♥ نگار ♥
بچه كه بودم وقتى دلم خيلى مى گرفت ، مادرم هميشه اين
شعر رو برام مى خوند :
وقـــتى دلــــت تنــــــگ شـــد
وقـــتى چشــــمات تــر شـــد
وقـــتى ديـــگه نـــبود كســى
امــــــيدِ يــــــه هــــــم نفسى
بــدون كه اينجا هست كسى
كـــه تــو بـــراش هــمه كسى
زنده باشى هميشه مادرم
♥ نگار ♥
دقت کردین بچه بودیم پشت موتور می نشسیم می گفتیم
قان
قان
قان
قان
قان
قان
قان
قان
قان
قان
می نداختیم دنده دو
قان
قان
قان
قان
قان
قان
قان
قان
قان
قان
قان
قان
قان
قان
می نداختیم دنده سه
قان
قان
قان
قان
قان
قان
قان
فحش دادی می ندازم دنده چهار
tala
دل ناله کند از من ، من ناله کنم از دل ، یارب تو قضاوت کن دیوانه منم یا دل . . . ؟
•
•
•
1394/11/8 - 13:01
توسط Mobile
+5
♥ نگار ♥
به طرف میگن:
چرا برای بچه ات همچین اسمی انتخاب کردی؟
میگه:
شانس منه ديگه!
همه قران باز میکنن اسم بچشون میشه یاسین و یوسف ،
مال ما شد عنکبوت!!!
♥ نگار ♥
بچه ها اگه من مُردم زیر تختم یه بسته سوهان هست که توش یه پارچس که توی پارچه چندتا دی وی دی هس روش نوشته اخلاق در خانواده از دیدگاه استاد معرفتی
بیزحمت اونارو آتیش بزنین
♥ نگار ♥
ﻋﮑﺲ ﺑﭽﻪ ﮔﯿﺎﻣﻮﻧﻪ ﻫﺎﺍﺍ … زمانی که کروموزوم بودیم •~ •~ •~ •~ •~ •~ •~ •~ ⊙_⊙~~ •~ •~ •~ •~ •~ •~ همه یه شکل بودیم…. اما من با همه فرق داشتم نگا نگا اون وسطم چه جذابم. از اولم چشام سگ داشت
tala
سخت است اتفاقی را انتظار بکشی که خودت هم بدانی در راه نیست....
•
•
•
1394/11/4 - 19:52
توسط Mobile
+5