اعترافای باحال
دسته:فاقد دسته بندی
86 کاربر

4317 پست

       
اعترافای باحالتونو بزارید تا همه با هم بخونیمشون...لایک یادت نره ها

امتیاز به گروه

[بروز رساني]

آخرين امتاز دهنده:


کاربران گروه

نمایش همه

مدیران گروه

برچسب‌های کاربری

اعترافای باحال

گروه عمومی · فاقد دسته بندی· 86 کاربر · 4317 پست
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



بیشعور احمق ، پاشو از روم ، له شدم ...........:))


دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 21:21
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اگه یه روز دختر دار بشم فقط یه چیزی بهش میگم...اونم اینه که :

دخترم!

همانند نارنگی نباش که با یک اشاره لخت شوی

همانند پرتقال باش که مجبور شوند برای جسمت چاقو بکشند!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 21:11
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 20:59
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 20:54
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 20:49
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
والدین گرامی:

اینقدر نگین * وقتی ما سن شما بودیم این جور خوب بودیم، اون جور خوب بودیم *

.

.

.

.

.

.

.

،

مادر بزرگ ها دهن لق تر از چیزین كه فكر می كنین...! :))
دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 20:48
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

روایت داریم

.

..

.



.

.

.

.

.

.

.



.

.

.



.

.

.

.



.

.

.

.

.

.

. داریم

.

.

.

.

.



.

.

.



.

.

.

شما هم داری؟



.

.

.

.

.

.



..

.



.

.



.

.

.

.

.

.

.

.

ماهم داریم عمرو میگم داریم پا نمیشده هه هه هه هه بیمزه و دیوونه هم خودتی

دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 20:27
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



آقو ما پارسال شب یلدا دعوت بودیم خونه “فامیل دور”…به ما گفتن

داری میای یه هندونه بگیر…آقو مام یه هندونه ای گرفتیم رفتیم

تا رسیدیم اینا هندونه رو شیکستن رنگش عین گچ سفید بود!

ینی ای 89تا مهمون ریختن سرمون مارو به حد مرگ زدن!

ها ها ها…داغونم کردن…آقو آخر شب شد گفتن بیاین یه فال حافظ

هم بگیریم نوبت ما شد،نیت کردیم،کتابو وا کردیم دیدیم

نوشته “خوشگلا باید برقصن…خوشگلا باید برقصن!”…آقو از اوجایی که

تقدیرمون این بود 4ساعت و نیم رقصیدیم مهره 12و13 کمرمون جا به جا شد

کبدمون از این جا به جایی غافلگیر شد همکاریشو با سایر اعضا قطع کرد

هپاتیتW گرفتیم مُردیم!ها ها ها…رفتیم اون دنیا ای “حافظ” مارو تو برزخ گیر آورد

انقد مارو زد انقد مارو زد که یه بار دیگه هم مُردیم!…آقو دوباره که برگشتیم

دیدیم میگن سوالای شب اول قبر لو رفته از اوجایی هم که ما تنها کسی بودیم

که 2بار مُرده شدیم تنها مظنون ماجرا اینم به پروندمون اضافه شد

نامه اعمالمونو دادن دیدیم از 20 شدیم 0.25…آقو روح پدر خدابیامرزمون اومد

ای کارنامه رو دست ما دید با کمربند افتاد به جونمن!

ها ها ها…ینی چنان شخصیتی از ما خورد شد جلو سایر ارواح که نگو!





دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 20:23
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

گفتم غم تو دارم گفتا گمشو کصافط

گفتم که مال من شو گفتا بااین قیافت؟

گفتم زمهر ورزان رسم وفا بیاموز گفتا وفارا ول کن چنده حقوق پایه ت؟

گفتم که پول ندارم اما پراز شعورم گفتا شعور نداری بی پول بی نزاکت

گفتم مگر چه کردم گفتا که خواستگاری

گفتم مگر که جرم است گفتا بی مایه آری :))))

دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 20:21
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 20:18
+5