یافتن پست: #اون

saman
saman
خاطره های لعنتی ! چرا ولم نمی کنین ؟
مث شناسنامه شدم که باطلم نمی کنین

یه دل پر از قصه دارم که بی خیال عالمه چشمای سردمو ببین

، مگه چیم از مرده کمه ؟

یه مهر باطل بزنین ، رو این شناسنامه برم برای این یه دونه مهر ،

یه عمره که منتظرم یه عمریه با زنده ها ، مرده گیمو سر می کنم

دارم نفس کشیدنو ، دروغی باور می کنم

من از صدای نفسام ، دیگه دارم خسته می شم

فقط یه پرونده بودم که تا ابد بسته می شم

خاطره های لعنتی ، ولم کنین دارم می رم شماها زندگی کنین ،

من دیگه باید بمیرم اگر کسی سراغمو از شماها گرفت،

بگین اون مث زنده ها نبود یه مرده بود فقط همین
دیدگاه  •   •   •  1392/04/12 - 16:04
+3
saman
saman
در CARLO
چقدر باهات حرف دارم و چقدر خرابم ، کاش با من بودی میدادی جوابم

تو که میدونستی واست چقدر خرابم ، چرا وقتی رفتی بهم ندادی جواب هم

سوالم اینه که آخه چرا تو رفتی ، داره تنم میلرزه میگی خوب وقتی

بهم نخوریم همین کافیه پس ، از وقتی نیستی تو ذهنم کلی قافیه هس

بگو چرا ؟ ها ؟ بخدا تا به من نزنی حرفی ، نمیرم ، تو چرا واقعا رفتی‌؟

لااقل بهم بگو دوستت نداشتم بگو از خدام بود که تو شب و روزت نباشم

اما تو میگفتی کمی دوسم داری ، اول جای عشق بود بعد شد داداش گاهی

یعنی‌ قصدت از اول این بود ، با من نمونی؟ حرف بزن، تو که اینقدر نامرد نبودی

به کی میگم وقتی اون نیست پیشم ، باشه، تو این امتحان هم بیست میشم
دیدگاه  •   •   •  1392/04/12 - 13:54
+6
yagmur
yagmur
ﺩﯾﺸﺐ ﺧﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻭﺳﻂ ﻫﺎﻝ ﻭﻟﻮ ﺷﺪﻡ ،
ﺧﻮﺍﺑﻢ ﺑﺮﺩ, ﻧﺼﻒ ﺷﺒﯽ ﯾﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ
ﮐﺮﺩﻡ ﻧﻔﺴﻢ ﺑﺎﻻ ﻧﻤﯿﺎﺩ ﻭ ﺩﺍﺭﻡ ﺧﻔﻪ ﻣﯿﺸﻢ،
ﺟﺪ ﻭ ﺁﺑﺎﺩﻡ ﺍﻭﻣﺪ ﺟﻠﻮ ﭼﺸﻢ, ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ ﺑﻪ ﺳﺮﻓﻪ
ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﻧﻔﺲ ﻧﻔﺲ ﺯﺩﻥ, ﻗﺸﻨﮓ ﺍﯾﻨﻘﺪ
ﺳﺮﻓﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﻨﻔﺶ ﺷﺪﻡ!
ﯾﮑﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﻧﺴﺘﻢ ﻧﻔﺲ ﺑﮑﺸﻢ ﺗﻮ ﺍﻭﻥ
ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﻧﮕﺎ ﺑﺎﻻ ﺳﺮﻡ ﮐﺮﺩﻡ, ﺩﯾﺪﻡ ﺑﺎﺑﺎﻡ
ﻭﺍﯾﺴﺎﺩﻩ ﺩﺍﺭﻩ ﻫﺮ ﻫﺮ ﻣﯿﺨﻨﺪﻩ ﻫﻤﯿﻨﺠﻮﺭﯼ, ﻣﺎﺕ ﻭ
ﺧﻮﺍﺏ ﺯﺩﻩ پﺮﺳﯿﺪﻡ ﭼﯿﻪ?!? ﭼﯽ ﺷﺪﻩ؟؟
ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﺭﯾﻠﮑﺲ ﮔﻔﺖ: ﻫﯿﭽﯽ
ﻧﺪﯾﺪﻣﺖ، پاﻡ ﺭﻓﺖ ﺭﻭ ﮔﺮﺩﻧﺖ, ﺑﺨﻮﺍﺏ
ﺑﺨﻮﺍﺏ !!

دیدگاه  •   •   •  1392/04/12 - 12:21
+2
saman
saman
گفته بودی دل پری دارم و خدا هم دوست من رو از من گرفته

نه خدا اینکار رو نکرده اون خودش رفت

چون باور نکرد من فقط اون رو دوست دارم فکر کرد

به دیگری بخاطر گفتن یه دلتنگی واقعا دلم واسه

یکی دیگه هم تنگ میشه و بهش علاقمندم

دست و پا زدم نره ولی وقتی دیگه از چشمی بیفتی

اون میذاردت میره موندنش فایده ای براش نداره

نمیتونی مانع رفتن کسی بشی

اگه واقعا پاهاش قصد سفر داره

و چشماش ازت سیره و دلش دیگه برات تنگه نمیشه اونم رفت

رفت؟ رفت؟ رفت؟
دیدگاه  •   •   •  1392/04/12 - 12:18
+5
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
اونی که رفت اگه برگرده از دوست داشتن نیست واسه اینه که بهترشو پیدا نکرده
دیدگاه  •   •   •  1392/04/12 - 09:16
+3
sasan pool
sasan pool
دوستان عزیز ماشین باز کیا موافقن آپشن های موجود خودرو های داخلی توی این گروه معرفی کنم؟که اگه خواستین روی خودرو هاتون آپشن نصب کنید اطلاعات کافی از اون آپشن داشته باشید.
دیدگاه  •   •   •  1392/04/12 - 00:21
+3
sasan pool
sasan pool
بهترین رالی رالی ناسکار چون مسابقات 24 ساعته برگزار میشه و گستردگی مسابقاتش خیلی زیاده فقط یک بدی داره اون هم اینه که فقط توی کاندا و آمریکا بر گزار میشه به نظر من اگه مثل فرمول یک توی بحرین هم برگزار میشد خیلی خوب بود مطمئنن اولین مسابقه 24 ساعته شو می رفتم ببینم.
دیدگاه  •   •   •  1392/04/12 - 00:14
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مســـــابقات پارا المپیک (عقب ماندگان ذهنی )
.
.
.
.
توی این مسابقه وقتی که داور تپانچه رو میزنه

هر 9 نفر شروع به دویدن می کنند

در بین راه یکیشون زمین میــــــــــخوره و شروع میکنه به گریـــــــه

و همین باعث میشه هشــــت نفر باقی مونده برگردند

و دور اون یه نفر جمع بشن و با هم گریه کنن

ورزشگاه یکصـــــــــدا برای این 9 نفر گریه می کرد ...
.
.
.
.
.
.
ای کاش دنیای ما هم مثل اینقدر اونا ساده و بی ریا بود ...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/11 - 20:20
+6
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
گور بابای اونی که رفت... خیلی شیک و مجلسی میریم به استقبال اونی که داره میاد
6 دیدگاه  •   •   •  1392/04/11 - 19:56
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
از تفریحات بچگی من این بود که
آب بریزم رو بخاری صدای تییییییییسسس بده
خر کیف بشم
اون موقع که آیپد نبود که بازی کنیم
با این چیزا سر گرم میشدیم
دیدگاه  •   •   •  1392/04/11 - 19:33
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ