یافتن پست: ممنون

saman
saman
در CARLO
نیمکت کنار فواره ی نور, یه بهونه واسه از تو گفتنه

جای خالیه تو گریه آوره, مرگ لحظه های شیرین منه

یادته بروی اون نیمکت نور, از تو واژه ها غمو خط میزدیم

دست من به دور گردن تو بود, وقتی که تکیه به نیمکت میزدیم

دورمون پرنده ها بودن و عشق با نگاه من و تو یکی شد

من میخواستم با تو پرواز کنمو, برسم به عاشقی اما نشد

یه سبد خاطره داره یاد تو, وقتی که تنها رو نیمکت میشینم

شکر ِ رویا که هنوزم میتونم, توی رویا روی ماهتو ببینم

از خدا میخوام که عطر دلخوشی, هرجا باشی به مشامت برسه

ممنونم از شبِ رویا, که بازم وقت دلتنگی به دادم میرسه



نیمکت کنار فواره ی نور, یه بهونه واسه از تو گفتنه

جای خالیه تو گریه آوره, مرگ لحظه های شیرین منه
دیدگاه  •   •   •  1392/04/16 - 13:47
+4
sara
sara
@MIINA {-7-}
5 دیدگاه  •   •   •  1392/04/16 - 09:28
+3
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
@saeed-rezakhani
خوش اومدی دلمون واست تنگ شده بود {-7-}{-35-}{-41-}
7 دیدگاه  •   •   •  1392/04/16 - 02:25
+5
★☠ فـــرزاد ★ستاره های آسمونی☠★
★☠ فـــرزاد ★ستاره های آسمونی☠★
سلام
8 دیدگاه  •   •   •  1392/04/16 - 01:48
+4
saqar
saqar
در CARLO
خانوما و اقايون توجه كنند حتما:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
از توجهتون ممنون ايشالا جبران كنم
دیدگاه  •   •   •  1392/04/15 - 19:37
+3
saman
saman
در CARLO
مبلغ اسلامی بود . در یکی از مراکز اسلامی لندن. عمرش را گذاشته بود روی این کار ، تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود و کرایه را می پردازد . راننده بقیه پول را که برمی گرداند . 20 سنت اضافه تر می دهد .
می گفت :چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست سنت اضافه را برگردانم یا نه . آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست سنت را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی ...
گذشت و به مقصد رسیدیم . موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آوردو گفت آقا از شما ممنونم . پرسیدم بابت چی ؟
گفت :می خواستم فردا بیایم مرکز شما و مسلمان شوم اما هنوز کمی مردد بودم . وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم . با خودم شرط کردم اگر بیست سنت را پس دادید بیایم . فردا خدمت می رسیم
تعریف می کرد : تمام وجودم دگرگون شد حالی شبیه غش به من دست داد . من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست سنت می فروختم .
دیدگاه  •   •   •  1392/04/15 - 11:02
+4
mamad-rize
mamad-rize
ســـــــــوال هــــا . .

شده اند . . .

سایه ی سرم . . .

ممنونم کــه مـــرا ایــنــقــدر زیر ســـــــــــــــوال مـــیبــــری . .
دیدگاه  •   •   •  1392/04/12 - 21:43
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دهنتونو شیرین کنین 8روز دیگه تولد عشقمه
آخرین ویرایش توسط NEGAR1992 در [1392/04/12 - 17:30]
4 دیدگاه  •   •   •  1392/04/12 - 17:27
+5
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
سلاااااااااااااااااااام دوستيآآآآآآ
9 دیدگاه  •   •   •  1392/04/12 - 16:56
+3
yagmur
yagmur
من اومدم خوش اومدم{-23-}{-23-}{-23-}{-23-}{-35-}
4 دیدگاه  •   •   •  1392/04/11 - 12:05
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ