امتياز پروفايل

[بروز رساني]
+2

آخرين امتاز دهنده:

امتياز براي فعاليت

مشخصات

موارد دیگر
آفلاين مي باشد!
بازديد توسط کاربران سايت » 18093
رضا
229 پست
مرد
حالت من: آروم و عادی
ديپلم
ايران
ندارم

توسط اين کاربران ايگنور شده است

دوستان

(48 کاربر)

آخرین بازدیدکنندگان

گروه ها

برچسب ‌های کاربردی

رضا
رضا
مردمانی هم هستند که دوستشان داریم... که دوستشان داریم... که زیاد دوستشان داریم... نمی دانیم بخشی از «تجربه» مان هستند یا «خاطره» شده اند... ولی دوستشان داریم... و هی فکر می کنیم، هی فکر می کنیم، هی فکر می کنیم و نمی فهمیم، یادمان نمی آید چرا دوستشان داریم... انگار که... انگار لج کرده باشیم دوستشان بداریم!
دیدگاه  •   •   •  1390/10/28 - 09:23
+2
رضا
رضا
سلام
دیدگاه  •   •   •  1390/10/28 - 09:19
+2
رضا
رضا
شب خوش{-35-}
دیدگاه  •   •   •  1390/10/27 - 21:16
+3
رضا
رضا
چراغها را خاموش کنید می خواهم آسوده سر بر زمین بگذارم غریبه، اگر می خواهی به خواب من بیایی نامم را که صدا می کنی، کمی آرامتر؛ بگذار تا پسین فردا با خیال خوش تو میان رویاهای شیرینم دست و پا زنم از من نگیر این لحظه های دلخوشی را نگذار حتی خواب دیدن تو برایم عقده شود ...
دیدگاه  •   •   •  1390/10/27 - 21:05
+3
رضا
رضا
از کوری چشم فلک امشب قمر اینجاست آری قمر امشب به خدا تا سحر اینجاست آهسته به گوش فلک از بنده بگوئید چشمت ندود این همه یک شب قمر اینجاست آری قمر آن قمری خوشخوان طبیعت آن نغمه سرا بلبل باغ هنر اینجاست شمعی که به سویش من جانسوخته از شوق پروانه صفت باز کنم بال و پر اینجاست تنها نه من از شوق سر از پا نشناسم یک دسته چو من عاشق بی پا و سر اینجاست هر ناله که داری بکن ای عاشق شیدا جائی که کند ناله عاشق اثر اینجاست مهمان عزیزی که پی دیدن رویش همسایه همه سرکشد از بام و در اینجاست ساز خوش و آواز خوش و باده دلکش آی بیخبر آخر چه نشستی خبر اینجاست ای عاشق روی قمر ای ایرج ناکام برخیز که باز آن بت بیداد گر اینجاست آن زلف که چون هاله به رخسار قمر بود بازآمده چون فتنه دور قمر اینجاست
دیدگاه  •   •   •  1390/10/27 - 20:27
+3
رضا
رضا
از کوری چشم فلک امشب قمر اینجاست آری قمر امشب به خدا تا سحر اینجاست آهسته به گوش فلک از بنده بگوئید چشمت ندود این همه یک شب قمر اینجاست آری قمر آن قمری خوشخوان طبیعت آن نغمه سرا بلبل باغ هنر اینجاست شمعی که به سویش من جانسوخته از شوق پروانه صفت باز کنم بال و پر اینجاست تنها نه من از شوق سر از پا نشناسم یک دسته چو من عاشق بی پا و سر اینجاست هر ناله که داری بکن ای عاشق شیدا جائی که کند ناله عاشق اثر اینجاست مهمان عزیزی که پی دیدن رویش همسایه همه سرکشد از بام و در اینجاست ساز خوش و آواز خوش و باده دلکش آی بیخبر آخر چه نشستی خبر اینجاست ای عاشق روی قمر ای ایرج ناکام برخیز که باز آن بت بیداد گر اینجاست آن زلف که چون هاله به رخسار قمر بود بازآمده چون فتنه دور قمر اینجاست
دیدگاه  •   •   •  1390/10/27 - 20:27
+2
رضا
رضا
او خالی از هر نقش، از هر رنگ
من خالی از هر شوق، بس دلتنگ
در کنج زندان فراموشی
رنجیده از یاران بس دلسنگ
جولان تنهایی در روحمان،از چهره ی مأیوسمان پیداست
"بوم سفیدم" مثل من تنهاست
گرچه وجودش ،تاروپودش، پارچه ست اما...
میدانم او هم مثل من لبریز از احساس
بی انتها تنهاست
دیدگاه  •   •   •  1390/10/27 - 19:49
+2
رضا
رضا
تو با دلتنگیای من تو با این جاده همدستی تظاهر کن ازم دوری تظاهر می کنم هستی ------------- نیمه شب صدای نفست می‌آید برمی‌گردم سمت تو " آب می‌خواهی ؟ " چه خیال‌ها می‌کنم مگر تاریکی آب می‌خورد می‌گویی بله ----------------- به ياد تمام لحظات با تو بودن و در حسرت تمام لحظات دور بودن از تو برايت دعايي خواندم الهي رنگ دو چيز را هرگز نبيني: دلتنگي و حسرت ديدار !! ----------------------- اي عشق مدد كن كه به سامان برسيم چون مزرعه تشنه به باران برسيم يا من برسم به يار يا يار به من يا هر دو بميريم و به پايان برسيم......
دیدگاه  •   •   •  1390/10/27 - 18:57
+3
رضا
رضا
سلام
دیدگاه  •   •   •  1390/10/27 - 17:56
+1
رضا
رضا
خوب یادم هست از بهشت که آمدم تنم از نور بود و پر و بالم از نسیم... اما زمین تیره بود و سخت. دامنم به سختی اش گرفت و دستم به تیرگی اش، و من هر روز ذره ذره سخت تر شدم، من سنگ شدم! دیگر نور از من نمی گذرد. حالا تنها یادگاری ام از بهشت، اشک است. نمی بارم چون میترسم بعد از آن، سنگ ریزه ببارم
دیدگاه  •   •   •  1390/10/27 - 12:23
+2