باران می اید.....باران تمام می شود...اما هنوز من خیس ماندم....تو می ایی.تو می روی...اما هنوز من..من..لا به لای همیشه همین چند سطر پیدایت می کنم...غیب نمی گویم....همیشه قبل از اینکه دیده باشی عطر یاس را حس می کنم.......................................
سکـــــوت و صبــــــوری آدم ها را به حساب ضــــعف و بی کســــی شان نگذارید شاید هنوز به چیــــــــزهایی پای بندند • ● چیزهایی که شمـــــــــــــــــــا یادتان نمي ايد............
باران که میبارد ...باید آغوشی باشد ... پنجره ای نیمه باز ... موسیقی و مشروب... بوی خاک ...سرمای هوا ... باران که میبارد باید کسی باشد ...از جنسِ تو ... قدم های آهسته ...محو یکدیگر ...
گفت : قول بـــده ... گفتم چه قـــولی؟ گفت : که هر وقت یاد من افتادی بخــــندی ... رفــــت ... همه فکر کردن اونقدرا هم دوســش نداشتم که فقط خندیــــدم... که همــــش خندیدم..