندرلا

وقتی که مهربونن ---------- مثل یه خرگوش ملوس دوست داشتنین

وقتی که اعصبانی میشن ---------- مثل دیونه ها میشن دیگه نمیشه رفت سمتشون

وقتی غر میزنن --------- مثل مگس میرن رو اعصابت

وقتی که ناز میکنن ---------- مثل یه بچه نق نقو اعصابتو خورد میکنن

وقتی که دروغ میگن --------- قیافشون شبیه سوسک میشه(نکته کنکوری)

وقتی ناراحت میشن ---------- مثل یه گنجشک تیر خورده دلسوز میشن

وقتی خوشحال میشن -------- مثل کانگورو اینور اونور میپرن

وقتی جیغ میزنن --------- مثل یه سوزن که بهت میزنن از جا میپری

وقتی که بترسن --------- مثل موش سریع یه جا قایم میشن

وقتی خجالت بکشن ------- مثل لبو قرمز میشن

وقتی که حرف میزنن -------- مثل رادیو خراب باید بزنی تو سرش تا قطع شه

وقتی که گریه میکنن ------- مثل بچه های شیش ماهه حتما باید نازش کنی تا آروم شه

دیدگاه  •   •   •  1392/04/25 - 17:50
+10
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
بزن به سلامتی حرفهای دلت که به کسی نگفتی....
بزن به سلامتی اینکه کوه درد بودی ولی دم نزدی.....
بزن به سلامتی تنهایی هات ولی تنهایی رو دوست نداشتی...
بزن به سلامتی آرزوهایی که نتونستی لمسشون کنی.....
بزن به سلامتی عشقی که طالعش به اسمت نبود ولی هنوزهم دوسش داری....
بزن به سلامتی شبهایی که تو تنهاییهات گریه کردی ولی نمیدونستی برای چی....
بزن به سلامتی دوست و آدمهایی که از پشت خنجر زدن...
هنوز مست نشدم نگاه می کنم به انتهای شیشه و آخرین پیکم
ولی هنوز حرف دارم..
5 دیدگاه  •   •   •  1392/04/25 - 14:55
+8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ