امتياز پروفايل

[بروز رساني]
+22

آخرين امتاز دهنده:

امتياز براي فعاليت

مشخصات

موارد دیگر
آفلاين مي باشد!
بازديد توسط کاربران سايت » 22350
saeed
358 پست
مرد - مجرد
1363-11-03
ليسانس
karmand
اسلام
ايران - تهران
با خانواده
رفته ام
نميکشم
آزاد تهران شمال
apeel
178 - 74
b.mahor11@yahoo.com

توسط اين کاربران ايگنور شده است

دوستان

(44 کاربر)

آخرین بازدیدکنندگان

گروه ها

(10 گروه)

برچسب ‌های کاربردی

saeed
saeed
امـــروز نــه چـایـــ م دارچیــن داشـت
نـه قهـــوه ام شکــر
نــه اینکــه نــخواهـم
حـــوصله اش  را نــداشتــم
یعنـــی مــی دانـــی..
امـــروز نــبـودم
نــه!
امـــروز اصــلا نـبـــودم
مــن کـه خیلــی وقـــت اسـت
نـ.یـ.سـ.تـ.مـ..
امـــروز آفتــاب بـــود..بهــــار بــــود...
راحـــت بگویــمــت
امـــروز تــــو بایـــد مــی بـــودی
همـــه ی روزهـا بـه کنــار
تــو امــروز را عجیــب بـه مــــــن

وبه چشمهای منتظرم

بـ.د.هـ.کـ.ا.ر.ی. . . !

دیدگاه  •   •   •  1392/07/1 - 15:55
+3
saeed
saeed



تورفتي ودوست داشتن هايم


زيرپايت له شد


ومن بي توچه تنهاشدم


وبه دنيا نشان دادم


كه من مجنون ترين ليلاي تاريخم

دیدگاه  •   •   •  1392/07/1 - 15:53
+3
saeed
saeed

اگر دلت گرفت...



 سکوت کن...



این روزها هیچکس معنی دلتنگی را نمیفهمد!!!



دیدگاه  •   •   •  1392/07/1 - 15:49
+3
saeed
saeed


خدایا!

در انجماد نگاهای سرد این مردم دلم برای جهنمت تنگ شده؟؟؟؟


دیدگاه  •   •   •  1392/07/1 - 15:47
+3
saeed
saeed


چقَـבر پــَـر می ڪِشَـב دلـَـــمـ (●)

بـﮧ هــَـــوآی تـُـو (●)


اِنگـــآر تَمـآمـِ پـَرَنـבه ـهآی جَهـآטּ בر قـَلبــَمـ (●)

آشیـــآنـِـﮧ ڪَرבه اَنـב (●)


X
دیدگاه  •   •   •  1392/07/1 - 15:46
+2
saeed
saeed

تو مقصری اگر من دیگر ” من سابق ” نیستم !



من را به من نبودن محکوم نکن !



من همانم که درگیر عشقش بودی !



یادت نمی آید ؟!



من همانم

دیدگاه  •   •   •  1392/07/1 - 15:41
+3
saeed
saeed

خیلی سخته به خاطر کسی که دوستش داری


همه چیز رو از سر راهت خط بزنی


بعد بفهمی


خودت تو لیستی بودی


که اون به خاطر یکی دیگه خطت زده...


افسوس!


دیدگاه  •   •   •  1392/07/1 - 12:05
saeed
saeed
عجبــــ وفـــایـــی دآرد این دلتنگــــی…!
تنهـــــاش که میـــذآریـــی میــری تو جمـــع و کلّی میگـــی و میخنــــدی…
بعد کـــه از همه جـــدآ شدی از کـُنـــج تآریکـــی میآد بیرون
می ایستـــه بغـــل دستــتــــ …
دســتـــ گرمشـــو میذاره رو شونتــــ
بر میگـــرده در گوشــتـــ میگـــه:
خـــوبــی رفیـــق؟؟!!
بـــآزم خودمـــم و خـــودتــــ …

دیدگاه  •   •   •  1392/07/1 - 12:03
saeed
saeed



پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم.دختر لبخندی زد و گفت ممنونم
تا اینکه یک روز اون اتفاق افتاد..حال دختر خوب نبود..نیاز فوری به قلب داشت..از پسر خبری نبود..دختر با خودش میگفت :میدونی که من هیچوقت نمیذاشتم تو قلبتو به من بدی و به خاطر من خودتو فدا کنی..ولی این بود اون حرفات..حتی برای دیدنم هم نیومدی…شاید من دیگه هیچوقت زنده نباشم.. آرام گریست و دیگر چیزی نفهمید…
چشمانش را باز کرد..دکتر بالای سرش بود.به دکتر گفت چه اتفاقی افتاده؟دکتر گفت نگران نباشید پیوند قلبتون با موفقیت انجام شده.شما باید استراحت کنید..درضمن این نامه برای شماست..!
دختر نامه رو برداشت.اثری از اسم روی پاکت دیده نمیشد. بازش کرد و درون آن چنین نوشته شده بود:
سلام عزیزم.الان که این نامه رو میخونی من در قلب تو زنده ام.از دستم ناراحت نباش که بهت سر نزدم چون میدونستم اگه بیام هرگز نمیذاری که قلبمو بهت بدم..پس نیومدم تا بتونم این کارو انجام بدم..امیدوارم عملت موفقیت آمیز باشه.(عاشقتم تا بینهایت)
دختر نمیتوانست باور کند..اون این کارو کرده بود..اون قلبشو به دختر داده بود..
آرام اسم پسر را صدا کرد و قطره های اشک روی صورتش جاری شد..و به خودش گفت چرا هیچوقت حرفاشو باور نکردم…

دیدگاه  •   •   •  1392/07/1 - 11:50
+1
be to che???!!
be to che???!!

چطــور میشــود ..
بــﮧ آدمهـــــآﮮ اطرآفت گفــت : ایــن یکــﮯ رآ رهــآ کنیــد ..
نگــ ـآهش نکنیــد ..
بـآ او حرف نزنیـــــد ..
او فقط مــآلِ من است ..!؟!؟!


آخرین ویرایش توسط asalam در [1392/07/1 - 11:38]
دیدگاه  •   •   •  1392/07/1 - 11:37
+7
باز نشر توسط saeed
صفحات: 6 7 8 9 10 پست بیشتر