آفلاين مي باشد! | |
بازديد توسط کاربران سايت » 40450 | |
*elnaz* * | |
1969 پست | |
زن - مجرد | |
1371-03-27 | |
حالت من: شیطون | |
کارشناسی گرافیک | |
اسلام | |
ايران - تهران | |
با خانواده | |
فراري | |
usc.ac.ir | |
شنا.....باشگاه | |
xperia......... | |
elisecret.blogfa.com | |
0938........... |
سرلوحه وصیتم این است..
بعدازمرگم جنازه ام را بسوزانید میخواهم...
حسرت سرخاک آمدنم به دل خیلی ها بماند..
بـا تقـــویــمِ پــارسال..
هیـــچ فــرقـی نمیـــکند..
وقتـی..
زنـــدگی..
تــا اطّـلاعِ ثــانــوی ..
تعــطــــــیل اسـت !
سگی پارس می کند
و ناگاه
پایم گیر می کند به فلسفه ی هگل
و تمام حرفهای عاشقانه ام
از چمدان پدری ام می ریزند بیرون
دستم را می گذارم بر اشک هایم
و دود بهمن آبی را می دهم بیرون
..
سگ پارس می کند و من می ترسم
از چشهمایش که نه !
از درد کنج چشم هایش
و تمام تنم که نه
تمام ته مانده ی تکه هایی از دلم می لرزند
..
می ایستم
پک بعدی را عمیق تر میزنم
واژه هایم را تقسیم می کنم
و اشک هایم را پاک ..
ما مستعد هستیم به یک پایان نامعلوم
ما مرده ایم اما بدون هیچ تدفینی
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
هنوز هم پشت هیچستانم