باران می اید.....باران تمام می شود...اما هنوز من خیس ماندم....تو می ایی.تو می روی...اما هنوز من..من..لا به لای همیشه همین چند سطر پیدایت می کنم...غیب نمی گویم....همیشه قبل از اینکه دیده باشی عطر یاس را حس می کنم.......................................

امتياز پروفايل

[بروز رساني]
+44

آخرين امتاز دهنده:

امتياز براي فعاليت

مشخصات

موارد دیگر
آفلاين مي باشد!
بازديد توسط کاربران سايت » 40586
*elnaz* *
1969 پست
زن - مجرد
1371-03-27
حالت من: شیطون
کارشناسی گرافیک
اسلام
ايران - تهران
با خانواده
فراري
usc.ac.ir
شنا.....باشگاه
xperia.........
elisecret.blogfa.com
0938...........

توسط اين کاربران ايگنور شده است

دوستان

(94 کاربر)

آخرین بازدیدکنندگان

گروه ها

(17 گروه)

برچسب ‌های شخصی

برچسب ‌های کاربردی

*elnaz* *
*elnaz* *
دلم از عشق و حال و هوایش هیچ نمی خواهد..دلم فقط یک رفیق میخواهد.. یک رفیق ساده.


دیدگاه  •   •   •  1392/06/14 - 19:51
+3
*elnaz* *
*elnaz* *
تو هم از همان راننده هایی هستی که وقت پیچیدن به راست ، راهنمای چپ را میزنی و وقت پیچیدن به چپ ، راهنمای راست را؟! یا نمی دانی مقصد کجاست یا می خواهی من مقصدم را گم کنم.................
دیدگاه  •   •   •  1392/06/14 - 19:44
+2
*elnaz* *
*elnaz* *
آنگاه که به سِر وجود ت پی ببرم... در تو غرق خواهم شد... آنطور که در پزشکی قانونی مرا از تو تشخیص ندهند...


آخرین ویرایش توسط eli20 در [1392/06/14 - 19:43]
دیدگاه  •   •   •  1392/06/14 - 19:42
+3
*elnaz* *
*elnaz* *
کاش دغدغه مان ؛ شرف انسان ها بود..............
دیدگاه  •   •   •  1392/06/14 - 19:37
+3
*elnaz* *
*elnaz* *
رفتن ؛ رسم دنیاست و خدا حافظی ؛ رسم آدم ها... من بدون خداحافظی رفتن ـت را قبول ندارم.


دیدگاه  •   •   •  1392/06/14 - 19:35
+4
*elnaz* *
*elnaz* *
من احساساتم بي حد قويست ولي بيزارم ازينكه همیشه عقل و منطقم بر احساسم غلبه ميكند.


دیدگاه  •   •   •  1392/06/14 - 19:31
+4
*elnaz* *
*elnaz* *
چشمان زرد پوستم بی رنگ آزمایش داده ام عنـصر "تــــــــــو" را کـم دارد برایم تجویز کرده اند: آغوش تورا


دیدگاه  •   •   •  1392/06/14 - 19:27
+5
*elnaz* *
*elnaz* *
تو با سازمان انتقال نسبتی داری؟ که هر روزِ خدا به دلم می کنی!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/14 - 19:19
+5
*elnaz* *
*elnaz* *
تماشایت مرا بس بود ولی در سرانگشتانم تاب فراغت را نداشت و ترنج را بهانه کرد ...


دیدگاه  •   •   •  1392/06/14 - 19:17
+5
*elnaz* *
*elnaz* *
یچاره لبهایم؛ من می گزم ؛ مبادا سخنی به نا روا یا شکننده از میان لبهایم بیرون بیاید. تو می گزی ؛ مثل چشیدن شهدِ گلهای یاس ،تا از لبهایم کام گیری او می گزد ؛ تا به دنیا ثابت کند که یک خون آشام است. اینست سرنوشت لبهایی که بوسه را تقدس میبخشد


دیدگاه  •   •   •  1392/06/14 - 19:13
+3