یافتن پست: #تلخ

مهسا
مهسا
در سکوت شب من ،
ناگهان حادثه ای...
ناگهان وسوسه ای تلخ گذشت...
من تو را کم داشتم


در سکوت شب من ،
آسمان حرفی زد...
و غزل شعری شد...

در سکوت شب من،
موج گیسوی تو آرام نداشت
برق چشمان تو پیغام نداشت...
چه سرابی دارم
که امیدم به نگاهت...
سالها یخ زده است...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 18:33
+7
مهسا
مهسا
بــه صفــر می رسم

می لـــرزم

از تلخی لیموهایی کــه

هیچ انگشتـــی را معطر نمی کــنـد...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 14:57
+4
sasan pool
sasan pool
یه پنجره با یه قفس . یه حنجره بی هم نفس سهم من از بودن تو . یه خاطرس همینو بس
تو این مثلث غریب . ستاره هارو خط زدم دارم به آخر میرسم . از اون ور شب اومدم
یه شب که مثل مرثیه . خیمه زده رو باورم میخوام تو این سکوت تلخ . صداتو از یاد ببرم
بذار که کوله بارمو . رو شونه شب بذارم باید که از اینجا برم . فرصت موندن ندارم
داغ ترانه تو نگام . شوق رسیدن تو تنم توحجم سرد این قفس . منتظر پر زدنم
من از تبار غربتم . از آرزوهای محال قصه ما تموم شده . با یه علامت سوال
بذار که کوله بارمو . رو شونه شب بذارم باید که از اینجا برم . فرصت موندن ندارم{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-60-}{-60-}{-60-}{-60-}{-38-}{-38-}{-38-}{-38-}{-38-}{-38-}{-38-}{-38-}
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 14:43
+2
آفتاب پرست
روزی دو به روی لاشه غوغایی است
آنگاه، سکوت می کند غوغا
روید ز نسیم مرگ خاری چند
پوشد رخ آن مغاک وحشت زا
سالی نگذشته استخوان من
در دامن گور خاک خواهد شد
وز خاطر روزگار بی انجام
این قصۀ دردناک خواهد شد.
ای رهگذرانِ وادیِ هستی!
از وحشت مرگ می زنم فریاد
بر سینه سرد گور باید خفت
هر لحظه به مار بوسه باید داد!

ای وای چه سرنوشت جانسوزی
این است حدیث تلخ ما، این است
ده روزۀ عمر با همه تلخی
انصاف اگر دهیم شیرین است.
از گور چگونه رو نگردانم؟
من عاشق آفتاب تابانم
من روزی اگر به مرگ رو کردم
از کرده خویشتن پشیمانم.
من تشنه این هوای جان بخشم
دیوانۀ این بهار و پاییزم
تا مرگ نیامده است برخیزم
در دامن زندگی بیاویزم!

(فریدون [!])
آخرین ویرایش توسط hajivandian در [1390/12/27 - 10:10]
دیدگاه  •   •   •  1390/12/23 - 21:06
+5
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
توانا ترین مترجم کسی است که سکوت دیگران را ترجمه کند!
شاید سکوتی تلخ گویای دوست داشتنی شیرین باشد.
دیدگاه  •   •   •  1390/12/23 - 16:19
+7
*vorojak*
*vorojak*
مردی و مردانگی افسانه شد.............!!!
12 دیدگاه  •   •   •  1390/12/23 - 13:28
+6
*vorojak*
*vorojak*
هر چی تلخی بود رو امتحان کردم!!!
ولی...
چیزی تلخ تر از ندیدنت نیافتم.
دیدگاه  •   •   •  1390/12/23 - 12:40
+5
maryam
maryam
كاش كودك بودم تا بزرگترين شيطنت زندگي ام نقاشي روي ديوار بود، اي كاش كودك بودم تا از ته دل مي خنديدم نه اينكه مجبور باشم همواره تبسمي تلخ بر لب داشته باشم ، اي كاش كودك بودم تا در اوج ناراحتي و درد با يك بوسه همه چيز را فراموش مي كردم
دیدگاه  •   •   •  1390/12/22 - 22:54
+4
Tiam Mohseni
Tiam Mohseni
چه تلخ شده ای این روزها، قندهایت را در دل چه کسی آب میکنی!!!!
{-9-}
دیدگاه  •   •   •  1390/12/22 - 22:22
+2
مهسا
مهسا
خاطره ی شادی های دیروز ...
تلخ ترین غمی است که امروز دارم ...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/22 - 16:52
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ