یافتن پست: #اشک

ali rad
ali rad
باران همیشه می بارد


اما مردم ستاره را بیشتر دوست دارند...


نامردیست آن همه اشک را به یک چشمک فروختن
دیدگاه  •   •   •  1390/12/5 - 17:09
+3
mina
mina
اشک تو چشام پر شد
::::::::::::::::::::::::::
به سلامتی اون مریضهایی که از همه چیز دل بریدن و در انتظار یک دعا و یک امین من و تو هستن ...
به سلامتی دستهای پینه بسته اون مردا و زنایی که سرشونو از خجالت خانواده هاشون پائین انداختند و تو دلشون نمیدونن به زمین بد بگن یا به زمان ...
به سلامتیه سربازی که الان دور از نامزدش سر پست وایسـاده ...
به سلامتی بچه هایی که از شوروشوق عید و خریدهاش قسمتشون حسرته ...
به سلامتی مادرایی که هنوز چش به راه لاله های بی نشونشون هستن ...
به سلامتی دلهای شکسته ، غرورهای خردشده ، اشکهای ریخته نشده ، ارزوهای در سینه مانده ، حرف های بر زبان نیامده ...
و به سلامتیه پدری که ساعتش رو میفروشـه تا واسه شب عید ماهی و سبزه بخره تا جلو زن و بچش شرمنده نشه...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/5 - 12:12
+5
sahar
sahar
وقتی که عاشقم شدی پاییز بود و خنک بود
تو آسمون آرزوت هزار تا بادبادک بود
تنگ بلوری دلت درست مثل دل من
کلی لبش پریده بود همش پره ترک بود
وقتی که عاشقم شدی چیزی ازم نخواستی
توقعت فقط یه کم نوازش و کمک بود
چه روزا که با هم دیگه مسابقه می ذاشتیم
که رو گل کدوممون قایق شاپرک بود ؟
تقویم که از روزا گذشت دلم یه جوری لرزید
راستش دلم خونه ی تردید و هراس و شک بود
دیگه نه از تو خبری بود ،‌ نه از آرزوهات
قحطی مژده و روزای خوش و قاصدک بود
یادم میاد روزی رو که هوا گرفته بود و
اشکای سرخ آسمون آروم و نم نمک بود
تو در جواب پرسشم فقط همینو گفتی
عاشقیمون یه بازی شاید ،‌ یه الک دولک بود
نه باورم نمی شه که تو اینو گفته باشی
کسی که تا دیروز برام تو کل دنیا تک بود
قصه ی با تو بودن و می شه فقط یه جور گفت
کسی که رو زخمای قلب من مثل نمک بود................

نمی بخشمت............................
دیدگاه  •   •   •  1390/12/5 - 10:33
+7
حمید
حمید
در SMS
اون صورت مظلومت اون چشمای پراشکت اون نگاه پرخشمت منو یاد کسی میندازه که توی عروسی برنج گیرش نیومده{-21-}{-20-}
دیدگاه  •   •   •  1390/12/5 - 01:30
+1
sasan pool
sasan pool
اگر از وسعت تنهایی من می پرسی


به بلندای خیال
به بلندای فرو ریختن قطره اشکی از دل
و به عمق وحشت
وحشت از آنچه حقیقت دارد
وحشت از من بی تو
وحشت از تو بی عشق
وحشت از عشق بی ما ....
شرق تنهایی من
رو به سوی افق غم دارد
غرب تنهایی من
پشت این تکرار است
اگر از وسعت تنهایی من دانستی
تو بیا
تو بیا تا که به دست احساس
پر کنیم صفحه خالی نیاز
تا که این شمع خیال
برود رو به زوال
دیدگاه  •   •   •  1390/12/5 - 01:21
+2
sasan pool
sasan pool
خبر دادن که تو رفتی هم آواز شب و بارون
چه تنها خسته و زخمی دلو کندی از این زندون
خبر دادن که تو رفتی ولی من بی خبر بودم
صدا گم شد توی غوغا یا شاید هم که کر بودم
به تو گفتم که ما هر دو اسیر درد نفرینیم
برای پر زدن بی هم چه تن خسته چه سنگینیم
رفیق روز تنهایی رفیق دوره حسرت
رفیق صاف و بی کینه تو شهر غربت و نفرت
تو رو از قلب من کندن چه سخته درد دل کندن
جدا کردن با اشک و درد ، دلِ قلبِ منو از من
نذاشتن تا دم آخر یه لحظه پیش هم باشیم
دو تا موج و دو تا همراه کنار هم یه دریا شیم
دلو بردار که دل خسته م از این شیون و فریادِش
که این ویرونه هم دیگه به کار ما نمیادش
دیدگاه  •   •   •  1390/12/5 - 00:15
+1
sasan pool
sasan pool
سلام ای چشم بارانی !

پناهم می دهی امشب ؟

سوالم را که می دانی !

پناهم می دهی امشب ؟

منم آن آشنای سالیان گریه و لبخند و امشب رو به ویرانی ،

پناهم می دهی امشب ؟

میان آب و گل رقصان ، میان خار و گل خندان در آن آغوش نورانی ،

پناهم می دهی امشب ؟

دل و دین در کف یغما و من تنها و من تنها... در این هنگام رو حانی ،

پناهم می دهی امشب ؟

به ظلمت رهسپار نور و از میراث هستی دور در آن اسرار پنهانی ،

پناهم می دهی امشب ؟

رها از همت بودن ، رها از بال و پر سودن رها از حد انسانی ،

پناهم می دهی امشب ؟

نگاهت آشنا با دل ، کلامت گرمی محفل تو از چشمم چه می خوانی ؟

پناهم می دهی امشب ؟

و من با اشک می شویم تمام شعرهایم را پس از مصراع پایانی ،

پناهم می دهی امشب ؟؟؟
دیدگاه  •   •   •  1390/12/5 - 00:14
+2
sasan pool
sasan pool
من این آهنگ شنیدم کلی گریه کردم یاد دورانی از زندگی افتادم خواستین دانلود کنید.این شعرش هست. یکی هست ، تو قلبم که هرشب واسه اون می نویسم و اون خوابه نمی خوام ، بدونه واسه اونه که قلب من این همه بی تابه یه کاغذ ،یه خودکار دوباره شده همدم این دل دیوونه یه نامه ، که خیسه پر از اشک و کسی بازم اون و نمی خونه یه روز همین جا ، تویه اتاقم یه دفعه گفت داره میره چیزی نگفتم ، آخه نخواستم دلش و غصه بگیره گریه می کردم ، درو که می بست می دونستم که میمیرم اون عزیزم بود ، نمی تونستم جلوی راشو بگیرم می ترسم یه روزی برسه که اونو نبینم بمیرم تنها خدایا کمک کن نمی خوام بدونه دارم جون می کنم اینجا سکوت اتاقو داره می شکنه تیک تاکه ساعته رو دیوار دوباره نمی خوام بشه باوره من که دیگه نمیاد انگار... {-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-60-}{-60-}{-60-}{-60-}{-60-}{-60-}
دیدگاه  •   •   •  1390/12/4 - 23:05
+3
نیوشا
نیوشا
واقعا این همه ادم با محبت رو تو جامعه میبینی اشک شوق تو چشمات باید جمع بشه .
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/4 - 11:09
+11
مهسا
مهسا
ازتسمشس (Eztesmeshes) یعنی چه؟! ... ... واژه ای که یک مکانیک اصفهانی هنگام اشکال پیدا کردن تسمه اتومبیل به کار می برد!{-7-}
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/3 - 21:40
+7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ