sasan pool
دلگیرم از تداوم این انتظار تلخ
این خاطرات کهنه ولی ماندگار تلخ
کز کرده ام درون زمستان سینه ام
تنها، کنار پنجره ی بی بهار تلخ
افسانه های شعر و شکوفه تمام شد
خاموش مانده شاعر بی اعتبار تلخ
تا اعتماد وسوسه ها می کشاندم
این تیک تاک وحشی دیوانه وار تلخ
((گاهی دلم برای خودم تنگ می شود))
دیگر ز من چه مانده جز این شوره زار تلخ
لرزان به خشکسالی خود خیره می شوم
با این نگاه تشنه ی دنباله دار تلخ
اما برای گریه مجالی نمانده است
یک لحظه درد مانده به ان انفجار تلخ
zahra
اگر سهم من از این همه ستاره فقط سوسوی غریبی است، غمی نیست. همین انتظار رسیدن شب برایم کافیست!
kiss
گر نیایی تا قیامت انتظارت میکشم ،منت عشق از نگاه پر شرارت میکشم ،ناز چندین ساله ی چشم خمارت میکشم ،تا نفس باقیست اینجا انتظارت میکشم .
sasan pool
باز از آنسوى حسرت انتظار ديدنم
انتظار ديدن و از روى تو گل چيدنم
باز از سوداى عشقت ناله سودا مي كنم
در پى يك لحظه آراميدن و خوابيدنم
باز با تو در خيالم عشقبازى مي كنم
عشقبازى با خيالت در دم رقصيدنم
sasan pool
من تنها در ساحلی مینشینم
سکوت اختیار میکنم
چشمانم را به جاده ای دراز میدوزم
تا یک روز انتظار به پایان رسد
من منتظرم...منتظر فانوسی در تاریکی
من جاده ای دراز را به یاد تو میپیمایم
تا یک روز تو را در این جاده بیابم
تنها جاده ای که به کلبه ای کوچک رسد
من در این جاده میمانم
ronak
سخت ترین دو راهی عشق دو راهی بین فراموش کردن و انتظاراست گاهی کامل فراموش می کنی و بعد می بینی که باید منتظر می ماندی و گاهی آن قدر منتظرمی مانی که می فهمی زودتر از این ها باید فراموش می کردی …
mitra
انتظار ندارم فرشته باشــی . . . !
همین که آدم باشی کافیــه . . . !