یافتن پست: #بازی

رضا
رضا
به چشمای خودت قسم دیگه بهت نمی رسم وصال تو خیالیه وای كه دلم چه حالیه بازیای عروسكی آخ كه چه حیف شد...................
1 دیدگاه  •   •   •  1390/10/21 - 09:59
+1
sasan pool
sasan pool
تو رو خدا سریال ایرانی نگاه کن کلاتر سری اولش یک زن داشت این کلانتر توی این سری جدید زن کلاتر متهم به قتل شده و اصلا همسر یک بابای دیگه شده.بعد کلانتر هم بهش میگه دخترم.نمیدونم توی این شهر به این بزرگی کسی و پیدا نکردین نقش یک زن بازی کنه.کاری خاص هم که نداره فقط زنه باید گریه کنه.
دیدگاه  •   •   •  1390/10/21 - 09:22
+2
mina_z
mina_z
فقر چیست؟ میخوام بگویم فقر چیست، فقر چیزی است که همه جا سر می کشد، فقر،گرسنگی نیست،عریانی هم نیست، فقر چیزی را" نداشتن" است،ولی آن چیز پول نیست،طلا و غذا نیست، فقر همان گرد وخاکی است که بر کتابهای فروش نرفته ی یک کتابفروشی می نشیند، فقر ،تیغه های برنده ماشین بازیافت است که روزنامه های برگشتی را خورد میکند، فقر ،کتیبه سه هزار ساله ی است که روی آن یادگاری نوشته اند، فقر ،پوست موزی است که از پنجره یک ماشین به خیابان انداخته می شود، فقر همه جا سر میکشد، فقر ،شب را "بی غذا" سر کردن نیست، فقر،روز را "بی اندیشه"سر کردن است
1 دیدگاه  •   •   •  1390/10/21 - 01:44
+5
amir taha
amir taha
فکرشو بکن سوء سابقه داشته باشی و ازت بپرسن خلافت چی بوده؟! بگی: آب بازی !!؟
دیدگاه  •   •   •  1390/10/21 - 00:12
+1
amir taha
amir taha
آقا واسه آخر هفته با بچه ها یه برنامه مصرف مواد گذاشتیم به همراه چاقو کشی،تجاوز و برنامه شاد و مفرح اسید پاشی... کیا میان؟ نگران نباشید آب بازی نداریم ...
دیدگاه  •   •   •  1390/10/21 - 00:11
+1
ronak
ronak
اینقده شماها از ماجراهای کشتی نوح نوشتید که این خارجکیام بالاخره مسخره بازی رو شروع کردن!
1 دیدگاه  •   •   •  1390/10/20 - 22:21
+2
sasan pool
sasan pool
غیرت به این میگن طرف گوشش کنده شده تا آخر برای تیم ملی راگبی کشورش بازی کرد دمش گرم مرامشو عشقه.
1 دیدگاه  •   •   •  1390/10/20 - 21:20
+2
sasan pool
sasan pool
من عاشق یک بابایی شدم خیلی دوستش داشتم برای اینکه بهش برسم می خواستم کلیه خودم بفروشم ماشینمو هم بفروش پول بدم به یک سرهنگ فاسد تا از سربازی معاف بشم خلاصه توافق کردیم یک هفته قبل از عمل سرهنگ بازداشت کردن دیگه من کلیه خودم و نفروختم بعد از چند روز طرف به من خیانت کرد و رفت با یک نفر دیگه.اینا رو گفتم فکر نکنی عقده ای هستم عشق و این حرف ها رو تجربه نکردم برای خودم متاسفم که هیچ ارزشی ندارم کسی من و دوست داشته باشه.مهم نیست بعضی ها باید تنها باشن دیگه شکایتی ندارم از تنهایی و عادت کردم بهش توی وبلاگم اگه بری از بعد از شکست عشقی که خوردم توش مطلب گذاشتم 2 یا 3 تا شو خودم از خودم نوشتم باقیشو مطالب مورد علاقه خودم هست.http://sastanha.iranb[!].com.
دیدگاه  •   •   •  1390/10/20 - 21:15
+2
ebrahim
ebrahim
این قانون طبیــــــــــعت است زخم که میخوری اعتمادت به ادم ها سست میشود ... و باورت رنگ شک می گیرد ان وقت تنها تر از همیشه مینشینی کنج زنـــــــدگی و میشماری درد هایت را غریبه ای می اید با کوله باری از دوست داشتن با دستانی که بوی نوازش میدهد و می گوید به من اعتماد کن انوقت تمام تنت می لرزد که مبـــــــــــادا با خنجری در دست امده باشد و این می شود قصه ای تکراری که دوباره دل میبندی زندگی بازیـــــــــها دارد رفیق
دیدگاه  •   •   •  1390/10/20 - 13:22
+1
محسن رضایی ناظمی
محسن رضایی ناظمی
توی راز بقا ۶۰تا شیر ریختن سر یه گورخر ! برگشته میگه میخوان بخورنش ؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ میخوان سوارش بشن ولی خره رضایت نمیده میگه مامانم گفته با غریبه ها بازی نکن !!!!!!!!!!!!!!
دیدگاه  •   •   •  1390/10/19 - 23:31

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ