امتياز پروفايل

[بروز رساني]
+30

آخرين امتاز دهنده:

امتياز براي فعاليت

مشخصات

موارد دیگر
آفلاين مي باشد!
بازديد توسط کاربران سايت » 24079
nanaz
319 پست
زن - مجرد
1364-01-12
ليسانس
پرستار
اسلام
ايران - تهران
مجردي
نميکشم
207
163 - 63

دوستان

(49 کاربر)

آخرین بازدیدکنندگان

گروه ها

(13 گروه)

برچسب ‌های کاربردی

nanaz
nanaz
آنقدر...
خندیدم...
خداهم غم هایم راباورنکرد...
خدایا...
به خداوندیت قسم... غمگینم...!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/07/8 - 14:29
+7
nanaz
nanaz

تمام تلاشم را می کنم که خاطراتت را به یاد نیاورم…
اما مگر می شود این جا باشی و بدانم که هستی در همین اطراف و دلتنگ نشوم؟
روزهایی که می دانم فاصله ی زمینی ات از من دور است آسوده ترم….
نزدیک که می شوی نبودنت انگاری مشت می شود و مرا له می کند….
.
دیدگاه  •   •   •  1392/07/8 - 13:45
+7
nanaz
nanaz

من سرم تو کار خودم بود داشتم خوندن نوشتن یاد می گرفنم[تصویر:  03.gif]
[تصویر:  nini1.jpg]


که یه روزی یه دختری رو دیدم [تصویر:  03.gif]
[تصویر:  nini2.jpg]


اون این شکلی بود [تصویر:  03.gif]
[تصویر:  nini3.jpg]


ما با هم دوست شدیم و اوقات خیلی خوبی باهم داشتیم [تصویر:  03.gif]
[تصویر:  nini4.jpg]


من اونقدر دوسش داشتم که بهش هر چند وقت کادو میدادم [تصویر:  03.gif]
[تصویر:  nini5.jpg]


وقتی اون هدیه رو باز میکرد و از کادوم خوشش میومد اینجوری ذوق میکردم [تصویر:  03.gif]
[تصویر:  00%20%282%29.jpg]


در کنارش احساس خوشبختی و غرور میکردم [تصویر:  03.gif]
[تصویر:  nini7.jpg]


ما تقریبا همه شب ها با هم در حال گفتگو بودیم [تصویر:  03.gif]
[تصویر:  nini8.jpg]


همه اطرافیان بهمون حسودیشون میشد و اینجوری نگامون میکردن![تصویر:  03.gif]
[تصویر:  nini9.jpg]


همه چی خوب و عالی بود حتی فکر میکردم خوشبخت ترین آدم رو زمین هستم[تصویر:  03.gif]
[تصویر:  nini10.jpg]


 


اما وقتی روز عشق (ولنتاین) شد یواشکی تعقیبش کردم

و دیدم که اون گلی رو که من بهش دادم رو به یه پسره دیگه داد[تصویر:  03.gif]

[تصویر:  nini11.jpg]

[b]نمی خواستم باور کنم [تصویر:  03.gif]
[b][تصویر:  nini12.jpg]


من اینجوری شدم [تصویر:  03.gif]
[تصویر:  nini13.jpg]


و همچنان اینجوری بودم [تصویر:  03.gif]
[تصویر:  nini14.jpg]


سعی میکردم خودمو به بیخیالی بزنم و بهش فکر نکنم [تصویر:  03.gif]
[تصویر:  00.jpg]


 


کم کم داشتم فراموشش می کردم [تصویر:  03.gif]

سخت بود ولی تلاشمو میکردم [تصویر:  03.gif][تصویر:  nini15.gif]

بله … من موفق شدم! [تصویر:  03.gif]
آخرش تونستم اون دختر رو فراموش کنم [تصویر:  03.gif]
[تصویر:  nini16.jpg]


و در آخر …[تصویر:  03.gif]

نتیجه اخلاقی : هیچوقت خودتون رو اسیر و گرفتار این مسایل نکنید و بزارید تقدیر بهتری براتون رقم بزنه خود خدا

راستی اسم این چیزا عشق و عاشقی نیست…


Related posts:

دیدگاه  •   •   •  1392/07/8 - 13:37
+8
nanaz
nanaz
بیشتر مواقع پشت جمله ی ” عیب نداره ، مهم نیست ”
یه دلِ شکسته وجود داره . . .
دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 16:07
+7
nanaz
nanaz
خماری هایم را کشیده ام....
هر جور میخواهی ترکم کن......
دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 16:03
+6
nanaz
nanaz
کبریت هاى سوخته هم روزى درخت هاى شادابى بوده اند؛
مثل ما؛
که روزگارى مى خندیدیم
قبل از اینکه عشق روشنمان کند...!
دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 16:01
+6
nanaz
nanaz

من دنبال یه پسر خوب
مودب
با شخصیت
سربزیر و چشم پاک
راستگو
اهل کار
خانواده دوست
مهربون
و... میگردم
نه برای اینکه دوست پسرم بشه
یا اینکه همسرم بشه.. نه به خدا.. خدا به سر شاهده!
واسه این میخوام که ببینم چه شکلیه اصلا"...



دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 15:58
+6
nanaz
nanaz
به چشم هات نگاه می کنم و میخندم آری میخندم ولی ای کاش دست هات روی لب هام بذاری و بگویی می دانم که درونت از غم شعله ور است :- (
دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 15:52
+4
nanaz
nanaz

خدایا حواست هست؟
صدای هق هق گریه هام از همون گلویی بیرون میاد که تو از رگش بهم نزدیک تری


دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 15:49
+6
nanaz
nanaz

خدایا کلی بارون فرستادی.... 
تا لکه هارو از دلم بشویی... 
من که گفتم... 
لکه نیست... 
زخمه!


دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 15:47
+5
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 پست بیشتر