یافتن پست: #بغض


برای نفسم که با تن خسته به خواب رفته و منو با بغض تنها گذاشته

2 دیدگاه  •   •   •  1393/05/6 - 00:16
+4
*elnaz* *
*elnaz* *
سالهاست در مانده ام کم کم دارد به بغض هایم تعلق میگیرد.......
1 دیدگاه  •   •   •  1393/05/2 - 01:24
+4
*elnaz* *
*elnaz* *
اگه تنهایی...اگه حسابی دلت گرفته...اگه بغض دو دستی گلوتو چسبیده...اگه هیچ کسو نداری که از درد دلت باهاش بگی...اگه زندگی اصلا اونی نیست که تو می خوای...اگه تو دلت هیچی نیست فقط غصه...اگه مدام داری بد بیاری میاری و تمام دنیایه جورهای باهات لج کردن...اگه حتی از خودتم خسته شدی...هیچ وقت واسه بهتر شدن حال دلت به کسی التماس نکن!چون اونوقت یه بی لیاقت پیدا میشه و وقتی نیاز تو رو میبینه میاد و تمام این دردها رو دو برابر می کنهپس هیچ کسو به حریم پاک دلت راه ندهبذار فقط یه محرم داشته باشی اونم خداباشه!به قول شاعر که میگه:من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبیدولی با خفت و خواری پی شبنم نمیگردم!!!!!!
دیدگاه  •   •   •  1393/05/1 - 00:29
+2
*elnaz* *
*elnaz* *
گاه گاهی
مجبورم
بغضم را با
قهقهه های
بلند خفه کنم!
تا نگویند
دیدید شکست. . . !
دیدگاه  •   •   •  1393/05/1 - 00:25
+3
*elnaz* *
*elnaz* *
یه وقتایی،
یه حرفایی،
چنان آتیشت میزنه
که دوست داری فریاد بزنی،
ولی نمیتونی!
دوست داری اشک بریزی،
ولی نمیتونی!
حتی دیگه نفس کشیدنم برات سخت میشه!
تمام وجودت میشه بغضی که نمی[!]،
به این میگن
“درد بی درمون”
.
.
.


دیدگاه  •   •   •  1393/04/28 - 16:01
+2
farhad
farhad
وارد زندگیت می**شوند. . .
برایِ شب*هات قصه. . .
برای قصه*ها شهرزاد می**شوند. . .
جزئی از لحظه ها...دلیلِ خنده ها...شریکِ بغض*های تو می**شوند. . .
بعد یک روز صبح . . .
به طرزِ وحشتناکی
کشف میکنی* . . .
که دیگر هیچ جا نیستند. . .
جز در شعر*های تو. . .
شعر هایی* که به طرز غمگینی هیچکس نمی**خواند . . .
جز خودت . . .!!
دیدگاه  •   •   •  1393/04/22 - 13:08
+7
yagmur
yagmur
به او نوشتم که بعد از تو

دلیل دندان گیری برای عشق دیگری پیدا نکردم..
فقط به دنبال بهانه بودم تا
فرار کنم.. از خودم.. از عشق.. و ...
از تویی که خاطراتت
چون تقدیر، به پای آینده ام گره شده است..

....
...به او نوشتم که بعد از تو
آنقدر سنگ تمام برای بی کسی ام و
آنقدر «نه» را
در گیومۀ نگاه خریدارانۀ عشاق این حوالی گذاشته ام..
آنقدر سر حرف را با شعر باز کرده ام و
آنقدر به دروغ
قربان صدقۀ تنهایی ام رفته ام که...
دیگر از پسش بر نمی آیم..
 گلستان کردن آتشی را که تو
به جانِ بغض و احساس و زندگی ام... زبانه زدی..







1386262858668065_large.jpg




دیدگاه  •   •   •  1393/04/20 - 14:51
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺩﯾﺪمش …

ﻧﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻐﺾ ﮐﻨﻢ ﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ با پاره آجر زدم تو سرش !
دیدگاه  •   •   •  1393/04/17 - 15:30
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







عشـــ♥ـق یعـــــنی

وقــتـــــی ناراحــــــتم

وقتــــــــی بغض کـردم

بغلم کـــنی و بگـــــــی

ببیـــنم چشـــــماتو

منـــو نـــــــگاه کن

اگه گریــــــــــه کنی

قـــــــــــهر میکنم میرمـا...!!






دیدگاه  •   •   •  1393/04/15 - 16:57
+4
*elnaz* *
*elnaz* *

در ایـــنه مـــــی نـــــــــــــــــگرم...


دخـــتری است غمــــگین... 


بغض میــــکند... 


کمــــی دلداریش دهید...!


 به او بگویید که همه چیز درســـت میشود...


 دلش میخواهـــــد کمی دروغ بشنــــــود ...


 آینـــــه را پاییــــــن تر نصـــب کنید!


به گمانمــــــــ  به زانو در آمـــــــد ...

2 دیدگاه  •   •   •  1393/04/14 - 20:22
+5
صفحات: 5 6 7 8 9 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ