آفلاين مي باشد! | |
بازديد توسط کاربران سايت » 50637 | |
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani | |
2141 پست | |
مرد - متاهل | |
1357-05-18 | |
حالت من: مهربون | |
دکترا و بالاتر | |
Director-General of the UNMA | |
اسلام | |
ايران - تهران | |
با خانواده | |
رفته ام | |
نميکشم | |
علوم وفلسفه شرقی | |
Subjective Physic | |
Nokia | |
سمند ال ایکس | |
181 - 105 | |
un-ma.com | |
a-sh-f@live.com | |
09128890948 | |
50 |
توبه کردم که دگر باده پرستی نکنممی ننوشم,نکشم اربده,مستی نکنممست بودم که چنین توبه ز مستی کردمعهد بستم که دگر توبه ز مستی نکنمعهد بستم که دگر می نخورم در همه حالیارب اگر یار شود ساقی و می دهد من چه کنم!!؟؟
نه وصلت دیده بودم کاشـکی ای گل نه هـجرانتکه جــانم در جــوانی سوخت ای جـانم به قربانتتحمـل گفتـی و مـن هـم کـه کـردم سـال ها اماچـقـدر آخـر تـحـمـل بـلـکه یـادت رفـتـه پـیـمــانـتتـمنـای وصـالـم نـیـسـت عـشـق من مگیر از مـنبـه دردت خـو گـرفـتـم نـیـسـتـم در بـنـد درمـانــتچه شبـهایی که چون سایه خـزیدم پای قـصر توبـه امـیـدی که مـهـتـاب رخـت بـیــنـم در ایـوانــتدل تـنـگـم حـریـف درد و انــدوه فـــراوان نـیـسـتامــان ای ســنـــگــدل از درد و انـــدوه فــراوانــت
تو آن مني،من آن توام اين رابدان يقين! اندر دلم.......
دربند گشته اي،گم شد كليد آن..... بايد بماني تا ابد درون آن
تو کجایی سهراب ؟
آب را گل کردندچشم ها را بستند و چه با دل کردند ...
وای سهراب کجایی آخر ؟ ...
زخم ها بر دل عاشق کردند...
خون بر چشم شقایق کردند ...
تو کجایی سهراب ؟
که همین نزدیکی عشق را دار زدند ،همه جا سایه ی دیوار زدند ...
وای سهراب کجایی که ببینی حالا دل خوش مثقالی است! ....
دل خوش سیری چند
مَّــا جَــعَــلَ الــلَّـهُ لِـرَجُــلٍ مِّـن قَــلْـبَـیْـنِ فِــی جَــوْفِــهِ …
خــداوند بــراے هــیـچ كس دو دل در درونـش نـیـافــریده .
- سوره احزاب ، آیه چهـــار
نیمه شبِ پریشب گشتم دچار کابوسدیدم به خواب حافظ توى صف اتوبوسگفتم : سلام حافظ گفتا علیک جانمگفتم کجا روى تو گفتا خودم ندانمگفتم بگیر فالى گفتا نمانده حالىگفتم : چگونه اى ؟ گفت در بند بى خیالىگفتم که تازه تازه شعروغزل چه داری؟گفتا که مى سرایم شعر سپید بارىگفتم زدولت عشق،گفتا که کودتا شدگفتم رقیب گفتا ، او نیز کله پا شدگفتم کجاست لیلی؟مشغول دلربایی؟گفتا شده ستاره در فیلم سینمایىگفتم،بگو ز خالش ، آن خال آتش افروزگفتا عمل نموده ، دیروز یا پریروزگفتم بگو ز مویش،گفتا که مِش نمودهگفتم بگو ز یارش ، گفتا ولش نمودهگفتم چرا،چگونه؟عاقل شدست مجنونگفتا شدید گشته معتاد گرد و افیونگفتم کجاست جمشید؟جام جهان نمایشگفتا : خرید قسطى تلوزیون به جایشگفتم: بگو ز ساقى حالا شده چه کاره؟گفتا : شدست منشى در دفتر ادارهگفتم بگو ز اهد آن رهنماى منزلگفتا که دست خود را بر دار از سر دلگفتم ز ساربان گو با کاروان غم هاگفتا آژانس دارد با تور دور دنیاگفتم بگو ز محمل یا از کجاوه یا دىگفتا پژو ، دوو ، بنز یا گلف نوک مدادىگفتم که قاصدک کوآن باد صبح شرقىگفتا که جاى خود را داده به [!]س برقىگفتم بیا ز هد هد جوییم راه چارهگفتابه جاى هد هد،دیش است وماهوارهگفتم سلام ما را باد صبا کجا برد ؟گفتا به پست داده آورد یا نیاورد؟گفتم بگو ز مشکِ آهوى دشت زنگىگفتا که ادکلن شد در شیشه هاى رنگىگفتم سراغ دارى میخانه اى حسابىگفت آنچه بود از دم ، گشته چلوکبابىگفتم : بیا دوتایى لب تر کنیم پنهانگفتا نمى هراسى از چوب پاسبانانگفتم بلند بوده موى تو آن زمان هاگفتا به حبس بودم از ته زدند آن هاگفتم شما و زندان حافظ ما رو گرفتی؟گفتا ندیده بودم هالو به این خرفتى
چه حالی میکنه
1392/05/15 - 22:49 ( لايک توسط 1 کاربر )من اینکارو کردم البته مرض شدم