ronak
در آغوش خــــدا گریستم تــا نوازشم کند... پـرسید : فرزندم پس آدمت کو ؟؟ اشک هایم را پـاک کـــردم و گفــــتم : در آغوش حـــوای دیگریـست. خدایا تو با من بمان!!!! که محتاج ماندن خلقت نباشم!!! آمین!!!!
zahra
حکایت ما آدم ها ........ حکایت کفشاییه که ....... اگه جفت
نباشند ...... هر کدومشون ........هر چقدر شیک باشند ........
هر چقدر هم نو باشند تا همیشه ...... لنگه به لنگه اند .............
......... کاش ....... خدا وقتی ادم ها رو می آفرید ........
جفت هر کس رو باهاش می افرید ........ تا این همه آدمای
لنگه به لنگه زیر این سقف ها .......
به اجبار خودشون رو جفت نشون نمی دادند ..
aB'Bas S
آدم رو یاد ایشی زاکی مدافع سرسخت تیم امید می ندازه !
ali
دلم یک جای دنج میخواهد آرام و بی تنش جایی باید باشد غیر از این کنج تنهایی! ... تا آدم گاهی آنجا آرام بگیرد !... مثلا آغوش تو!.
ali rad
من آدم تو حوا بیا جهانی دیگر آغاز کنیم! لبخند بزن بگو سیـــــــــــــــــب
عسل ایرانی
دلم میگیرد از آدمهایی که در پس نگاه سردشان با لبخندی گرم فریبت میدهند دلم میگیرد از خورشیدی که گرم نمیکند و نوری که تاریکی میدهد از کلماتی که چون شیرینی افسانه ها فریبت میدهند دلم میگیرد از سردی چندش آور دستی که دستت را میفشارد و نگاهی که به نگاه توست و هیچ وقت تو ر ا نمی بیند از دوستی که برایت دو بال برای پریدن هدیه می آورد و پرواز را با منفور ترین کلمات معنی میکند گاهی حتی دلم از خودم هم میگیرد ( شریعتی)...