یافتن پست: #گم

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دست دوستم يه گوشي ايفون ديدم حسوديم شد اومدم خونه به مامانم ميگم من يه اپل ميخوام!!ي لبخند مرموز زد! شب که بابام اومد دستش يه پلاستيک سيبه ميگه تو فک کردي من وبابات انگليسي بلد نيستيم!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/10 - 21:14
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
يارو صبح تا شب تو خيابون مخ ميزنه، شب تا صب تو فيس بوک...
بعد ميگه دنبال نيمه گمشده ام ميگردم!!
آخه لامصب پازل هزار تيکه هم بودي تا حالا تموم شده بود!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/10 - 21:10
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
پسر خاله ام مدارکشو داده واسه ترجمه که بره واسه خارج

بعد اومده خونه ما میگم چایى میخورى یا شربت؟؟؟

میگه قهوه اسپرسو اگه دارى بیار !!!!

تا هفته پیش خاکشیرو با کاسه سر میکشید :|
دیدگاه  •   •   •  1392/06/10 - 20:38
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺧﺎﺻﻤﻮ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻡ
ﻫﻮﺭرررررررررررررررررﺍ . . .

.
.
.
.
.
.
عه ﭘﺲ ﮐﻮ ؟!
ﺍﯼ ﺑﺎﺑﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻻﻥ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﻮﺩ
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮔﻢ ﺷﺪ
کصصصافط ﺁﺭﻭﻡ ﻭ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺪﺍﺭﻩ . . .

دیدگاه  •   •   •  1392/06/10 - 18:47
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یادم میاد بچه بودم تو مهمونی سر سفره غذا، نوشابه خورده بودم بعد از دماغم اومده بود بیرون، بعد همه حالشون

بد شد منم که دماغم داشت میسوخت با مشت کوبیدم سر زمین! مشتم خورد سر قاشق، قاشق پرت شد طرف

دهن بابابزرگم دندون مصنوعیش شکست یکی از دندوناش افتاد تو غذا!! دیگه همه پراکنده شدن کسی غذا

نخورد!! خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
دیدگاه  •   •   •  1392/06/10 - 18:40
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
احمد  , mester_a66مامانم اومد یه دفه تق زد پس کلم
میگم چرا میزنی؟؟؟

میگه :لواشکارو از دست توی جونور قایم کردم از صب دارم میگردم خودم

پیداشون نمیکنم :|
دیدگاه  •   •   •  1392/06/10 - 18:32
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
غضنفر ﻣﯿﺮﻩ ﻣﺴﺎﺑﻘﺎﺕِ 20 ﺳﻮﺍﻟﯽ :
ﻣﯿﮕﻦ : ﺟﻮﺍﺏ , ﺍﺳﻢِ ﯾﻪ تیمه
ﻣﯿﮕﻪ : تو ایرانه؟
ﻣﯿﮕﻦ : ﺑﻠﻪ
ﻣﯿﮕﻪ : استقلال ؟ سپاهان ؟ تراکتور ؟
ﻣﯿﮕﻦ : ﻧـﻪ
ﻣﯿﮕﻪ : تو لیگه برتر هست ؟
ﻣﯿﮕﻦ : ﺑـﻠـﻪ
ﻣﯿﮕﻪ : ذوب آهن؟ فولاد؟ نفت؟
ﻣﯿﮕﻦ : ﻧــﻪ , ﺟﻮﺍﺏ پرسپولیس ﺑﻮﺩ , ﺑﺎﺧﺘﯽ !!!
ﻣﯿﮕﻪ : ﺑﻪ ﻋﻠﯽ ﻣﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻢ ﻋـﺎﺭﻡ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﮕﻢ ...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/10 - 18:29
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مامان :برو ببین گلها خشک نشدن؟
من :نه بابا دیشب بهشون اب دادم
مامان :به گلها هرروز باید اب داد
من :نه اتفاقا میپوسن
مامان :نمیپوسن برو بهشون اب بده
من :حالا بعدا
مامان :میشه بری ۲دقیقه گمشی؟ منو بابات میخوایم خصوصی حرف بزنیم
دیدگاه  •   •   •  1392/06/10 - 18:10
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دیروز همسایمون برامون عطر مشهد سوغات آورد .. بعد ریختمش توی کوولر:دی حال و هوای امامزاده گرفته خونمون...همه جابوی آغا میااااااد اصلا یه فضای معنوی شده هاااااا خلاصه گفتم که بگم نائب الزیاره همتون هستم :))))
دیدگاه  •   •   •  1392/06/10 - 17:21
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یکی از فامیلامون اسم بچشو گذاشته سپنتا هر موقع مامانش صداش میزنه میگم 15 تا :)):D
دیدگاه  •   •   •  1392/06/10 - 17:19
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ