Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
درجه:پزشک معتمد بیاتویونی [اطلاعات]

       
فوق تخصص بیماریهای خاص و صعب العلاج در حیطه درمان در پزشکی شرقی

امتياز پروفايل

[بروز رساني]
+25

آخرين امتاز دهنده:

امتياز براي فعاليت

مشخصات

موارد دیگر
آفلاين مي باشد!
بازديد توسط کاربران سايت » 50637
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
2141 پست
مرد - متاهل
1357-05-18
حالت من: مهربون
دکترا و بالاتر
Director-General of the UNMA
اسلام
ايران - تهران
با خانواده
رفته ام
نميکشم
علوم وفلسفه شرقی
Subjective Physic
Nokia
سمند ال ایکس
181 - 105
un-ma.com
a-sh-f@live.com
09128890948
50

دوستان

(98 کاربر)

آخرین بازدیدکنندگان

گروه ها

(17 گروه)

برچسب ‌های شخصی

برچسب ‌های کاربردی

Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

پزشک معتمد بیاتویونی
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
1 دیدگاه  •   •   •  1392/05/15 - 22:48
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
دیدگاه  •   •   •  1392/05/15 - 22:46
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
دیدگاه  •   •   •  1392/05/15 - 22:42
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

توبه کردم که دگر باده پرستی نکنممی ننوشم,نکشم اربده,مستی نکنممست بودم که چنین توبه ز مستی کردمعهد بستم که دگر توبه ز مستی نکنمعهد بستم که دگر می نخورم در همه حالیارب اگر یار شود ساقی و می دهد من چه کنم!!؟؟

دیدگاه  •   •   •  1392/05/15 - 22:14
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

نه وصلت دیده بودم کاشـکی ای گل نه هـجرانتکه جــانم در جــوانی سوخت ای جـانم به قربانتتحمـل گفتـی و مـن هـم کـه کـردم سـال ها اماچـقـدر آخـر تـحـمـل بـلـکه یـادت رفـتـه پـیـمــانـتتـمنـای وصـالـم نـیـسـت عـشـق من مگیر از مـنبـه دردت خـو گـرفـتـم نـیـسـتـم در بـنـد درمـانــتچه شبـهایی که چون سایه خـزیدم پای قـصر توبـه امـیـدی که مـهـتـاب رخـت بـیــنـم در ایـوانــتدل تـنـگـم حـریـف درد و انــدوه فـــراوان نـیـسـتامــان ای ســنـــگــدل از درد و انـــدوه فــراوانــت

دیدگاه  •   •   •  1392/05/15 - 19:45
+10
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

تو آن مني،من آن توام اين رابدان يقين! اندر دلم.......
دربند گشته اي،
گم شد كليد آن..... بايد بماني تا ابد درون آن

دیدگاه  •   •   •  1392/05/15 - 19:44
+10
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
لطفا این را تا آخر بخوانید :

داستان عشق : روزی مردی نزد ملا نصرالدین آمد تا او را پندی اخروی دهد : ملا گفت آیا تا به حال عاشق کسی شده ای ؟؟؟ مرد گفت ای مولا من نزد تو آمده ام تا من را درسی اخروی دهی بعد تو با من سخن از مسائل دنیوی میکنی ؟؟؟ یک پند و درسی بده تا توشه آخرتم باشد : مولا گفت برو هر وقت عاشق شدی برگرد تا تو را درسی دهم : مرد رفت و پس از مدتها به نزد مولا بازگشت و مجدد درخواست کرد که مولا او را پند و اندرزی برای آخرت دهد : مولا همان پرسید که اول پرسیده بود : آیا عاشق شده ای ؟؟؟ مرد اینبار گفت آری اکنون عاشق زنی شده ام که بدون او توان به زندگی ندارم حالا درس را بده : مولا خندید و گفت درس را آموختی
دیدگاه  •   •   •  1392/05/15 - 19:43
+9
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

تو کجایی سهراب ؟
آب را گل کردند
چشم ها را بستند و چه با دل کردند ...
وای سهراب کجایی آخر ؟
...
زخم ها بر دل عاشق کردند...
خون بر چشم شقایق کردند
...
تو کجایی سهراب ؟
که همین نزدیکی عشق را دار زدند ،
همه جا سایه ی دیوار زدند ...
وای سهراب کجایی که ببینی حالا دل خوش مثقالی است
! ....
دل خوش سیری چند

دیدگاه  •   •   •  1392/05/15 - 19:42
+7
xroyal54
xroyal54





 


مَّــا جَــعَــلَ الــلَّـهُ لِـرَجُــلٍ مِّـن قَــلْـبَـیْـنِ فِــی جَــوْفِــهِ …


خــداوند بــراے هــیـچ كس دو دل در درونـش نـیـافــریده .


- سوره احزاب ، آیه چهـــار

دیدگاه  •   •   •  1392/05/15 - 19:41
+8
باز نشر توسط A-Sh-F
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

نیمه شبِ پریشب گشتم دچار کابوسدیدم به خواب حافظ توى صف اتوبوسگفتم : سلام حافظ گفتا علیک جانمگفتم کجا روى تو گفتا خودم ندانمگفتم بگیر فالى گفتا نمانده حالىگفتم : چگونه اى ؟ گفت در بند بى خیالىگفتم که تازه تازه شعروغزل چه داری؟گفتا که مى سرایم شعر سپید بارىگفتم زدولت عشق،گفتا که کودتا شدگفتم رقیب گفتا ، او نیز کله پا شدگفتم کجاست لیلی؟مشغول دلربایی؟گفتا شده ستاره در فیلم سینمایىگفتم،بگو ز خالش ، آن خال آتش افروزگفتا عمل نموده ، دیروز یا پریروزگفتم بگو ز مویش،گفتا که مِش نمودهگفتم بگو ز یارش ، گفتا ولش نمودهگفتم چرا،چگونه؟عاقل شدست مجنونگفتا شدید گشته معتاد گرد و افیونگفتم کجاست جمشید؟جام جهان نمایشگفتا : خرید قسطى تلوزیون به جایشگفتم: بگو ز ساقى حالا شده چه کاره؟گفتا : شدست منشى در دفتر ادارهگفتم بگو ز اهد آن رهنماى منزلگفتا که دست خود را بر دار از سر دلگفتم ز ساربان گو با کاروان غم هاگفتا آژانس دارد با تور دور دنیاگفتم بگو ز محمل یا از کجاوه یا دىگفتا پژو ، دوو ، بنز یا گلف نوک مدادىگفتم که قاصدک کوآن باد صبح شرقىگفتا که جاى خود را داده به [!]س برقىگفتم بیا ز هد هد جوییم راه چارهگفتابه جاى هد هد،دیش است وماهوارهگفتم سلام ما را باد صبا کجا برد ؟گفتا به پست داده آورد یا نیاورد؟گفتم بگو ز مشکِ آهوى دشت زنگىگفتا که ادکلن شد در شیشه هاى رنگىگفتم سراغ دارى میخانه اى حسابىگفت آنچه بود از دم ، گشته چلوکبابىگفتم : بیا دوتایى لب تر کنیم پنهانگفتا نمى هراسى از چوب پاسبانانگفتم بلند بوده موى تو آن زمان هاگفتا به حبس بودم از ته زدند آن هاگفتم شما و زندان حافظ ما رو گرفتی؟گفتا ندیده بودم هالو به این خرفتى

دیدگاه  •   •   •  1392/05/15 - 19:40
+4