یافتن پست: #گل

sara
sara
بوی کاهگل می آید

بوی آب وخاک

بوی دلتنگی

نکندمن مرده ام؟!!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/22 - 09:27
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
در تمنای نگاهت بیقرارم تا بیایی
من ظهور لحظه ها را میشمارم تا بیایی
خاک لایق نیست تا به رویش پا گذاری
در مسیرت جان فشانم گل بکارم تا بیایی
دیدگاه  •   •   •  1392/04/21 - 19:23
+6
mamad-rize
mamad-rize
در CARLO
گر بودم ،آنقدر مي باريدم تا غبار غــــم از دلت بردارم

اگر بودم ، مثل باران بهاري به پايت مي گريستم

اگر بودم شاخه اي از وجودم را تقديم وجود عزيزت ميکردم

اگر بودم ،‌آهنگ دوست داشتن را برايت مي نواختم

ولي افسوس که نه ،‌نه ،‌نه و نه
دیدگاه  •   •   •  1392/04/21 - 14:53
+8
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
--------سومین نظر سنجی-------
با آرزوی قبولی طاعات و عبادات همه دوستان و قبولی روزه همه دوستان
خووووووووب
الوعده وفا:
جمعه هم رسید....نوبت رسید ب نفر سوم که نظر سنجی آخر ماه راه پیدا کرده......
ما هم بقولمون عمل می کنیم و جایزه 50 امتیازی رو به ایشون میدیم....
و از طرف مدیریت آکادمی این گل قشنگ و تقدیم می کنیم به فرد منتخب

معرفی فرد منتخب دومین نظر سنجی.....
فرد منتخب دانشجو تهران شرق
در همین حد ازشون اطلاعات در دسته{-7-}{-7-}
بعلهههههههههه
ایشون کسی نیست جز

alireza

بزن دست قشنگرو ب افتخارش

{-37-}{-37-}{-37-}{-37-}{-37-}{-37-}{-37-}{-37-}{-37-}{-37-}{-37-}
{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}
17 دیدگاه  •   •   •  1392/04/21 - 14:04
+19
sasan pool
sasan pool
یک خبر فوتبالی عجیب حتما در دیدگاه بخونید.
1 دیدگاه  •   •   •  1392/04/21 - 13:10
+3
AmiR
AmiR
salamy dagh bar hameh
salamy k poraz omideh
{-35-}{-35-}{-35-}
1 دیدگاه  •   •   •  1392/04/21 - 09:02
+3
saqar
saqar
بند انداز برقي صورت و بدن ، سنگ پا ، گل سر جادويي ، عطر جادويي گل سنجد ، ساعت LE…D ، ليزر پوينتر ، شارژر اضطراري موبايل ….
[ سايتهاي ايراني ، نتيجه ي جستجوي مقاله ]
دیدگاه  •   •   •  1392/04/20 - 19:04
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
سیاه پوشیده بود ، به جنگل آمد .. استوار بودم و تنومند !
من را انتخاب کرد ...
دستی به تنه ام کشید تبرش را در آورد و زد .. زد .. محکم و محکم تر ...
به خود میبالیدم ، دیگر نمی خواستم درخت باشم ، آینده ی خوبی در انتظارم بود !
سوزش تبر هایش بیشتر می شد که ناگهان چشمش به درخت دیگری افتاد ، او تنومند تر بود ...
مرا رها کرد با زخم هایم ، او را برد ... و من که نه دیگر درخت بودم ، نه تخته سیاه مدرسه ای ، نه عصای پیر مردی ...
خشک شدم ..
---
بازی با احساسات مثل داستان تبر و درخت می مونه ..
ای تبر به دست ، تا مطمئن نشدی تبر نزن !
ای انسان ، تا مطمئن نشدی ، احساس نریز .. زخمی می شود ... در آرزوی تخته سیاه شدن ، خشک می شود
دیدگاه  •   •   •  1392/04/20 - 17:49
+5
saqar
saqar
اگر بعد از هر لبخندی خدا رو سپاس نگویید، روا نیست بعد از هر اشکی از او گلایه کنید
دیدگاه  •   •   •  1392/04/20 - 17:21
+9
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
سلامتی همه خوبا...گلچینا...خسته ها...مشتیا...باادبا...بامراما...بدردبخورا...کسایی که روزقیامت فقط زمین ازدستشون شاکیه اونم بخاطرسنگینی معرفتشون...ارادت.
دیدگاه  •   •   •  1392/04/20 - 14:55
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ