یافتن پست: #بغض

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
میخواهم با تو کمی درد دل کنم
میخواهم اینک که چشمانم پر از اشک است حرف های دلم را به تو بگویم
بغض گلویم را می فشارد،اشک از چشمانم میریزد
با همین بغضی که دارم میگویم که خیلی دوستت دارم
نمیدانم چرا در این لحظه بغض گلویم شکست و گریه کردم
بگذار اینک در این حال و هوای بارانی چشمانم حرفهای دلم را بگویم
تو بهترین هدیه ی دنیا هستی
تو بهترین و بزرگترین آرزوی دنیایی که در دلم نشستی
خیلی دوستت دارم،به خدا تنها تو را دارم
قطره های اشک از چشمانم میریزد،
این تنها خدا است که میبیند حال مرا، میفهمد درد این دل عاشق مرا
کمی تو آرامم کن ای خدا
آرامم کن، مرا از این حال و هوای پر از غم رها کن
آن کسی که دوستش دارم هنوز باور ندارد عشق مرا
این حال پریشان مرا
باور ندارد قلب عاشق مرا ، گریه های هر روز و هر شب مرا
زمانی بود که هیچگاه طاقت دیدن اشکهایم را نداشت
زمانی بود که طاقت شکستن دل عاشق مرا نداشت
حالا اشکم را در می آورد
دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 20:40
+4
*elnaz* *
*elnaz* *
به نقطه ای خیره میشوی دود سیگــآر در فضـآ میپیچــد همراه بـآ پیکــ هـآ قورتــ میدهــی بغضــ لعنتــی رآ پـآک میکنـــی اشکهــآیت رآ کنترل میکنــی لرزشــ دستـآنت رآ امــآ نـ ه چشمهـآیت دروغـ نمیگویند آنهـآ رآ چه میکنی؟


دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 19:20
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



آسمان تکیه به دستان تو دارد عباس

مرغ دل، خانه در ایوان تو دارد عباس

در حریمت نه فقط دل شدگان حیرانند

عشق هم دست به دامان تو دارد عباس

شب از آن روز که چشمان تو خاموش شده ست

رنگ گیسوی پریشان تو دارد عباس

ابر هر گاه که می بارد از انبوهی بغض

شرم از تشنگی جان تو دارد عباس





دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 18:46
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به دلتنگی هایمــ دست نزن

می شكند بغضــمــ یك وقت!

آنگاه غرقـــــ می شـــــــــــوی

در سیلابــــ اشكهایی

كه بهانه ی روانــــ شدنش هستی...
دیدگاه  •   •   •  1392/08/11 - 20:32
+3
binam
binam
پر از بغضم


بغض های که نمیشکنند

بغضهایی که همانند جلادی گردنم را گرفت اند

پرم از بغض هایی بی رحم

خدایا این همه بغض روزه را باطل نمیکند؟
دیدگاه  •   •   •  1392/08/11 - 18:26
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



ﺧــٌــﺪﺍﯾــــــﺍ !!
ﺁﻏﻮﺷـَــﺕ ﺭﺍ ﺍِﻣﺸﺐ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﯿﺪَﻫـــــﯽ ؟
ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻔﺘﻦ !
ﭼﯿــــﺰﯼ ﻧـَــﺪﺍﺭﻡ ..
ﺍﻣـــﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻨﻔﺘﻦ ِ ﺣﺮﻓﻬـــــﺎﯼ ﺗﻮ ؛
ﮔﻮﺵ ﺑﺴﯿــــــﺎﺭ . . .
ﻣﯽ ﺷـَــﻮﺩ ﻣﻦ ﺑﻐـــﺾ ﻛﻨــَــﻡ ؟
ﺗﻮ ﺑﮕـــﻮﯾﯽ :
ﻣﮕﺮ ﺧﺪﺍﯾﺖ ﻧﺒﺎﺷــَــﺪ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺍﯾﻨﮕــــﻮﻧــﻩ ﺑﻐﺾ ﻛﻨــــﯽ . . . ؟
ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻣـَــﻥ ﺑﮕﻮﯾـــَــﻡ " ﺧـﺪﺍﯾـــــﺎ "
ﺗﻮ ﺑﮕـــﻮﯾﯽ :
ﺟﺎﻥ ِ ﺩﻟـــﻡ . . . !
ﻣﯽ ﺷـــﻮﺩ ﺑﯿـــﺎﯾﯽ ؟
ﺗﻤﻨــــﺎ ﻣﯿﻜﻨـــَـﻢ


کوتاه شود



دیدگاه  •   •   •  1392/08/11 - 17:29
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



دوست داشتن از زمانی شروع می شود
که خــــنده هایتان بغض شود
بغض هایتان آغـــــوش بخواهد
و بــــبینید آغوشش کمرنگ است
اگر
در روزهایِ ابری و طوفانی
دوستش داشتی
شــــاهکار کرده ای





دیدگاه  •   •   •  1392/08/10 - 20:39
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

پشت تلفن مرا جوابم کردی
گفتی به سلامت و خرابم کردی
یک مرتبه من تمامِ قد لرزیدم
آن دم که مرا شما خطابم کردی
بغضی به نواحی ی گلویم چرخید
وقتی که غریبه ای حسابم کردی
گفتم که دلیل رفتنت آخر چیست؟
گفتی که خداحافظ و آبم کردی
یک لحظه صدای بوق ممتد آمد
گفتم که الو، ولی جوابم کردی
دیدگاه  •   •   •  1392/08/10 - 18:16
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یه وقهایی کسی رو پیدا نمی کنی ...
یه وقتایی هست که چشمات داد میزنه تنهایی رو ...
اما هیچکس نمیفهمه
یه وقتایی هست که بغض بدجور گلوتو فشار میده
اما جرأت شکستن نداره
یه وقت هایی دلت میخواد کسی کنارت باشه
اما هیچکس به غیر از تنهایی نیست
دم تنهایی گرم که هیچ وقت تنهام نذاشت..
دیدگاه  •   •   •  1392/08/6 - 20:52
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خیلی سخته نگه داشتن بغض پشت تلفن...!!! مخصوصاً وقتی که میخواهی نفهمه هی قورتش میدی هی . . . اما آخرهم چیکه چیکه اشکات گونه ها تو خیس میکنه اون موقع ست که یهو تلفنُ قطع میکنی بعدشم میگی خودش قطع شد به خدا خیلی درد داره . .
دیدگاه  •   •   •  1392/08/6 - 19:53
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ