یافتن پست: #آغوش

سحر
سحر
وقتي از دوريه تو زانو هايم را به آغوش كشيده بودم تو براي آغوش ديگري زانو زده بودي...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 18:41
+6
ronak
ronak
در Romantic
در آغوشـم کـ ِ مۓ گیــرۓ آنقــَــَدر آرام مۓ شوم کـ ِ فـَـراموش مۓ کنم بـایـ ـد نفس بکشم ...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 15:53
+2
ronak
ronak
در Romantic
با ساعت دلم وقت دقیق آمدن توست! من ایستاده ام: مانند تک درخت سر کوچه با شاخه هایی از آغوش با برگ های از بوسه با ساعت غرورم اما ! من ایستاده ام: با شاخه هایی از تابستان با برگ هایی از پاییز هنگام شعله ور شدن من! هنگام شعله ور شدن توست! ها . . . چشم ها را می بندم ها . . . گوش ها را می گیرم با ساعت مشامم اینک: وقت عبور عطر تن توست
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 15:53
+2
ronak
ronak
در Romantic
خیره به چشمان تو ، پلک نمیزنم تا لحظه ای از دست نرود تصویر نگاه زیبای تو دستم درون دستهایت ، یک لحظه رها نمیشود تا نرود حتی یک ذره از گرمای دستان لطیف تو محکم فشرده ام تو را در آغوشم ، آرزو میکنم لحظه مرگم همینجا باشد ، همین آغوش مهربانت چه گرمایی دارد تنت عشق من ، رها نمیکنم تو را تا همیشه باشی در کنار قلب من قلب تو میتپد و قلب من با تپشهای قلبت شاد است ، هر تپشش فریاد عشق و پر از نیاز است آرامم ، می دانم اینک کجا هستم، همانجایی که همیشه آرزویش را داشتم ،همانجایی که انتظارش را می کشیدم و هر زمان خوابش را می دیدم آن خواب برایم یک رویای شیرین بود.... در آغوش عشق ، بی خیال همه چیز ، نه می دانم زمان چگونه می گذرد و نه می دانم در چه حالی ام تنها می دانم حالم از این بهتر نمی شود ، دنیای من از این عاشقانه تر نمی شود گرمای هوس نیست این آتش خاموش نشدنی آغوش پاکت عشق است که اینک من و تو را به این حال و روز انداخته ، عشق است که اینک ما را به عالمی دیگر برده ، عشق است که من و تو را نمیتواند از هم جدا کند هیچگاه خیلی آرامم ، از اینکه در آغوشمی خوشحالم
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 15:52
+2
ronak
ronak
در Romantic
آرامگاه من آغوش عاشقانه ی توست ...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 15:47
+1
-1
ronak
ronak
خدا حافظ بروعشقم برو که وقت پروازه برو که دیدن اشکات منو به گریه میندازه نگاه کن آخر راهم نگاه کن آخر جادست نمیشه بعد تو بوسید نمیشه بعد تو دل بست منو تنها بذار اینجا تو این روزای بی لبخند که باید بی تو پرپرشه که باید از نگات دل کند حلالم کن اگه میری اگه دوری اگه دورم اگه با گریه میخندم حلالم کن که مجبورم نگو عادت کنم بی تو که میدونی نمیتونم که میدونی نفسهامو به دیدار تو مدیونم فدای عطر آغوشت برو که وقت پروازه برو که بدرقه داره منو به گریه میندازه برو عشقم خداحافظ برو تو گریه حلالم کن خداحافظ برو اما عزیز من حلالم کن
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 15:23
+3
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
گر چه رفتی از برم اما فراموشم مکن با غمت ای آشنا هر شب هم آغوشم مکن همچو موج اشک از دریای چشمم پا مکش در پی خود چون حبابی خانه بر دوشم مکن من زموج اشتیاق تو سر پا آتشم باز با طوفان بی مهرت خاموشم مکن جوشد امشب جلوی جادوی چشمانت ز جام در خیال نرگست ای فتنه مدهوشم مکن
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 01:56
+1
عسل ایرانی
عسل ایرانی
تنها یک عاشق می فهمد تفاوتِ میان آغوش نرم و آغوش امن را ...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 22:02
+10
ronak
ronak
در Romantic
آرام باش ،ما تا همیشه مال همیم ، همیشه عاشق و یار همیم آرام باش عشق من ، تو تا ابد در قلبمی ، تو همه ی وجودمی بیا در آغوشم ، جایی که همیشه آرزویش را داشتی ، جایی که برایت سرچشمه آرامش است آغوشم را باز کرده ام برایت ، تشنه ام برای بوسیدن لبهایت
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 00:57
+3
ronak
ronak
در Romantic
روزهای زندگی ام گرم میگذرد با تو ،به گرمای لحظه هایی که تو در آغوشمی با تو گرم هستم و نمیسوزد عشقمان، ای خورشید خاموش نشدنی همچو یک رود که آرام میگذرد،عشق ما نیز آرام میگذرد و تویی سرچشمه زلال این دل
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 00:46
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ